• ۱۴۰۳ دوشنبه ۱۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4199 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۱۲ مهر

همچون يك نقشه باستاني

جاذبه بصري و فضاي ابهام‌برانگيز تاريخي در آثار مسعود عربشاهي، هم‌زمان با نوعي تأثير‌گذاري معاصر ارايه مي‌شود. اين تأثيرگذاري در اثر حاضر، با استفاده از خطوط و علائم رمزگونه بر زمينه‌اي تاريك رقم خورده است. حتي در انتخاب رنگ خاكستري زمينه نيز نمي‌توان اين رمزپردازي تاريخي را از نظر دور داشت. وي عموما با بهره از نمادگرايي و نوعي تصوير‌پردازي اسطوره‌اي، گذشته و حال را در آثار عظيم و پر جزييات خود، در قالب تركيبي واحد خلق مي‌كند. در واقع غناي آثار عربشاهي از شناخت و تسلط وي در يافتن نسبت ميان نقاشي، معماري و نماد با سوژه حكايت دارد. نقش‌مايه‌هاي متعددي كه عربشاهي از آنها بهره مي‌برد عمدتا انتزاعي هستند، اگرچه ممكن است گاه نقش‌مايه‌هاي كهن پيكره‌گون نيز در آثار وي ظاهر شوند. اثر انتزاعي حاضر، قدرتي بيانگر را با استفاده از خطوط و تركيب‌بندي خلاصه‌شده عرضه مي‌كند.

آثار عربشاهي را با توجه به عناصر به كار رفته در آنها، مي‌توان در سه دسته متمايز كرد. آثار گروه نخست بر نمادهاي كهني چون درخت زندگي، خورشيد تابان، خطوط شبه ‌ميخي و … استوارند. در طيف دوم آثار عربشاهي، عمدتا از دايره‌ها، مربع‌ها، منحني‌ها، مارپيچ‌ها و لوحه‌ها استفاده شده و سرانجام، نقش‌مايه‌هايي مانند علامت‌هاي رياضي، پيكان، نقشه‌هاي معماري، اعداد و خطوط درهم، طيف سومي از آثار او را تشكيل مي‌دهند. آثار دو دسته اول معمولا روي بوم و آثار دسته سوم روي سطح ورق آلومينيوم كار شده‌اند. اثر حاضر در دسته سوم قرار مي‌گيرد. خطوط عمودي، افقي متقاطع در اين اثر، همچون يك نقشه‌ باستاني، كنجكاوي بيننده را برمي‌انگيزد تا از طريق آن به دنياي آفريده‌ نقاش راه يابد. در واقع كليد خوانش نقشه‌گويي در خود اثر نهفته است.

مسعود عربشاهي طي چندين دهه فعاليت هنري، همواره از طريق آثارش به كنكاش در فرهنگ‌هاي باستاني پرداخته است. در دوره‌هايي كاربست صريح نقش‌مايه‌هاي بومي بين‌النهرين، ايران باستان و حتي ايران دوره‌ اسلامي در آثارش مشهود است و گاه همچون اثر حاضر ترجماني مدرنيستي از آنها را بر عرصه‌ بوم مي‌كشاند. به رغم تأكيد برخي مورخان هنر بر انتساب مسعود عربشاهي به جريان نقاشي سقاخانه، به ندرت مي‌توان اثري از او يافت كه با سبك‌شناسي آثار اين مكتب هم‌خواني داشته باشد. عربشاهي در جمع سقاخانه‌اي‌ها احتمالا تنها كسي است كه از خط و نقش‌هاي مذهبي استفاده نمي‌كند. در واقع انتساب وي به جريان سقاخانه، بيش از اينكه قطعيتي تاريخي باشد، صرفا ريشه در يك تقارن تاريخي دارد. شايد به نمايش گذاشتن آثارش در نمايشگاه سقاخانه در سال ۱۳۵۶، دليل اين هم‌زماني تاريخي باشد.

الهام‌بخش اولين نقاشي‌هاي انتزاعي عربشاهي، تصاويري از گستره‌هاي لم‌يزرع سرزمين‌ها و مناظر رمزآلودي بود كه در دوران كودكي او را تحت تأثير قرار داده بودند. بعدها فرم‌هاي آثارش تبديل به اشكال تكرار‌‌‌‌‌‌پذير نوشته‌هايي شدند كه زبان انتزاعي بصري مدرن منحصر به خود را داشتند. نوشته‌هاي قابل خواندن با حكمت ابدي مكنون. آثار اين دوره نسيمي در چمنزار را مي‌نماياند و يا رگه‌هاي باران زير نور درخشان. ضربه‌هاي مكرر بي‌پايان قلم‌مو تركيب‌بندي‌هاي موزون مجردي را به وجود مي‌آورند. از ميانه دهه پنجاه شمسي به انتزاع بافت‌ها و بناها رو آورد. آثاري از سازه‌هاي كهن، نقوش مبهم نيمه‌مرئي و اشكال معماري. اين تركيب‌بندي‌ها مرموزند و هاله‌اي از سكوت و احساس شگفتي و احترام را در خود دارند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون