گروه اجتماعي| معاونت برنامهريزي و توسعه شهري شهرداري تهران گزارشي آيندهنگارانه از وضعيت پايتخت تهيه و منتشر كرده است كه تهران را از منظر مختلف اجتماعي، اقتصادي، محيطي و فناوري اطلاعات بررسي و پيشبيني كرده است. گزارشي با عنوان «آيندهنگاري كلانشهر تهران» كه براساس آنچه در اين گزارش آمده نتيجه تلاش گروه 15 نفره از متخصصان حوزه مديريت و برنامهريزي شهري و متخصصان آيندهپژوهي است. اين گزارش در حوزه اجتماعي تهران را در آينده، شهري بيشتر سالخورده پيشبيني كرده است. علاوه بر اين تهران زنانهتر ميشود و جمعيت بيشتري را در خود جاي ميدهد.
كلانروندهاي اجتماعي اثرگذار بر آينده
براساس اين گزارش، از حيث تاثيرگذاري بر آينده شهر تهران، پيشرانهاي روند مهاجرتپذيري منطقه شهري تهران - كرج، روند مهاجرتپذيري شهر تهران و حضور اجتماعي زنان داراي بيشترين تاثيرگذاري بر آينده تهران است.
تحولات جمعيتي كلانشهر تهران
جمعيتپذيري همواره يكي از اصليترين دغدغههاي مديران شهري بوده است. براساس اطلاعات گزارش ياد شده، جمعيت شهر تهران در سالهاي 1345 - 1335 رشدي معادل 5/5 درصد را تجربه كرده است؛ رشدي كه در سالهاي بعدي يعني در سالهاي 1355-1345نيز ادامه داشته است. اين گزارش همچنين جمعيت شهر تهران در فاصله سالهاي 1365 - 1355 را به دو دوره زماني پنج ساله 1360 - 1355 و 1360-1365تفكيك كرده و آورده است: در دوره پنجساله اول سهم مهاجرت در افزايش جمعيت تهران در مقايسه با 10 سال قبل از آن افزايش يافته و از 1.91درصد در سال به 2.24 رسيده است گرچه اين روند از سال 1360 به بعد جنبه منفي به خود گرفت و بر اثر آن براي نخستينبار در طول دوره صدساله ميزان افزايش جمعيت شهر تهران به كمتر از ميزان رشد طبيعي آن رسيد.
اين گزارش ميافزايد: در ادامه در دوره 1375 - 1365 مناطق حاشيههاي شهر كه در دوره گذشته بين 3 تا 7 درصد رشد جمعيتي داشتند، با اشباع و كاهش رشد جمعيت مواجه شدند، اين امر تاحدودي متاثر از افزايش شديد قيمت زمين در اين مناطق در دوره بعد از انقلاب اسلامي بوده است. برمبناي آمارهاي سرشماري سال 1385 ميتوان اشاره كرد كه نرخ رشد جمعيت شهر تهران در طول دوره 10 ساله 1385 - 1375 به 45/1 درصد رسيده كه نسبت به دوره قبل از آن يعني 1375 - 1365 افزايش نسبي داشته و سپس در دوره 10 ساله بعدي 1395 - 1385 بهميزان زيادي كاهش داشته و به 2/ 1 رسيده است. اما در فاصله سالهاي 1395 – 1390 روند افزايشي با رشدي آرامتر ادامه داشته است.
اين گزارش در اين بخش نتيجه گرفته است: پس از مقايسه نرخ رشد جمعيت مجموع نقاط شهري استان تهران با شهر تهران، ميتوان چنين نتيجه گرفت كه نرخ رشد جمعيت شهر تهران در اين دورهها كمتر از نرخ رشد نقاط شهري استان بوده كه اين امر حاكي از گسترش نقاط شهري در اطراف شهر تهران و قدرت جذب جمعيت مهاجر از سوي اين نقاط به سبب داشتن ويژگيهايي مانند مسكن ارزان، نزديكي به شهر و نسبت به خود شهر تهران است به طوري كه رشد جمعيت و فعاليتهاي اقتصادي پيرامون تهران ميزان بالاتري نسبت به شهر دارد.
روند مهاجرپذيري تهران
تهران كلانشهري است «مهاجرتپذير» به طوري كه مهمترين عامل رشد بيرويه آن، همان مهاجرتپذيري اين شهر است. گزارشهاي ملي در زمينه ايران نيز نشان ميدهد كه در سه دهه اخير بهطورمتوسط سالانه يك ميليون نفر در داخل مرزهاي ايران جابهجا شدهاند. اين گزارش نيز در اين زمينه آورده است: در فاصله سالهاي 1355 تا 1365 حدود هفت ميليون نفر درون مرزهاي ايران جابهجا شدهاند. اين تعداد تقريبا 6/11 درصد از جمعيت كشور در سال 1365 را تشكيل ميداد. در سرشماري 1375 نسبت جمعيت مهاجر كشور به 5/14 درصد معادل 8/7 ميليون نفر افزايش مييابد كه در سرشماري 1385 نيز اين روند افزايشي ادامه مييابد و سهم مهاجران به 2/ 17 درصد معادل 1/12 ميليون نفر ميرسد. اما، اين رقم در سال 1395 در سرشماري نشان ميدهد كه اين درصد به 9/5 درصد با رقم 7/4 ميليون نفر كاهش مييابد. مطالعه روند و موازنه مهاجرت بين استاني براساس سرشماريهاي 1365 تا 1395 نشان ميدهد در اين دوره، بيشتر مهاجران همواره به استانهاي تهران) همراه با استان البرز فعلي ( اصفهان و خراسان رضوي) وارد شدهاند و استان تهران بههمراه خوزستان و آذربايجانشرقي به ترتيب بيشترين درصد مهاجران خارج شده را در اين دوره داشتهاند. در بررسي روند مهاجرت، چشمگيرترين تغيير مربوط به مهاجرپذيري منطقه شهري تهران- كرج است كه بر اثر مهاجرت يكي از متراكمترين مناطق شهري كشور را به وجود آورده است.
همچنين نتايج پژوهشهاي انجام شده حاكي از آن است كه جمعيت استان تهران و البرز كه تقريبا حدود 20 درصد جمعيت كشور را به خود اختصاص داده، در سالهاي اخير رشد سه درصدي را داشته كه بنا بر آمار رسمي مركز آمار حدود 2/ 1 درصد رشد جمعيت در استان تهران ناشي از رشد طبيعي) زاد و ولد (و مابقي آن ناشي از مهاجرت به اين استانهاست. سالهاي 1355 تا 1395 را كه مقصد 32 درصد از مهاجران كل كشور در سالهاي مزبور استانهاي تهران و البرز بوده، بهدرستي ميتوان سالهاي «انفجارجمعيتي» اين مناطق شهري تهران –ا لبرز دانست.
سالخوردگي
گفته ميشود جمعيت تهران به سمت سالخوردگي پيش ميرود. به عبارتي با بالارفتن اميد به زندگي، كنترل زاد و ولد و كاهش مرگومير در جهان، جمعيت سالمندان در كشورهاي مختلف رو به افزايش گذاشت. براساس آخرين سرشماري سال 1395 جمعيت ايران حدود 79 ميليون و 900 هزار نفر عنوان شده است كه به لحاظ تركيب سني، كودكان و نوجوانان (زير 15 سال )24.0 درصد، جوانان( 15 تا 29 ساله )1/25 درصد، ميانسالان( 30 تا 64 ساله ) 8/44 درصد و سالمندان( 65 ساله و بيشتر) 1/6 درصد جمعيت را تشكيل ميدهند. جمعيت سالمندان مطابق تعريف وزارت بهداشت (60 ساله و بيشتر) 2/8 درصد است. آنچه براساس اين دادهها روشن است، نهتنها جمعيت قابلتوجهي از كشور را سالمندان تشكيل ميدهند، بلكه با افزايش سن، ميانسالان كنوني و ورود آنها به دوران سالمندي لزوم برنامهريزي و درنظرگرفتن شاخصهاي رضايت از زندگي آنها روشنتر ميشود. با توجه به آهنگ پرشتاب كاهش باروري ايران در دو دهه اخير، پيشبيني ميشود حركت به سمت سالخوردگي جمعيت، تسريع شود و با استناد به روندهاي مشاهده شده باروري و مرگ و مير و نگاهي به محتملترين مسيرهاي تغيير آنها در آينده برآورد ميشود كه شروع قرن پانزدهم هجري شمسي سرآغاز روند روبهافزايش جمعيت سالخورده در ايران باشد. سير افزايشي «نسبت سالمندان به كل جمعيت» و «ضريب وابستگي» در شهر تهران نيز مشهود است. به طور معمول، بين توسعهيافتگي و افزايش تعداد سالمندان و افزايش سن رابطهاي مستقيم وجود دارد. «شهري شدن» تهران علاوه بر افزايش جمعيت با سالمندشدن آن ملازم شده است. در اولين سرشماري كشور، 3/ 3 درصد از جمعيت را سالمندان تشكيل ميداد و اين رقم در سال 1395 به ميزان 8.4 درصد رسيد. هرچند بايد به اين نكته نيز اشاره كرد كه نسبت جمعيت بالاي 65 سال در كشور حدود 1/6 درصد است. مقايسه ارقام سالمندي تهران و ايران حكايت از اين دارد كه تهران در مقايسه با ساير شهرها پيشروتر بوده و تعداد بيشتري از سالمندان را در خود جاي داده است.
حضور زنان در جامعه
زن و شهر مولفه دگرگونساز زندگي معاصر شده است تا پيش از دو دهه اخير، زنان غالبا در فضاي سكونتگاهي مديريت «جهانخانه» را بر عهده داشتند اما امروزه فضاهاي تجاري و آموزشي بهشكل تصاعدي زنانهتر ميشوند. شهر به ناگزير ميدان عمل زنان را در جامعه شهري بازتر ميكند. ورود زنان به فضاهاي شهري با ميانجيهاي هنر مثل توليد فيلم، نوشتن رمان و داستان و فعاليت رسانهاي صورت ميگيرد. در حوزه زندگي روزمره فضاهاي آموزشي در شهر تهران بيش از حوزههاي ديگر زنانه شده البته داعيه حضور زنان در فضاهاي شهري به معناي عادلان شدن فضا و بهبود شاخصهاي جمعي و عدالت جنسيتي نيست. اين گزارش در خصوص وضعيت زنان در آموزش عالي كشور آورده است: در سالهاي 1390 تا 1394 حضور زنان در مقاطع تخصصي و حرفهاي نسبت به سالهاي گذشته در مقايسه با مردان رشد مثبتي داشته كه اين امر حاكي از آن است كه زنان در اين سالها تلاش كردهاند ازطريق حضور در نظام آموزش عالي راه را براي حضور خود در جامعه و ورود به بازار كار هموار كنند. در اين زمينه فاصله زنان از مردان بيشتر بود و اين امر نشاندهنده تلاش بيشتر زنان براي فعاليت حرفهاي و كسب مشاغل عاليرتبه در جامعه است.
گزارش يادشده همچنين نگاهي نيز به وضعيت اقتصادي زنان دارد. از نظر شرايط اقتصادي زنان نيز در سالهاي اخير نرخ مشاركت اقتصادي زنان در بازار كار رسمي و به تبع آن نرخ رشد تعداد زنان بيمه شده افزايش يافته است بهطوري كه نرخ رشد زنان بيمهشده در پنج سال اخير برابر 5/15 درصد و مردان بيمهشده برابر 4/4 درصد بود؛ اين امر موجب شده كه نسبت جنسي بيمهشدگان كاهش يافته و از 2/17 در سال 1364 به 4/4 در سال 1392 تغيير يابد.
اين گزارش نگاهي هم دارد به حضور زنان در عرصههاي مختلف شهري و اجتماعي. نتايج منتشرشده در اين گزارش حكايت از آن دارد كه 3/ 6 درصد زنان، سالي چند بار و پنج درصد آنها ماهي يك بار به قهوهخانه و 12 درصد زنان ماهي يك بار به كافيشاپ ميروند. همچنين 22 درصد زنان نيز ماهي چند بار به پارك ميروند و 21 درصد آنها ماهي چند بار به قصد گردش و قدم زدن در بازار و خيابان از خانه خارج ميشوند و جالبتر اينكه 5/ 9 درصد زنان سالي يك بار به بازديد از مكانهاي حيات وحش ميروند. به بياني مقايسه ميانگينها حاكي از استقبال زنان شهر تهران از فعاليتهاي فراغتي نظير قدم زدن در بازار و خيابان و رفتن به پارك و مراكز تفريحي است. در بخش ديگري از اين گزارش نگاهي هم به مهاجرت زنان دارد و در آن آمده است: طبق آمار سرشماري در ايران در سالهاي 1375 تا 1385 بيشترين درصد مهاجرتهاي درونمرزي زنان در ايران به شهر تهران اختصاص داشته است. همين آمار نشان ميدهد زناني كه آموزش بيشتري ديدهاند تمايل بيشتري به اين مهاجرت داشتهاند. به همين دليل اكنون شهر تهران با نوعي تمركز سرمايه انساني زنانه نيز روبهروست اين امر خود از جمله عواملي است كه موجب گسترش حضور و مشاركت زنان در فضاهاي شهري تهران شده است.
« اعتماد» در روزهاي آينده اين گزارش راپيگيري و وجوه ديگر آيندهپژوهي تهران را بررسي ميكند.