• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4189 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۱ مهر

توجه به ديپلماسي چند وجهي

مهدي ذاكريان

اگر بخواهيم در خصوص حضور رييس‌جمهور در مجمع عمومي سازمان ملل بحث كنيم، در گام نخست بايد تاكيد كرد كه حضور هرساله رييس‌جمهور ايران در مجمع عمومي سازمان ملل نمي‌تواند مفيد و موثر باشد. البته برخي روساي جمهور كشورها هرساله در مجمع عمومي حاضر مي‌شوند. از جمله آن مي‌توان به روساي جمهور امريكا و فرانسه اشاره كرد. چرا كه سازمان ملل متحد مقر آن در امريكاست و به‌طور سنتي در روز اول مجمع عمومي روساي جمهور امريكا جزو سخنرانان اول نشست بودند. رييس‌جمهور فرانسه و نخست وزير بريتانيا به دليل اينكه عضو دايم شوراي امنيت هستند نيز معمولا در اين نشست هرساله حضور داشتند. واقعيت آن است كه نبايد ايران در سطح رييس‌جمهور هرساله در مجمع عمومي حاضر مي‌شد و اگر قصد حضور ادواري وجود دارد بايد هر 3 يا 4 سال يك‌بار با برنامه و ارايه پيشنهاد باشد. بنابراين حضور اول آقاي روحاني بسيار خوب بود چرا كه منتج به تصويب قطعنامه مبارزه با خشونت و افراط‌گرايي شد. اما سال‌هايي كه پياپي ايشان حضور پيدا كردند با برنامه ويژه‌اي نبوده است و محل نقد است. از همين رو روساي جمهور آينده بايد از اين تجربه استفاده كنند. حضور 8ساله آقاي احمدي‌نژاد هيچ دستاوردي به همراه نداشت. در واقع، حضور بايد با برنامه و براي ارايه پيشنهاد باشد. مانند حضور جناب آقاي خاتمي. رييس دولت اصلاحات با حضور يك‌بار در مجمع عمومي سازمان ملل پيشنهادي را ارايه داد كه منجر به تصويب گفت‌وگوي تمدن‌ها شد. بنابراين حضور پياپي نمي‌تواند مثمر‌ثمر باشد. اما درخصوص سفر امسال آقاي رييس‌جمهور به مجمع عمومي سازمان ملل بايد گفت كه اگر بناست اين امر با پيشنهاد و برنامه ويژه باشد اقدام مناسبي است، اما اگر بناست به مانند دو دوره گذشته باشد، پس تفاوتي بين رفتن يا نرفتن وجود ندارد. پيشنهاد اين است كه ايشان مي‌توانند با ارايه قطعنامه حمايت از چند‌جانبه‌گرايي و نه به يك‌جانبه‌گرايي در مجمع عمومي حضور پيدا كند. بنابراين اگر از اين زاويه آقاي روحاني در مجمع حضور پيدا كنند اين اتفاق از اهميت بالايي برخوردار است. هرچند كه درحاشيه مجمع عمومي سازمان ملل ديدارهاي متعددي صورت مي‌گيرد، اما هيچ يك از آنها منجر به نتايج مهم اقتصادي و تفاهم‌هاي جدي سياسي و فرهنگي نمي‌شود و ديدارها در حد يك لابي است. البته از اين زاويه شاهد يك تحول معنادار در صحنه روابط بين‌الملل هستيم كه مي‌تواند حضور رييس‌جمهور را معنادار كند. زيرا در گذشته يك تا دو روز در مجمع عمومي به سخنراني‌هاي سران اختصاص پيدا مي‌كرد و كمتر روساي جمهور و نخست‌وزيرها به نيويورك سفر مي‌كردند. به همين دليل بيشتر وزرا در مجمع عمومي به سخنراني مي‌پرداختند. طي چند سال اخير تعداد سراني كه در مجمع عمومي حضور پيدا مي‌كنند افزايش پيدا كرده است و اكنون شاهد هستيم كه هفته اول مجمع عمومي به سخنراني سران كشورها اختصاص پيدا مي‌كند و در هفته دوم نوبت به وزراي خارجه مي‌رسد. بنابراين از اين حيث مجمع عمومي مي‌تواند فرصت ملاقات با بسياري از رهبران كشورهاي جهان فراهم كند. ولي نحوه استفاده از اين فرصت هم بسيار مهم است. زيرا رييس‌جمهور مي‌تواند ملاقات‌هاي متعددي داشته باشد، اما اينكه منجر به نتيجه شود از اهميت بالايي برخوردار است. بنابراين بايد براي اين ملاقات‌ها نيز برنامه و دستور كار داشت تا هريك از آنها به نتيجه مطلوب برسد.

نكته ديگر اين است كه اكنون ايران در شرايط ويژه‌اي قرار دارد و بايد اين تلاش صورت گيرد تا نشست فوق‌العاده‌اي در شوراي امنيت در خصوص نقض قطعنامه 2231 توسط ايالات متحده برگزار شود و بايد ساير كشورهاي عضو شوراي امنيت را متقاعد كند كه درباره اين قطعنامه بحث كنند و تدابيري را بينديشند تا از اين قطعنامه حمايت كنند.

نكته سومي كه بايد به آن توجه كرد اين است كه امروزه ديپلماسي صرفا با بخش دولتي در دنيا شكل پيدا نمي‌كند، بخش عمده‌اي از ديپلماسي زماني عملياتي مي‌شود كه بخش‌هاي غير دولتي آن را انجام دهند. به‌طور مثال مي‌توان به اقدامات رژيم ترامپ عليه ايران اشاره كرد. آنهايي كه نوع رويكرد ترامپ در قبال ايران را عملياتي كردند، ديپلمات‌هاي حكومتي نبودند و بيشتر ديپلماسي فرامليتي با شركت‌ها بود كه موجب شد تا آنها يك به يك ايران را ترك كنند و اين در حالي بود كه كشورهاي اروپايي كماكان بر حضور در برجام تاكيد داشتند. بنابراين آقاي روحاني بايد متوجه باشد هنگامي كه در مجمع عمومي حضور پيدا مي‌كند امروزه ديپلماسي تنها به شكل حكومتي پيش نمي‌رود بلكه با ديپلماسي بخش خصوصي پيش مي‌رود. شركت‌هاي فرا‌ملي و اشخاص بسيار مهم هستند. در ايران بايد متوجه نقش بخش خصوصي و شركت‌هاي فرامليتي در ديپلماسي باشيم. اسراييلي‌ها به اين دليل مي‌توانند ديپلماسي خود را پيش ببرند كه از يك ديپلماسي بخش خصوصي قدرتمند برخوردار هستند. اما اكنون ايران فاقد ديپلماسي بخش خصوصي بوده و بدتر اينكه هيچ لابي بخش خصوصي به صورت مشخص ندارد. در واقع تنها آقاي دكتر ظريف نبايد وارد مذاكره شود. وزارت خارجه مسوول ديپلماسي حكومتي و هماهنگي است. اما نهادهاي ديگر نيز بايد وارد شوند كه يكي از آنها ديپلماسي بخش خصوصي است كه آقاي روحاني در اين خصوص بايد توجه داشته باشد. از طرفي مي‌توان از پتانسيل افراد نيز در ديپلماسي استفاده كرد. در سفر معاون صدراعظم آلمان به تهران در كنار ايشان پرفسور سميعي حضور داشت. فردي كه نه اقتصادي و نه سياسي است. اما يك سرمايه شخصيتي است كه در بهبود روابط ايران و آلمان مورد استفاده قرار گرفت. زماني كه ما در سازمان ملل حضور پيدا مي‌كنيم از يك‌سري پتانسيل‌ها بهره نمي‌بريم، يكي از اين پتانسيل‌ها كه مي‌توانست تا مقام دبيركلي سازمان ملل متحد نيز پيش برود، رييس دولت اصلاحات بود كه از آن به خوبي استفاده نشد. شايد از ايران تنها نياز است تعداد محدودي از افراد حكومتي به نيويورك سفر كنند و هيات اصلي ما در سازمان ملل در امريكا بايد از بخش غير حكومتي شكل بگيرد. وانگهي از پتانسيل ايرانيان متخصص مقيم در خارج در اين مورد نيز استفاده شود.

استاد روابط بين‌الملل دانشگاه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون