• 1404 شنبه 20 ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4222 -
  • 1397 پنج‌شنبه 10 آبان

خيال گرم

كامبيز نوروزي

اول استكان چاي تو را گذاشتم و بعد خودم نشستم. سيگارم را روشن كردم. مثل بعضي وقت‌هاي ديگر كه پيش مي‌آمد. اول خواستم از حافظ يا كسي ديگر شعري، چيزي بخوانم. بعد گفتم چطور است آخرين شعر خودم را بخوانم. دست‌نوشته خط خطي را از روي ميز برداشتم. شروع كردم. لابه‌لاي خواندن لبي به استكان چاي مي‌زدم يا پكي به سيگار. چاي‌ام تمام شد. سيگارم تمام شد. شعرم تمام شد. چاي تو يخ كرد. بعضي وقت‌هاي ديگر كه پيش مي‌آمد، تو روي همان صندلي مي‌نشستي. صندلي‌ات خالي است. بلند شدم. چاي‌ات را عوض كردم و گذاشتم روبه‌رو. نشستم. صندلي‌ات خالي بود. چاي‌ات را گرم نگه مي‌دارم.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون