آژير قرمز
اما دستكاريهاي بيرويه آنها و مهمتر از آن چنان كه هايدگر ميگويد، رويكرد خاصشان به هستي (گشتل) در پرتو «تكنولوژي» نتيجهاي عكس داده است. ذات تكنيك، از اين مداخله بيحد و حصر و چيرهجويانه بر آمده است و در آنچه به دست آمده، تنها گروه يا گروههايي خاص از انسانها، در مقام سياستمداران و سياستگذاران دخيل نيستند. از اين حيث فرياد خاموشي كه از دل نقاشيها برميآيد، تنها بر سر سياست و سياستورزان و تصميمات ايشان هوار نميشود، بلكه بيانيهاي هنري است، متواضعانه، عليه وضعيتي استثنايي كه آدميان، خود به دستان خود، بنا كردهاند.
وضعيت اضطراري، به جهان تهي از انسانيتي اشاره دارد كه در آن همه قانونمنديها -اعم از مصنوعي و طبيعي- به تعليق درآمدهاند و مسكوت گذاشته شدهاند. با اين همه همچنان ميتوان در اين «ويرانشهربازي» روزنهاي از اميد را ديد، گلي در گلدان كه در يكي از نقاشيها به چشم ميخورد يا روشنايي برخي لامپها يا نوري كه به طور غيرمعمول، بر شماري از ماشينآلات تابيده شده، شايد اشارهاي است به آنكه هنوز ميتوان به زندگي اميدوار بود، به شرط آنكه نهيب وضعيت اضطراري را جدي بگيريم و به آينده كودكاني بينديشيم كه قرار است در اين شهربازي، شاد باشند و بخندند و بازي كنند.