اتحاد از بغض ترامپ
اما نزديكتر شدن روسيه و چين، نتيجه طبيعي خصومتي است كه واشنگتن در مقابل هر دو كشور به صورت همزمان نشان ميدهد و نهايتا هر دو كشور براي مقابله با فشارهاي گسترده امريكا از جمله در مناطق تحت نفوذشان، به همكاري با يكديگر جذب ميشوند. ماهيت قدرت دو كشور با يكديگر متفاوت است و اين ماهيت متفاوت اجازه ميدهد كه دو قدرت به عنوان مكمل در كنار يكديگر فعاليت كنند. روسها بيشتر در حوزههاي سخت نظامي و امنيتي توان بيشتري دارند و ميتوانند منافع امريكا را در پروندههاي حساس بينالمللي به چالش بكشند. چينيها در مقابل با توان اقتصادي و تجاري خود ميتوانند امريكا را به چالش بكشند. همزمان چين و روسيه، هر دو عضو دايم شوراي امنيت هستند و از حق وتو برخوردارند. اين دو كشور ميتوانند در شوراي امنيت و نهادهاي بينالمللي در مواقعي كه اراده كنند جلوي تكروي و يكجانبهگرايي امريكا را بگيرند. در نتيجه همكاري چين و روسيه در سه زمينه تجاري، نظامي و بينالمللي ميتواند باعث ايجاد چالش براي ايالات متحده امريكا شود.
اما نهايتا تعارض و رويارويي با امريكا فقط يك وجه از منافع روسيه و چين است. در واقع نميتوان گفت كه تمامي منافع دو كشور به رقابت يا رويارويي با امريكا خلاصه ميشود. همكاري روسيه و چين هر چقدر هم گسترده باشد، نهايتا به حوزههايي منحصر ميشود كه هر دو كشور به صورت مشترك از تعارض و رويارويي با امريكا منفعت ببرند. در پروندههاي مهم بينالمللي مانند سوريه، كره شمالي و توافق هستهاي ايران، در شرايطي كه منافع روسيه و چين در تقابل با امريكا مشترك باشد، اين دو قدرت جهاني ميتوانند با يكديگر همكاريهاي گستردهتري داشتهباشند و در يك جبهه مشترك رودرروي امريكا بايستند. اگر اين نفع مشترك براي روسيه و چين در هر پروندهاي شكل بگيرد، همكاري اين دو قدرت بينالمللي باعث ميشود كه امريكاييها با چالشهاي جدي مواجه شوند و نتوانند به صورتي كه تمايل دارند، يكجانبه خواست خود را به عنوان تكابرقدرت جهان پيش ببرند.