جام ملتهاي آسيا در فضاي سياستزده خاورميانه آغاز شد
ورزش با بوي باروت
علي ولياللهي
جام ملتهاي آسياي 2019 در شرايطي برگزار ميشود كه خاورميانه درگير تنش و جنگافروزي است. به نوعي ميتوان گفت منطقه وسيعي از آسيا كه تيمهاي زيادي هم در جام دارد، هم درگير جنگ سرد و نيابتي است و هم جنگ داغ! جنگ سرد و نيابتي نظير منازعات ايران و عربستان يا حصر قطر توسط عربستان و امارات و بحرين. حمله نظامي عربستان به يمن و حضور داعش در سوريه و عراق و جنگهاي داخلي اين كشورها و درگيري هميشگي فلسطينيها با رژيم صهيونيستي هم بخشي از جنگ داغ منطقه است. در سمت شرق آسيا نيز به جز نمايش پايان خصومت ميان دو كره، جنگ اقتصادي چين با غرب روي روابط كشورهاي شرق آسيا تاثير گذاشته است. با اين حال تصور ميشد جام ملتها سياستزده نباشد و رقابتها به دور از
هر گونه تنشي برگزار شود اما وقتي اولين كنش سياسي رقابتها توسط ميزبان صورت گرفت و اماراتيها اجازه ورود 6 خبرنگار قطري به امارات را ندادند، اين ذهنيت به وجود آمد كه امكان بروز اتفاقاتي از اين دست در جريان رقابتها محتمل است؛ اتفاقاتي نظير بايكوت خبري تيم ملي ايران در رسانههاي ميزبان.
جام ملتهاي آسياي 2019، اولين رويدادي نيست كه تحت تاثير سياست برگزار ميشود.
در واقع بايد گفت كه ورزش و مسابقات پرطرفدارش نظير المپيك و جام جهاني و جام ملتهاي هر قاره هميشه تبديل به صحنه رويارويي كشورهايي بوده كه با هم به نوعي درگيري داشتهاند. تاثيرگذاري سياست در رقابتها گاه محدود به يك يا چند مسابقه در دل تورنمنت شده. مثلا در جام جهاني 1998، بازي ايران و امريكا كه در اوج تنشهاي سياسي
دو كشور برگزار شد و بازي قرن لقب گرفت، يا بازي آرژانتين و انگليس در جام جهاني 1986 مكزيك كه مسابقه فوتبال تبديل شد به محلي براي انتقامگيري كشتهشدگان جنگ ميان
دو كشور توسط مارادونا. گاهي نيز تاثيرگذاري سياست تمام مسابقات را تحتالشعاع قرار داده يا اگر روي يك ديدار بوده، آن مسابقه در سرنوشت رقابتها تاثير چشمگيري گذاشته. مثلا در دوره نخست جام ملتهاي آفريقا، قرار بود
آفريقاي جنوبي در نيمهنهايي مقابل اتيوپي قرار بگيرد، اما رژيم نژادپرست آپارتايد به تيم فوتباليستهاي كشورش اجازه مسابقه نداد و به اين ترتيب اتيوپي راهي فينال و درنهايت قهرمان شد. در آن دوره از مسابقات تنها 4 تيم حضور داشتند. يا در جام جهاني 1994 كه جنگ بالكان و كشت و كشتار وحشيانهاي كه در آن منطقه وجود داشت، باعث شد بسياري از كشورها تصميم بگيرند كه به يوگسلاوي اجازه حضور در مسابقات را ندهند، حتي در مرحله انتخابي. يوگسلاوي آن زمان يكي از قدرتمندترين تيمهاي جهان بود كه گفته ميشد جزو شانسهاي اول قهرماني است. اگر بخواهيم تاريخچه مختصري از مسابقات مهمي كه تحت تاثير سياست بودند، ارايه دهيم، ميتوانيم به موارد زير اشاره كنيم:
جام جهاني 1934 و المپيك 1936
اين دو دوره از مسابقات يك ويژگي مشترك داشتند و آن هم تلاش برگزاركنندگان رقابتها براي بهرهبرداري سياسي از وجهه ورزش بود. ايتالياي فاشيستي موسوليني و آلمان فاشيستي هيتلري به فاصله دو سال، دو رويداد مهم ورزشي دنيا را تصاحب كردند تا به وسيله آن خودشان را تطهير كنند. در جريان جام جهاني ايتاليا كشور اروگوئه، قهرمان دوره قبل به دليل اعتراض به سياستهاي نژادپرستانه رژيم حاكم در سرزمين چكمه و همچنين نحوه اعطاي ميزباني به ايتاليا حضور نيافت. همچنين گفته ميشود حكومت وقت ايتاليا با تحت فشار قرار دادن داوران موجبات قهرماني آتزوري را فراهم كرد. در المپيك برلين نيز از مراسم اعطاي ميزباني جنگهاي سياسي آغاز شد و كشورهاي زيادي تصميم به بايكوت مسابقات گرفتند. كشورهايي كه خطر نازيها براي جهان را به شدت احساس كرده بودند و دلشان نميخواست وارد بازي تبليغاتي آلمانيها شوند. هيتلر نيز بدش نميآمد بيخيال برگزاري رقابتها شود اما گوبلز او را متقاعد كرد كه برگزاري چنين تورنمنتي خيلي به نفع كشور خواهد بود. مسابقات با جنجالهاي زيادي مبني بر عدم اجازه حضور سياهپوستان و يهوديها آغاز شد و البته تعدادي از سياهپوستان توانستند در رقابتها شركت كنند.
المپيك لندن 1948
بعد از دو جنگ جهاني خانمانسوز، اولين رويداد بزرگ ورزشي المپيك بود. المپيكي براي اينكه مردم دنيا بفهمند هنوز اميد وجود دارد. اما انگليس كه جزو برندگان جنگ جهاني بود، تصميم گرفت اين رقابتها را به محلي براي نشان دادن قدرتش به جهانيان مخصوصا آلمانيها تبديل كند. انجام مسابقات با اهداف سياسي بريتانيا و حضور آدمهايي كه تا همين دو سال پيش در حال كشت و كشتار يكديگر بودند، در رقابتي ورزشي باعث شد بيشتر مسابقات اين تورنمنت بوي سياست به خودش بگيرد.
المپيك 1972
اين المپيك بيشتر از سياست درگير خونريزي شد. گروهي از مبارزان فلسطيني به نام سپتامبر سياه در يك عمليات نظامي به محل اقامت ورزشكاران كشور اسراييل يورش بردند و چند نفر از آنان را كشتند و چند نفر ديگر را گروگان گرفتند. اين اقدام تمام رقابتها را تا به انتها تحتالشعاع قرار داد و با ادعاي چند نشريه مبني بر اطلاع آلمانيها از حمله، روابط دو كشور آلمان و اسراييل را تحتالشعاع قرار داد.
جام جهاني 1978
جامي كه در دل تانكها و نفربرهاي زرهي حاضر در خيابانهاي بوينسآيرس برگزار شد. دهه هفتاد ميلادي دهه حكومت خفقانآور ژنرالهاي نظامي بود. نظامي كه شديدا از سوي جامعه جهاني به خاطر دستگيريها و اعدامهاي فلهاي تحت فشار بود؛ حكومتي با رياست پرون. در آن جام كه ايران هم حضور داشت، در بازي آرژانتين با پرو كه آلبيسلسته بايد با اختلاف 6 گل ميبرد تا راهي دور بعد شود، طبق اسنادي كه بعدها به دست آمد، حكومت آرژانتين از طريق تطميع حكومت پرو با وعده تجهيز نظامي اين كشور، برد پرگل را براي كشورش خريد تا آرژانتين نخستين قهرماني خودش را به دست آورد. گفته ميشود در اتفاقات آن جام جهاني ردپاي هنري كسينجر، وزير امور خارجه وقت ايالاتمتحده نيز ديده ميشود كه نشاندهنده حضور واضح سياست در آن مسابقات است.
جام ملتهاي آسيا 1980
جامي كه تحت تاثير تجاوز عراق به ايران قرار گرفت و كشورهاي عربي منطقه علنا به حمايت از صدام برخاستند. كويت به عنوان ميزبان اخبار حمله جنگندههاي عراقي به ايران را شب قبل از بازي با ايران در نيمهنهايي با شدت منتشر كرد تا روحيه تيم ايران را خراب كند.
المپيكهاي شرق و غرب
در اوج جنگ سرد، ميان شوروي و ايالاتمتحده، ميزباني المپيك به شرقيها رسيد. با اين حال امريكا و متحدانش رقابتها را تحريم كردند. امريكا، آلمان غربي و ايران از جمله اين كشورها بودند كه در اعتراض به اعزام نيروهاي ارتش سرخ به افغانستان از حضور در المپيك انصراف دادند. تعداد كشورهاي شركتكننده در المپيك مونترال 1976، 92 كشور بود و اين تعداد در المپيك مسكو به 80 كشور كاهش يافت. اما اين پايان ماجرا نبود و چهار سال بعد كه المپيك به ميزباني لسآنجلس برگزار شد، نوبت به شوروي و متحدانش رسيد كه رقابتها را بايكوت كنند. با اين حال چينيها با وجود آنچه انتظار ميرفت در LA حضور يافتند تا يك ماجراي سياسي جديد ديگر نيز بين چين و بلوك شرق آغاز شود.