• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4212 -
  • ۱۳۹۷ شنبه ۲۸ مهر

سرنوشت خودكامگان

حسين شيخ‌الاسلام

تحولات اخير در پرونده روزنامه‌نگار سعودي به جايي رسيده است كه همه ناظران را مطمئن كرده است كه محمد بن سلمان، وليعهد قدرتمند عربستان سعودي، بعد از يك دوره كوتاه ماه عسل قدرت، به پايان خط رسيده است. اظهارات مقام‌هاي غربي و نزديك‌ترين متحدان و حاميان سياست‌هاي محمد بن سلمان، نشان مي‌دهد كه از نظر آنها كار بن سلمان تمام شده است. تاريخ انقضاي او خيلي زود سر رسيد و به زودي از معادلات سياسي عربستان حذف مي‌شود.

او اشتباهات زيادي مرتكب شده است، اشتباهاتي كه ديگر مهار آنها فراتر از توان حاميان و مبلغان اوست. اما خدمتي كه بن سلمان به دشمنان رژيم سعودي كرد هيچ كس ديگري نكرده است. در يك كلام مي‌توان گفت او نظام استوار حاكم در عربستان را متلاشي كرد. اول از همه به صورت كاملا واضح براي همگان نشان داد كه نظام حاكم بر عربستان، تا چه اندازه نظامي خودكامه، خودسر، بي‌پروا و بي‌قانوني است. امروز براي همه مشخص است كه حاكمان عربستان خود را ملزم به رعايت هيچ قانون و قاعده و هنجاري نمي‌دانند، هر كسي در دربار سعودي اراده كند مي‌تواند بر خلاف همه هنجارهاي اخلاقي، حقوقي و ديپلماتيك هر كار را انجام دهد. شايد ساختار اينچنيني قدرت براي منتقدان پادشاهي سعودي روشن بود، اما اتهام اخير قتل يك روزنامه‌نگار منتقد درون ساختمان كنسولگري عربستان در خاك كشور خارجي، براي همه جهانيان روشن كرد كه اين نظام تا چه اندازه خود را رها از قوانين و هنجاري‌هاي اخلاقي و بشري مي‌داند.

اما اقدامات بن سلمان به همين پرونده اخير خلاصه نمي‌شود. اقداماتي كه او انجام داده است بنيان نظام سعودي را به هم ريخته است و پايه‌هايي را كه 7 دهه پادشاهي يك خانواده را در اين كشور ميسر كرده‌بود، لرزانيده است. او نظم حاكم بر دربار سعودي را كاملا با هرج و مرج جايگزين كرد، تب تند اين شاهزاده جوان براي گرفتن زمام امور و رسيدن به تخت سلطنت باعث شد تا هنجارهاي حاكم بر انتخاب جانشين را بر هم بزند و به شكل تحقيرآميز و زننده‌اي عموزاده‌اش را از مقام وليعهدي كنار بزند تا خود در اول صف جانشيني به جاي پدر پيرش قرار بگيرد. اما فقط محمد بن نايف نبود كه در مسير انحصار قدرت در دستان محمد بن سلمان آزرده‌خاطر شد، او بخش عمده‌اي از خانواده سلطنتي سعودي را از خود آزرد. براي جمع كردن سرمايه‌هاي لازم در اجراي طرح‌هاي بلندپروازانه‌اش، عده‌اي از شاهزادگان و مقام‌هاي پيشين دولت سعودي را در زندان پنج‌ستاره‌اي محبوس كرد و به ادعاي برخي رسانه‌ها با شكنجه و تحت فشار آنها را مجبور به پرداخت باج كرد. بسياري از شاهزادگان بلندپايه مجبور به فرار از كشور يا سكوت و كناره‌گيري از سياست شده‌اند. روابط خانوادگي آل‌سعود كه وحدت آنها و رضايت شاهزادگان از جايگاه‌شان در كشور، همواره يكي از ستون‌هاي نگهدارنده نظام پادشاهي سعودي بود، توسط محمد بن سلمان به هم ريخت. او روابط قبيلگي را به هم زد و نظام تصميم‌سازي مبتني بر رضايت جمعي ريش‌سفيدان طوائف ساكن شبه‌جزيره را با يك نظام سياست‌گذاري كاملا فردي جايگزين كرد. او روابط مذهبي را كه مي‌توان به عنوان اصلي‌ترين بنيان تشكيل‌دهنده پادشاهي سعودي دانست، به هم زد. بسياري از اقداماتي كه بن سلمان با عنوان اصلاحات اجتماعي انجام مي‌داد، بدون رضايت روحانيان بلندپايه وهابي عربستان عملي شد. نظام پادشاهي خانواده سعودي از ابتداي تشكيلش بر اساس يك توافق نانوشته ميان آل سعود و آل شيخ براي تقسيم رهبري سياسي و رهبري مذهبي ميان دو خانواده بنا شده ‌بود، اما با اقدامات محمد بن سلمان، بي‌توجهي به خواست روحانيان وهابي، بازداشت برخي امامان جماعت و هشدار به مبلغان مذهبي براي سكوت در برابر اقداماتش، اين اتحاد قديمي در حال سست شدن است. شوراي همكاري خليج فارس، يكي از نهادهايي كه درست بعد از انقلاب اسلامي در ايران، به عنوان يك نهاد سياسي براي مبارزه با ايران ايجاد شده‌بود، با اقدامات يك‌جانبه و خودخواهانه محمد بن سلمان، عملا از ميان رفت. محمد بن سلمان، عربستان را با مرزهايي امن و آرام در اختيار گرفت، اما آن را به كشوري ناامن و در حال جنگ تبديل كرد. امروز مرزهاي عربستان كه روزگاري مرزهايي آرام و بي‌سرصدا بودند، به مرزهايي جنگ‌زده يا در آستانه جنگ قرار دارند. چه در مرزهاي قطر و چه در مرزهاي يمن، محمد بن سلمان آتش‌هايي برافروخته است كه بعد از دهه‌ها امنيت در مرزهاي عربستان، حالا پايتخت سعودي را ناامن و در تيررس آتشي خودبرافروخته قرار داده است. محمد بن سلمان، براي كسب حمايت غرب در مسير رسيدنش به تخت سلطنت، ذلت‌بارترين تحقيرها و توهين‌ها از سوي قدرت‌هاي غربي را به جان خريد. او به قيمت حمايت امريكا از سوداي سلطنتش، عزت و كرامت ملتش را به دونالد ترامپي فروخت كه بدترين تحقيرها را در مورد ملت عربستان و دولت اين كشور علنا در رسانه‌ها بيان مي‌كرد. خطاب كردن عربستان به عنوان گاو شيرده و تحقير توان پادشاهي اين كشور كه دو هفته هم بدون حمايت امريكا دوام نمي‌آورد، اظهارات تحقيرآميزي بود كه هر كشور ديگري را خشمگين مي‌كرد. تمام اين اقدامات از يك طرف بنيان‌هاي نظام پادشاهي سعودي را سست كردند و از سوي ديگر واقعيت خودكامه و بي‌قانون اين پادشاهي را به جهانيان، مسلمانان، اعراب و از همه مهم‌تر ملت عربستان به شكل عريان نمايش داد. افتضاح بزرگ بن‌سلمان، نزد اعراب و مسلمانان، قطعا پذيرش تمامي شروط خفت‌بار خانواده ترامپ و اسراييل براي معامله قرن بود. چنين پديده‌اي نتيجه مستقيم شاهنشاهي خودكامه است. نظام شاهي، عاقبت به ذلت، خيره‌سري، خودكامگي، فساد و ذلت دچار مي‌شود. همان‌گونه كه شاه ايران، نهايتا با همه حمايت‌هاي غرب سرنگون شد، نظام‌هاي مشابه او نيز دير يا زود به چنين سرنوشت ناگزيري دچار مي‌شوند. امروز ملت عربستان در همسايگي خودشان مردم عراق را مي‌بينند كه دهه‌ها زير مشت آهنين يك خودكامه زندگي كردند، اما امروز نهايتا توانسته‌اند، كرد و عرب و تركمن، شيعه و سني، از هر قوم و نژاد و گرايشي كنار هم بنشينند و براي آينده كشورشان تصميم بگيرند. مردم عربستان خود را كمتر از مردم عراق و ايران نمي‌دانند، آنها هم كم‌كم از اين تحولات منطقه درس مي‌گيرند كه مي‌توانند اداره امور كشور را خود به دست بگيرند. به همين دليل هم سال‌هاي سال است كه پادشاهي سعودي خونخوارترين تروريست‌هايي را تامين مي‌كند كه در عراق و ديگر كشورهاي منطقه هر نشانه‌اي از پيشرفت را سركوب كنند. اگر تروريست‌هاي تحت حمايت مالي و عقيدتي عربستان سعودي در عراق، كاميون‌هاي حامل مواد منفجره را در ميان شهرها، اماكن مذهبي، مراكز سياسي و مسكوني به كار مي‌برند، به اين دليل است كه نظام‌هاي خودكامه منطقه، دوست دارند شاهد شكست و فروپاشي دموكراسي نوپاي عراق باشند، چرا كه نگرانند روزگاري مردم كشورهاي خودشان از موفقيت اين دموكراسي‌ها الگو بگيرند و بر عليه خودكامگي به پا خيزند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون