• 1404 دوشنبه 27 مرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 3203 -
  • 1393 پنج‌شنبه 21 اسفند

وقتي اعتبار و اموال دولت مدافع نداشته باشد


جالب اين است كه تا همين چندوقت پيش اسم افراد دخيل در پرونده بيمه ايران را بر سر زبان نمي‌آوردند و مي‌گفتند آقاي (م. ر)، اما در زمان ما يك‌شبه بدون اينكه حتي به ما تفهيم اتهام كنند، اسم هيات‌مديره بيمه ايران را آوردند... روزي يكي از مشاوران ايشان (احمدي‌نژاد) مرا صدا كردند و گفتند حالا اين اتفاقات افتاده، از ما چه مي‌خواهيد؟ كه من هم گفتم فقط با بازنشستگي من موافقت كنيد. برادر آقاي احمدي‌نژاد (داوود احمدي‌نژاد) نيز كه در آن زمان بازرس ويژه بودند، من را صدا كردند و از من بابت اين مسائل عذر‌خواهي كردند. اگرچه ايشان هم در مقطعي عليه ما اخبار نادرستي را به گوش آقاي احمدي‌نژاد رسانده بودند كه البته خيلي زود متوجه شدند كه گزارش‌ها غلط بوده و خود ايشان هم ركب خورده‌اند و به همين دليل از من عذر‌خواهي كرد. داوود احمدي‌نژاد به من گفت كه ما به صورت مكتوب از شما عذرخواهي خواهيم كرد. اما اين اتفاق نيفتاد. فرض من بر اين است كه به آقاي احمدي‌نژاد گفتند و ايشان قبول نكردند. س: به ياد دارم كه آقاي رحيمي در يك مراسم عمومي از شما دلجويي كردند.
ج: بله. قبل از آن در يك‌ جلسه خصوصي آقاي رحيمي به من گفتند من را حلال كنيد. آن روز به ايشان گفتم شما را حلال نمي‌كنم. گفتند چرا؟ گفتم به اين دليل حلال نمي‌كنم كه شما به‌صورت خصوصي از من حلاليت مي‌طلبيد ولي در منظر عموم به حيثيت و اعتبار من لطمه زديد. به ايشان گفتم نه‌تنها در مورد من كه بايد از هيات‌مديره بيمه ايران عذرخواهي شود. آقاي رحيمي گفتند چون هيات‌مديره را آقاي احمدي‌نژاد عزل كرده‌اند، من نمي‌توانم اين كار را كنم. آن روز كه از من حلاليت طلبيدند، به من گفتند من يك پشت‌پا به شما زدم، اما ٣٠٠پشت‌پا تا الان خورده‌ام... اين مساله گذشت تا اينكه در سمينار بيمه و توسعه در خاتمه سخنراني خود گفتند مي‌خواهم از يك نفر در صنعت بيمه كه زحمات بسياري كشيده‌اند، تشكر كنم و بعد نام من را اين‌گونه صدا زدند؛ آسيدمحمد آسوده. شايد حس كرده بودند سيدبودن من ايشان را گرفتار كرده است كه من را اين‌طور صدا زدند. در سمينار بيمه و توسعه كنار آقاي امين، رييس‌كل محترم فعلي بيمه مركزي، نشسته بودم. وقتي آقاي رحيمي اينگونه گفتند، ناخودآگاه گريه‌ام گرفت و ايشان را حلال كردم... س: آقاي احمدي‌نژاد را چطور؟ ايشان را بخشيديد؟ حلال كرديد؟ ج: نخير. من ايشان را حلال نكرده‌ام. من دوبار به ايشان نامه نوشتم و جوابي به نامه من ندادند.»
هرچند آقاي مدير در مواردي به درستي اشاره مي‌كند كه اين اقدامات خلاف قانون عليه آنان انجام شده ولي خسارت اصلي را به نظام بيمه‌اي كشور زده است. از جمله مي‌گويد: «بيشتر از من به كشور و به بيمه ايران ظلم كردند. اين مساله كمترين هزينه را براي من داشت، اما براي بيمه ايران، كشور و نظام هزينه زيادي داشت... آنچه براي من خيلي سخت بود، اين بود كه اينها عدد بزرگ ٦٠٠ميلياردتومان را به عنوان سوءاستفاده مالي اعلام كردند تا ديگر قبح دزدي شكسته شود. زماني اين داستان‌ها شروع شد كه دزدي، تخلف و اختلاس قبح داشت. خيلي بد بود كه مديري حتي يك ميليون تومان سوءاستفاده كرده باشد، اما الان ديگر اين قبح ريخته شده و برخي مسائل عادي شده است.»
نكته ماجرا اينجاست كه همه گفت‌وگو متمركز بر يك حق شخصي آقاي مدير و همكارانش مي‌شود. البته اين حق مهمي است و بايد طرح و استيفا شود ولي حق بزرگ‌تري كه تضييع شده، حق يك نهاد بسيار مهم، يعني صنعت بيمه‌ كشور است ولي ظاهرا هيچ كس و هيچ مرجعي به خسارت مادي و معنوي كه بر اثر تخلفات مذكور عليه صنعت بيمه كشور وارد شده هيچ توجهي ندارد، گويي كه ضرر زدن به اعتبار و حيثيت نهادهاي دولتي ايرادي ندارد. اگر قرار باشد خسارت وارده به شركت بيمه ايران و اصولا صنعت بيمه به دليل تخلفات مذكور محاسبه شود، احتمالا صدها ميليارد تومان بايد خسارت گرفت. ولي از اين مساله مهم‌تر اين اتهاماتي است كه در اين گفت‌وگو عليه رييس‌جمهور سابق ايراد شده است، اتهاماتي كه معقول نيست مسكوت بماند. يا بايد اين اتهامات رفع شود يا اگر درست است شاهد نتيجه آن باشيم. در هر حال بخش مهمي از منابع و صنايع و امكانات كشور در اختيار دولت است و برخي افراد نيز به آن خسارت مي‌زنند، چه خسارت مادي و چه خسارت معنوي و بايد خسارت را متناسب با ميزان آن جبران كرد ولي به نظر مي‌رسد كه كسي يا مرجعي متولي جدي پيگيري اين نوع شكايات و اخذ خسارات نيست. گويي كه اموال دولت، ملك بي‌صاحب است كه هر كس مي‌تواند در آن تصرف كند. يا اينكه اموال دولتي فاقد قيم هستند. اخيرا مقام معظم رهبري درباره مواجهه با تعرض به منابع طبيعي و جنگل‌ها توصيه‌هايي را داشتند و رياست قوه قضاييه نيز پيرو آن بخشنامه‌اي براي برخورد شديدتر با اين‌گونه از سوءاستفاده‌ها صادر كردند، به عنوان نمونه مي‌توان به فرودگاه قم اشاره كرد كه بدون اخذ مجوزهاي لازم هزاران هكتار از اراضي منابع طبيعي را به تصرف درآورده است، اين مثال خوبي است تا رسيدگي شود كه آيا اين تصرف قانوني بوده است؟ اگر نه چه كساني در جلوگيري از تصرف غيرقانوني سهل‌انگاري كرده‌اند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون