• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4194 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۷ مهر

برخيز و اول بكش (45) فصل پنجم

گويي آسمان بر سر ما افتاده بود

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

در 14 سپتامبر سال 1964، در گزارشي كه خود آهيتوف براي موساد نوشت، جزييات مذاكره با اسكورژني را كه در همان هفته انجام داده بود، بدين صورت شرح داد:

«اسكورژني يك غول بود. يك مرد غول‌تشن. او از لحاظ فيزيكي به غايت قوي بود. در سمت چپ گونه‌اش، جاي زخمي كه به خوبي در عكسش ديده مي‌شد، كاملا مشهود بود كه تا پايين گوشش ادامه داشت. او از آن سمت گوشش كمي كر شده بود و به همين خاطر از من خواست كه در سمت راستش بنشينم. او خوش‌پوش بود.دو لحظه به من شوك وارد شد. اسكورژني دنبال يك شماره‌اي در دفتر تلفنش بود كه به من بدهد. در يك آن، او عينك يك چشمي‌اش را از جيب كت‌اش درآورد و آن در كاسه چشم سمت راستش گذاشت. بنابراين شكل و قيافه‌اش، با هيكل بدنش، جاي زخم و نگاه تهاجمي‌اش، او را كاملا شبيه نازي‌ها كرد.

شوك دوم بعد از ملاقات ما روي داد، زماني كه ما با همديگر در يك رستوراني نزديك دفترش شام مي‌خورديم. ناگهان يك نفر جلوي ما آمد، پاشنه‌هايش را محكم به هم چسباند و به او به زبان آلماني سلام داد و گفت: «ژنرال من» اسكورژني به من گفت كه او صاحب رستوران است و هر نازي رده بالا را ببيند عادت به اين رفتار دارد...

من درباره ديدگاه‌هاي گذشته‌اش خيالاتي ندارم. حتي همسرش سعي نكرده بود كه سابقه او را پاك كند. او (همسرش) فقط اين استرس را داشت كه او در هولوكاست نقشي نداشته است... عمده مكالمات ديدار اول ما روي موضوعات سياسي، جنگ جهاني دوم و هولوكاست، روابط غرب-شرق و موقعيت‌هاي خاورميانه متمركز بود.»

آهيتوف موضوع مشاركت اسكورژني در كشتار همگاني كريستال ناخت را پيش كشيد. او فهرست بلند بالا از افرادي كه در حملات نقش داشتند را بيرون آورد و به اسكورژني داد. اسكورژني با اين نوع اسناد كه در «ياد واشم» قرار داشت، آشنا بود زيرا اين اتهامات در دوران دادگاه جنايات جنگي كه او ترتيب فرار را از آنجا داده بود، مطرح شده بود.او به علامت X كنار اسمش اشاره كرد. او گفت: «اين اثبات مي‌كند كه من مشاركت نداشتم»، در حالي كه ويزنتهال، شكارچي نازي بر خلاف او اين علامت را به عنوان اثبات مطرح مي‌كند. اسكورژني گلايه كرد كه ويزنتهال دنبال شكار اوست و بيش از يك‌بار خودش را در موقعيتي يافته بود كه «براي زندگي‌اش ترسيده بود.» آهيتوف تصميم گرفت كه اين بحث را ادامه ندهد و ديگر بحث نكرد.

در يك مرحله مشخص، اسكورژني از ادامه صحبت درباره جنگ خسته شد. آهيتوف مي‌نويسد: «او حرف من را قطع كرد و از من پرسيد كه كار من چيست. مشخص بود كه ديگر نمي‌شود قايم‌موشك بازي كرد. به او گفتم كه در سرويس اطلاعاتي اسراييل كار مي‌كنم. اسكورژني گفت كه هيچ تعجبي نكرده است كه به او دست يافته‌ايم. در مقاطع مختلف، او با كشورهاي مختلفي ارتباط برقرار كرده بود و با برخي از آنها روابط عالي داشت. او به خوبي براي مبادله ديدگاه‌ها با ما آماده بود.» «مبادله ديدگاه‌ها» راه ظريف گفتن اسكورژني بود كه او براي همكاري كامل و جامع با اسراييل توافق كرده بود. اسكورژني براي تقاضاي قيمت كمكش كرد. او خواهان يك پاسپورت معتبر اتريشي با نام واقعي‌اش بود، يك امان‌نامه ابدي از پيگرد قانوني كه توسط نخست‌وزير اشكول امضا شده باشد و حذف فوري اسمش از فهرست نازي‌هاي تحت تعقيب‌هاي ويزنتهال و مقداري پول.شرايط اسكورژني بحث تندي را در موساد دامن زد. آهيتوف و ايتان در آنها «يك قيود عملياتي و الزامات موفقيت عمليات» مي‌ديدند. ديگر مقامات ارشد بحث مي‌كردند كه «سعي و تلاش يك نازي جنايتكار براي پاك كردن اسمش» است و خواهان يك نگاه تازه به گذشته اسكورژني بودند. تحقيقات جديد نقش او را در كريستال ناخت فاش كرد، اينكه او «رهبر يكي از شورش‌هايي بود كه كنيسه‌هاي وين را آتش زد» و اينكه «تا همين اواخر حامي فعال سازمان‌هاي نئو‌نازي» بود.

توضيح: عنوان « تروريست» كه نويسنده در متن به كار برده فقط به صرف رعايت در امانت ترجمه استفاده شده‌است . از نظر مترجم آنها مبارزاني هستند كه براي گرفتن حق خود مي‌جنگند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون