• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4261 -
  • ۱۳۹۷ پنج شنبه ۲۹ آذر

تلنگر آتش در دبستان

محمدرضا نيك‌نژاد

باز هم آتش‌سوزي در مدرسه و باز هم شمع آجين شدن شماري از دانش‌آموزان و باز هم مرگ دلخراش چند كودك و باز هم پنهان شدن چهره‌هاي معصوم كودكانه‌شان زير پوست‌هايي چروكيده و درهم پيچيده و باز هم انگشتاني خشكيده و از كار افتاده و باز هم پدر و مادرهايي آواره در مسافرخانه‌هاي تهران و باز هم چند ده عمل جراحي بر تن نحيف كودكانه و باز هم.... آري دبستان و پيش‌دبستاني غير‌دولتي اسوه حسنه در شهر زاهدان به خاطر استفاده غيرقانوني از وسايل گرمايشي نفتي در آتش سوخت. تاكنون درگذشت 3 كودك و شمار بيشتري آسيب ديده از سوي دست‌اندركاران تاييد شده است. آتش‌سوزي اين مدرسه در زاهدان، واپسين آتش‌سوزي از سلسله آتش‌سوزي‌هاي مدرسه‌هاي ايران است كه شوربختانه هر چند سال يك بار چهره واقعي آموزش و پرورش كشور را نمايان مي‌كند و براي اندك زماني موضوع داغ رسانه‌اي مي‌شود. اما پس از موج رسانه‌اي، باز آموزش و پرورش مي‌ماند با 30 تا 60 درصد مدرسه‌هاي فرسوده، 40 درصد مدرسه‌هاي بدون امكانات گرمايشي، هزاران مدرسه خشتي و... و از همه مهم‌تر كاهش باورنكردني و هر ساله بودجه سازمان نوسازي، توسعه و تجهيز مدارس كشور! شوربختانه اعتياد مفرط آموزش و پرورش به كمك‌هاي مردمي و خيرين مدرسه‌ساز هر سال بيش از سال پيش دولت و مجلس را نسبت به آمار بالاي كلاس‌هاي غير‌استاندارد و خطرخيز بي‌تفاوت‌تر كرده و احتمال چنين رخدادهاي تلخي را به‌ شدت افزايش مي‌دهد. از اين رو به نظر مي‌رسد كه دولت به عنوان قوه مجريه در همكاري با مجلس به عنوان مهم‌ترين ركن نظارتي كشور وظيفه دارند تا در يك برنامه‌ريزي ميان‌مدت دست‌كم ريشه كمبودهاي خطرخيز و ناايمن‌كننده مدرسه‌ها را بخشكاند و با تعيين بودجه‌اي درخور در اين زمينه احتمال چنين رخدادهاي تلخي را به صفر برسانند. اما در پيگيري شتابان خبرهاي وابسته به اين رويداد تلخ، خبر استعفاي مدير منطقه 2 آموزش و پرورش زاهدان كمتر به چشم آمد. در آن خبر آمده بود كه:«مدير آموزش و پرورش ناحيه ۲ زاهدان در پي حادثه پيش‌دبستاني و دبستان دخترانه اسوه حسنه و به منظور ابراز همدردي با خانواده‌هاي داغديده و مصدوم از سمت خويش استعفا كرد.» گرچه چنين رفتارهايي به نظر نوشدارو پس از مرگ سهراب باشند اما از سويي رفتاري برآمده از پاسخگويي، مسووليت‌پذيري و احترام به كساني ا‌ست كه در چنين رويدادي آسيب ديده‌اند و از ديگر سو رفتاري نوگرايانه در كشورهاي توسعه ‌يابنده و البته معمولي در جهان رو به پيشرفت كنوني است.

اين مدير نيز مي‌توانست مانند وزير آموزش و پرورش دولت دهم حتي تن به عذرخواهي به خاطر حادثه مدرسه شين‌آباد را ندهد و همچنان وزير بماند و پاسخگوي هيچ‌كس و ناكسي نباشد و حتي مانند رييس‌اش به ريش نمايندگان وقت مجلس بخندد! اين مدير نيز مي‌توانست مانند هزاران مدير ديگر- از گذشته تاكنون- كه هر روز در حوزه مسووليت‌شان آسيب‌هاي جدي به جان و مال مردم وارد مي‌شود، بماند و همچنان بماند. اين استعفا نشان از جرقه‌هاي اميدوار‌كننده‌اي در ميان مديران كشور است كه بايد آنها را ديد و به ادامه و گسترش افقي و عمودي‌اش در ميان لايه‌هاي مديريتي كشور اميدوار بود.

به هر روي جان باختن و آسيب ديدن شماري از نوگلان دبستاني و پيش‌دستاني مدرسه اسوه حسنه شايد تلنگر ديگري باشد براي شتابِ بيشتر در بهسازي سخت‌افزاري و نرم‌افزاي ساختار فرسوده آموزشي و از ديگر سو درسي باشد براي مديراني كه خود را به ميزهاي‌شان زنجير كرده‌اند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون