ساده و واقعگرا
مجيد ملانوروزي
قبل از انقلاب و در دوران كودكي و نوجواني با تصاوير مرحوم صندوقي آشنا بودم كه يكي از بهترين و انگشتشمار هنرمندان در حوزه تصويرگري داستاني به شمار ميرفت، به خصوص داستانهاي مذهبي. از همان موقع تحت تاثير آثار ايشان قرار گرفتم و حتي امضاي امروز من برداشتي است از امضاي ايشان كه پاي كارها و نقاشيهايش ميديدم. بعدها در آموزش و پرورش استخدام شدم، اين شانس را داشتم به عنوان همكار آشنايي بيشتري با مرحوم صندوقي كسب كنم. آقاي صندوقي تصويرگر كتابهاي درسي بود، البته براي ناشران خارج از مجموعه نيز كار ميكرد.
ارتباط ما از دهه هفتاد تا سال گذشته ادامه داشت. به نظر من مرحوم صندوقي از نادر هنرمنداني بود كه نسل آنها روز به روز كمتر ميشود. ايشان به انواع كارهاي هنري احاطه كامل داشت، از جمله گرافيك، تذهيب، نگارگري، نقاشي و خوشنويسي. به ياد دارم حتي خط كتابهايي را كه كار ميكرد خودش به عهده ميگرفت. از آن دست هنرمنداني بود كه تمام شيوههاي هنرهاي تجسمي و نقاشي را ميشناخت. در كنگره عطار كاري به ايشان سفارش داده شد كه نتيجهاش استادانه بود و شما از تذهيب و نگارگري گرفته تا نقاشي در آن ميديديد، چرا كه هنرهاي ايراني را نيز به خوبي ميشناخت.
شايد شوربختي آقاي صندوقي اين بود كه معمولا سفارشدهندههاي خوبي نداشت. اكثرا سازمانهاي دولتي بودند و يا ناشراني كه بيشتر در حوزههاي غير هنري فعاليت داشتند و اغلب براي جذب مخاطب سفارش ميدادند. به همين دليل هم بيشتر اين ناشران علاقه داشتند زرق و برق كارها بيشتر شود. براي همين است كه شايد در قضاوت هنرمندان حرفهايي عمق كارهاي ايشان در نيامد. معتقدم اگر ايشان سفارشدهنده خوبي داشت، ميتوانست خيلي حرفهايتر كار كند. يادم هست كه آقاي صندوقي در يكي از بيينالهاي نقاشي شركت كرد، مقام هم آورد، كار مدرني بود اما در فضايي ايراني. اما متاسفانه ناشران بيشتر جلب مخاطب برايشان اهميت داشت تا عمق هنري يك اثر. تاكيد ميكنم اگر سفارشدهنده خوبي داشت، اتفاقهاي بهتري هم رخ ميداد چون از اساتيد نگارگري ايران بود. در تمام حوزهها از سوررئال، نگارگري، رئاليسم و غيره توانمند بود.
موضوع مهم ديگر از نظر من اخلاق ايشان بود. آدمي بسيار لطيف، طناز و مهربان بود كه به بسياري از تصويرگران كتابهاي درسي جوان كمك ميكرد، اما متاسفانه اندكي منزوي بود و حتي در اين چند سالي كه من مسووليت داشتم بيشتر از چهار، پنج بار او را نديدم. خيلي بيرون از خانه و مجامع هنري و يا كلاس درس حضور پيدا نميكرد. بيشتر ترجيح ميداد در خانه به سر ببرد. شايد به همين دليل نسل جوان كمتر با كارهاي ايشان آشنا شده است.
اما با همه اين احوال تمام كساني كه از حوزه نشر و چاپ و تصويرگري شناخت دارند، ميدانند كه او يكي از بهترين هنرمندان اين عرصه بود، به خصوص در زمينه داستانهاي تاريخي و مذهبي. شناخت خوبي در اين كار داشت. هرگاه در اين حوزه تصويرگري انجام ميداد تمام جزييات آن دوره به خصوص را در نظر ميگرفت و تلاش ميكرد همه چيز مطابق با همان دوره پيش برود.
دو نوع نگاه به تصويرگري داريم كه يكي از آنها شيوهاي است كه كانون پرورش فكري دنبال ميكرد و از لحاظ هنري بسيار قوي بود، اما در عين حال بيشتر فضاي بزرگ سال را در برميگرفت و دانشآموزان ارتباط چنداني با آنها برقرار نميكردند. از سوي ديگر به تجربه دريافتيم كه بچهها نيز بيشتر به تصويرگريهاي سادهتر علاقه نشان ميدهند و بيشتر نقاشيهاي واقعگرايانه را ميپسندند كه حوزه تخصصي استاد صندوقي بود.