• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4230 -
  • ۱۳۹۷ سه شنبه ۲۲ آبان

درباره يك آلبوم غير متعارف

حول محور تهران

طاها افشين

موسيقي الكترونيك از آن جهت كه دسترسي به ابزار توليد آن آسان است و مدل فراگيري‌اش با فراگيري سازهاي آكوستيك كاملا متفاوت است، همه‌گيرتر به نظر مي‌آيد. پديده تازه‌اي نيست و پيش از اين هم شاهد بوديم كه گاهي كاربري يك پديده يا علم با پديدآورندگي آن، يكي تلقي مي‌شود. در واقع موضوع مورد بحث، تفاوت ميان مهارت است و هنر؛ مهارت در توليد از ديدگاه يك آرتيست و تبلور آن در هنرش بايد جدا باشد و اين مرز باريك است كه بيشتر اوقات ناديده گرفته مي‌شود. تفاوتي ظريف ميان مهارت و هنر كه ماهيت يك كاربر را از يك آرتيست متمايز مي‌كند.

اما «هشتگ تهران» چيزي جدا از يك كنش كاربرانه است. اين آلبوم تاثير صداي محيط بر پديدآوردگان آن است. صدايي كه بخش مهمي از زيست جامعه ‌بزرگ شهري را به همراه دارد. صداهايي كه با فضاي موسيقايي ذهن پديدآوردگان اثر پيوند خورده و حاصلش آلبومي شده كه از هر لحاظ با كيفيت و قابل ارايه به عنوان يك اثر موسيقي الكترونيك از جغرافياي تهران است. پيش از اين هم تجربه اين موسيقي را در ايران داشته‌ايم اما «هشتگ تهران» شايد حالت قوام‌يافته‌تري به حساب مي‌آيد.

اين آلبوم با 8 قطعه و 3 قطعه وصل(كه ساختاري افكتيو دارد و حلقه اتصال بين قطعات به حساب مي‌آيد) و با طراحي گرافيك چشم‌نواز و البته مرتبط با موضوع اثر عرضه شده است. موضوع آلبوم كاملا امروزي و اجتماعي است و دقيقا به حال و احوال امروز اختصاص دارد و چنانچه بخواهيم حال و هواي اين روزها را در سال‌هاي آينده جست‌وجو كنيم، مي‌شود از لابه‌لاي اين قطعات آن را يافت.

آلبوم با قطعه «#تهران» آغاز مي‌شود. شيوه نامگذاري قطعات نيز خلاقانه است كه نه تنها در شكل كه در محتوا نيز ويژگي‌هاي پديده «هشتگ» را مي‌توان به خوبي ديد؛ «هشتگ» كه البته قدمت آن به سال‌هاي ايجاد زبان‌هاي سطح‌ بالا در برنامه‌نويسي بازمي‌گردد. پس از همه‌گير شدن كامپيوتر و استفاده‌هاي چند منظوره از آن، متخصصان به فكر ايجاد زبان‌هاي برنامه‌نويسي سطح بالا افتادند كه اين زبان‌ها در فاصله بين زبان ماشين كه از كدهاي باينري استفاده مي‌كرد و زبان قابل فهم براي انسان قرار گرفت. در اين زبان‌ها بود كه دستورات و توابع برنامه‌نويسي ايجاد شد و گاهي براي پرهيز از ايجاد نويسه‌هاي طولاني از نشان‌ها استفاده شد. يكي از نشان‌ها علامت # (هشتگ) بود و به عنوان يك برچسب براي اسامي خاص مورد استفاده قرار مي‌گرفت و همين مشخصه پس از گسترش شبكه‌هاي اجتماعي و براي واكنش درباره يك موضوع به شكل گسترده، هشتگ را تبديل به يك نشان بين‌المللي كرد. امروز ديگر همه هشتگ را به خوبي مي‌شناسند و براي ديدن و شنيدن يافته‌ها براي يك موضوع خاص از جست‌وجوي هشتگ آن استفاده مي‌كنند. گاهي اين جست‌وجو ما را مستقيما به موضوع مورد بحث وصل مي‌كند و گاهي يافته‌هاي ديگري از حواشي بحث را برايمان پيدا مي‌كند. در واقع هشتگ هر آن چيزي كه حول محور يك بحث باشد را نمايان مي‌كند و اين دقيقا همان اتفاقي است كه به‌ درستي در نامگذاري قطعات اين آلبوم افتاده است. در قطعه #تهران با فضايي رونده اما پراكنده روبه‌رو هستيم. صداهايي عجيب كه در عين حال يك ملودي را برايمان ساخته و هويتش نامشخص است؛ شبيه به همان بي‌هويتي تهران با معماري گوناگون و بي‌هويتش با جمعيت 72 ملتش و با فرهنگ گسترده‌اي كه حتي بي‌فرهنگي هم بخشي از فرهنگش شده است. اما قطعه دوم يا # پليد با خوانش بهمن چكاد؛ به شكل كاملا عريان به نوعي نگاه اشاره دارد. مانيفست افرادي كه شايد هيچگاه به عنوان يك بيانه از آنها نشنويم اما ساختار ذهني عده‌اي را نشان مي‌دهد كه تعدادشان كم نيست و الزاما در يك حوزه خاص فعاليت نمي‌كنند. حكايتي از ابن‌الوقت‌هاست كه طبيعتا در جامعه شهري تهران به واسطه انبوه جمعيتش، اين طرز فكر به‌ شدت رايج است و بيان بي‌پرواي كلام اين قطعه بازتاب آن تصويري است كه در تهران مي‌بينيم و صاحبان اثر با انتخاب واژه پليد شايد به نوعي موضع خود را نسبت به اين شكل رفتاري مشخص كرده‌اند.

از آنجا كه به هر حال اين اثر فارسي است و اين شكل موسيقي به لحاظ وزن و ريتم و تلفيق كلام و موسيقي هر هنرمندي را دچار يك چالش مي‌كند به نظر مي‌آيد كه اين چالش گريبان محمدرضا اصغري و مازيار خواجيان را نيز گرفته است چراكه در بعضي از قطعات، نظير قطعه # آروم، اين چالش را به خوبي مشاهده مي‌كنيم.

# تگرگ با يك مقدمه‌ و مونولوگ غمگين و كاملا سطحي(غيرعميق) از يك موضوع روزمره كه البته موضوع آن احتمالا تعمدي به اين سمت رفته است، آغاز مي‌شود و در ادامه به قطعه‌اي پاپ مي‌رسد كه ساده و خوش‌ ساخت است و احتمالا مي‌تواند عامه‌پسند باشد. وقتي مي‌گوييم عامه‌پسند منظور يك صفت ضد ارزش نيست و اتفاقا مي‌توان از بررسي قطعات عامه‌پسند يك جامعه از سطح سليقه موسيقايي آن معدل گرفت به همين دليل است كه براي موزيسين‌هاي حرفه‌اي كه كارهايي با عيار بالا دارند، توفيق به حساب مي‌آيد اگر يك اثر همه ‌فهم و عامه‌پسند توليد كنند.

قطعه # آواز با مشاركت آذرخش فراهاني به عنوان همخوان و با رنگ و بوي شرقي‌تر نسبت به ديگر قطعات آلبوم شايد يكي از شنيدني‌ترين قطعات آلبوم را رقم زده باشد. يكي از مهم‌ترين مشخصه‌هاي مهم اين گروه، سليقه به‌ شدت خوب آنها در رنگ و صدادهي ساخته‌هاي‌شان است و # آواز شايد بهترين مثال براي اين سليقه باشد. قطعات ديگر اين آلبوم نيز خارج از آنچه تا به اين جاي متن عنوان شده، نيستند گرچه موضوع كلام در برخي از اين قطعات همچنان قابل انتقاد است و شايد براي رسيدن به يك همگوني كلام و موسيقي نياز به تجربه بيشتر باشد اما تا به همين جا هم # تهران جايگاه مهمي در اين نوع موسيقي دارد و چيزي بيشتر از يك آلبوم پاپ الكترونيك(چيزي كه در دسته‌بندي سايت بيپ‌تيونز عنوان شده) و مايه‌هاي آر‌اند بي در آن به خوبي
مشهود است. اما در نهايت به بحث ايده تا اجرا مي‌رسيم كه همواره در مرحله اجرا دچار ضعف مي‌شويم اما # تهران در اجرا شايد هم‌پاي ايده حركت كرده است. آلبوم به لحاظ صدادهي قابل توجه است به خوبي ميكس و مستر شده و هر چه ابزار شنيداري مخاطب‌ حرفه‌اي‌تر باشد بيشتر به ارزش‌هاي آن واقف مي‌شود. گرافيك آلبوم نيز كاملا بازتاب‌دهنده جنس اين نوع موسيقي است و به طور كل مي‌شود گفت كه # تهران آلبومي است كه از همه جهات قابل تامل و اعتناست و تكرار اين سطح از كيفيت مي‌تواند فضاي فعلي موسيقي ايران را(در سطح عمومي) تغيير دهد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون