• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4197 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۱۰ مهر

مروري بر زندگي ماهاتما گاندي

عليه خشونت، قرباني خشونت

ماهاتما گاندي، رهبر سياسي و معنوي هند و موسس هند جديد واضع فلسفه ضدخشونت (ساتياگراها) است. وي در زندگي سياسي و فكري خود مخالف اعمال هر‌گونه خشونت و معتقد بود و مي‌گفت: «در هر جلسه‌اي تاكيد مي‌كنم كه تا راه بدون خشونت سبب تسليم افراد صاحب قدرت در مقابل قدرتمندتر از خود نشود بايد اين راه را برگزيد اما اگر با خشونت بتوانند مقابل اين وضعيت بايستند و تنها راه احقاق حق خشونت باشد بي‌هيچ تاملي بايد سلاح برداشت من هرگز نمي‌پسندم كه افراد شجاع به خاطر رعايت اصل عدم خشونت دربرابر نفوذ نيروهاي ترسوي بد شاه فان تسليم شوند و از آنها بترسند كه مبادا خشونت ايجاد گردد. شجاعت فقط در خوب تير‌اندازي كردن خلاصه نمي‌شود بلكه جلوگيري از مرگ و آماده سينه سپر كردن دربرابر گلوله دشمن هر دو از ابعاد شجاعت هستند.» با اين همه نه‌تنها خودش كه فرزندانش نيز قرباني خشونت و تعصبات كور شد. البته مبارزه گاندي عليه خشونت در سرزمين هزار مذهب چنان ريشه دواند كه امروز جامعه هند با وجود تنوع باورناپذير عقايد و اديان يكي از موفق‌ترين جوامع در حفظ تكثر فرهنگي و تنوع باورها تلقي مي‌شود.

تولد: ماهاتما گاندي در سال 1869 در پوربندر هند متولد شد. ماهاتما جزو جامعه پيشه‌وران بود. مادر او زني بي‌سواد بود اما اخلاص و عقايد پاكش اثري قوي روي ماهاتما داشت. در جواني او يك دانش‌آموز خوب بود اما اين جوان خجالتي هيچ نشاني از رهبريت نداشت. با مرگ پدرش، ماهاتما به انگلستان سفر كرد تا در زمينه قانون مدرك كسب كند. او با جامعه گياه‌خواران آشنا شد و از او درخواست كردند تا كتاب هندو باگاواد گيتا را براي‌شان ترجمه كند. اين كتاب ادبيات حماسي، حسي از افتخار به نوشته‌هاي هندي كه گيتا همانند مرواريد آن بود را در گاندي ايجاد كرد. در حدود اين زمان، او همچنين كتاب مقدس انجيل را نيز مطالعه كرد و آموزه‌هاي عيسي مسيح در وي اثرات ژرفي گذاشت، خصوصا تاكيد بر فروتني و بخشش. او در سراسر عمرش طرفدار انجيل و باگاواد گيتا بود، اگرچه نسبت به جنبه‌هايي از هر دو اين مذاهب ديدي انتقادي داشت.

گاندي در آفريقاي جنوبي: گاندي پس از تكميل مطالعاتش در زمينه حقوق به هند بازگشت و به زودي براي تمرين قانون به آفريقاي جنوبي فرستاده شد. در آفريقا او از تبعيض نژادي و بي‌عدالتي‌هايي كه اغلب هنديان تجربه مي‌كردند، ناراحت بود. آفريقاي جنوبي نخستين تجربه گاندي براي اعتصاب و مخالفت‌هاي مدني بود. او نام اين قيام غير خشونت‌آميز را ساتياگراها گذاشت. به‌رغم زنداني شدن براي مدتي كم، او همچنان از انگليسيان تحت شرايط خاصي حمايت مي‌كرد. به دليل تلاش‌هايش در طول جنگ بور و شورش زولو، انگليسي‌ها به او يك نشان افتخار دادند.

گاندي و شروع مبارزات:پس از 21 سال در آفريقاي جنوبي، گاندي در سال 1915 به هند بازگشت. او رهبر مبارزات جنبش ملي هند براي حكومت داخلي يا سواراج را بر عهده گرفت. گاندي با موفقيت كار تحريك براي چند قيام‌ غيرخشونت‌آميز را انجام داد. اين شامل اعتصاب‌هاي ملي يك يا دو روزه نيز بود. انگليس‌ها سعي كردند تا اين اعتراضات را سركوب كنند اما طبيعت غيرخشونت‌آميز قيام‌ها و اعتصابات، مخالفت با آن را دشوار مي‌كرد.

روش اعتراضي گاندي: گاندي همچنين پيروانش را تشويق مي‌كرد تا انضباط دروني را نيز تمرين كنند تا براي استقلال آماده شوند. گاندي مي‌گفت هنديان بايد ثابت كنند كه شايستگي استقلال را دارند. اين عقيده بر‌خلاف رهبراني مانند آوربيندو بود كه مي‌گفتند استقلال هند درباره داشتن يك حكومت بهتر يا بدتر نيست بلكه اين حق هند است كه دولتي مستقل داشته باشد. در طول جنبش استقلال خواهانه هند گاندي با افراد ديگري مانند سوبهاس چاندرا نيز درگير شد، فردي كه طرفدار مبارزه مستقيم براي سرنگوني انگليس‌ها بود. گاندي اگر در طول اعتراضات متوجه خشونت يا هرگونه شورش مي‌شد، بلافاصله اعتصاب را لغو مي‌كرد.

گاندي و تظاهرات نمك: در سال 1930، براي مخالفت با قوانين نمك، گاندي يك راهپيمايي مشهور به سمت دريا را هدايت كرد. آنها در دريا نمك خود را ساختند كه تخلف از قوانين انگليس بود. صدها نفر دستگير شدند و زندان‌هاي هند پر از افرادي بود كه طرفدار استقلال هند بودند.

لغو اعتصابات: زماني كه اعتراضات به اوج خود رسيد تظاهركنندگان هندي بعضي از شهروندان انگليسي را كشتند، در نتيجه گاندي جنبش استقلال‌طلبانه را لغو كرده و گفت كه هند هنوز آماده نيست. اين كار قلب بسياري از طرفداران اين جنبش‌ها در هند را شكست. اين كار باعث شد تا تندروهايي مانند باگات سينك كه در بنگال بسيار قوي بودند رهبري مبارزات را به دست‌گيرند.

گاندي و تجزيه هند: پس از جنگ، انگليس پذيرفت تا به هند استقلال بدهد. اگرچه با پشتيباني مسلمانان به رهبري جيناه، انگليس تصميم گرفت هند را به دو بخش تقسيم كند؛ هند و پاكستان. گاندي با اين تقسيم مخالف بود. او تلاش بسياري كرد تا نشان دهد كه مسلمانان و هنديان مي‌توانند در كنار هم با صلح زندگي كنند. در نمازها، نمازگزاران مسلمان در كنار هنديان و مسيحيان مي‌ايستادند. با اين حال، گاندي با اين تقسيمات موافقت كرد و روز استقلال را در سوگواري از اين تقسيمات به عبادت پرداخت. با اين حال، تلاش‌ها و روزه‌هاي گاندي براي جلوگيري از موج خشونت‌هاي فرقه‌اي و كشتارهاي پس از تقسيم بي‌فايده بود.

گاندي و سيستم طبقاتي: جدا از سياست‌هاي استقلال هند، گاندي شديدا منتقد سيستم طبقه‌اي منفصل هند بود. به‌طور خاص، او در سخنراني‌هايش براي حمايت از طبقه «نجس‌ها» سخن مي‌گفت كه توسط جامعه بسيار پست تلقي مي‌شدند. او كارهاي بسياري انجام داد تا اين لقب «نجس» آنها را از بين ببرد. اگرچه اين تلاش‌ها با مقاومت زيادي مواجه بودند اما كمك زيادي به تغيير تعصبات قديمي انجام دادند.

قتل گاندي: در سن 78 سالگي، گاندي روزه ديگري را شروع كرد تا از كشتارهاي قبيله‌اي جلوگيري كند. بعد از پنج روز رهبران براي اتمام كشتارها به توافق رسيدند، اما 10 روز بعد گاندي بر اثر شليك گلوله توسط يك براهمين هندي كه مخالف پشتيباني از مسلمانان و طبقه نجس‌ها از سمت گاندي بود كشته شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون