تناقض در اظهارنظرهاي مديران وزارت نيرو در حوزه «آب»
اصرار به بارورسازي ابرها و انتقال آب
امين شول سيرجاني
سخنان اخير رييسجمهور در انتقاد از سياست بارورسازي ابرها در كشور هم باعث نشده كه وزارت نيرو دست از اين كار بكشد و مديران ارشد اين وزارتخانه همچنان در پي اجراي طرحهاي بارورسازي ابرها هستند. حسن روحاني، رييسجمهوري، دهم دي ماه در جمع مديران وزارت نيرو گفته بود: «حل مشكل آب با باروركردن ابرها راهحل اساسي نيست. اينگونه مطالب كه با باروري ابرها مشكل حل ميشود در سالهاي 43 و 44 مطرح شد و نمونهاي از تفكر شاهانه بود». پيش از اين سازمان هواشناسي كشور به عنوان مرجع رسمي اظهارنظر درباره حوزه هواشناسي و تغييرات جوي هم بارها اعلام كرده بود كه طرح بارورسازي ابرها از نظر اين سازمان فاقد وجاهت علمي و بينتيجه است. اما مديران وزارت نيرو دستبردار نيستند. در تازهترين اظهارنظر هدايت فهمي، معاون مديركل دفتر كلان آب و آبفاي وزارت نيرو ديروز چهارشنبه ادعا كرده است «بارورسازي ابرها موجب افزايش 15 درصدي بارشها ميشود». به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، هدايت فهمي گفته است: «بر اساس تجربيات ساير كشورها، بهطور ميانگين با انجام عمليات بارورسازي، با توجه به شرايط اقليمي ميزان بارش ۱۵ درصد افزايش مييابد. مركز بارورسازي ابرها امسال بارورسازي را در دستور كار خود قرار داده است. در مناطق جنوب شرقي برنامههايي براي افزايش بارش در نظر گرفته شده است.»
معاون مديركل دفتر آب و آبفاي وزارت نيرو در شرايطي از طرح بارورسازي ابرها دفاع كرده كه پيش از اين شماري از كارشناسان در گفتوگو با «اعتماد» اثربخشي اين طرحها را قويا رد كردهاند. براي نمونه صادق ضياييان، رييس مركز ملي خشكسالي يكي از منتقدان جدي طرحهاي بارورسازي ابرها است كه به «اعتماد» گفته است: «حدود 60 كشور دنيا در زمينه بارورسازي ابرها كار تحقيقاتي انجام دادهاند و سازمان جهاني هواشناسي هم اين كار را به عنوان فعاليت تحقيقاتي قبول دارد اما در بخش عملياتي اين كار مشكلات عديدهاي دارد. زيرا هيچ جا در دنيا نتوانستهاند از اين روش براي حل مشكل خشكسالي استفاده كنند.» ضياييان اثربخش بودن بارورسازي ابرها را هم به دلايل علمي نامعلوم ارزيابي كرده است: «سوالي كه تاكنون درباره اين طرحها بيجواب مانده اينكه چگونه ميتوان ميزان بارندگي اصلي ابرها را قبل از بارورسازي تشخيص داد و اثبات كرد كه افزايش آن مربوط به بارورسازي است؟ روش تشخيص اين موضوع يكي از بحثهاي تحقيقاتي روز دنياست.» به گفته ضياييان ايران در سالهاي گذشته بطور متوسط 28 درصد كاهش بارش داشته و مدافعان بارورسازي ابرها ميگويند اين كار ميتواند 5 تا 10 درصد منجر به افزايش بارش شود در حالي كه بارورسازي ابرها يك منطقه محدود پروازي هواپيما را پوشش ميدهد. بنابراين ما نميتوانيم در تمام طول سال آسمان كشور را پر از هواپيما كنيم تا شايد جواب بگيريم. اين طرح در مقياسهاي محدود و كوچك بايد مورد استفاده قرار گيرد.
رييس مركز ملي خشكسالي همچنين گفته است يكي از مشكلات علمي بارورسازي اين است كه هر ابري قابليت بارورسازي ندارد: «تشخيص اينكه كدام ابرها داراي چنين قابليتي هستند، نيازمند در اختيار داشتن رادارهاي «كيباند» است كه ميكروفيزيك ابر را تشخيص ميدهد. بعد از آن ميتوان تصميم گرفت كه كدام ابرها چنين قابليتي دارند. در ايران چنين رادارهايي نداريم و رادارهاي ديگري هم كه در اختيار داريم چنين قابليتي ندارند.» به گفته ضياييان نهتنها بارورسازي در بسياري موارد موجب افزايش بارش نميشود بلكه اگر اين كار اشتباه انجام شود و «بارورسازي بيش از اندازه» رخ دهد موجب ميشود ابرها ديگر نبارند. اما آنگونه كه از اظهارات هدايت فهمي روشن است، انتقاد صريح رييسجمهور، انتقادهاي مستمر سازمان هواشناسي و اظهارنظرهاي كارشناسان برجسته هواشناسي و علوم جوي هيچ كدام راه به جايي نبرده و وزارت نيرو همچنان اصرار دارد كه طرح بارورسازي ابرها را پيش ببرد.
صداهاي ضد و نقيض
بارورسازي ابرها اما تنها سياست وزارت نيرو نيست كه در بيرون از اين وزارتخانه با انتقاد كارشناسان روبهرو است. بلند شدن برخي صداها در اين وزارتخانه در دفاع تمام و كمال از طرحهاي سازهاي مديريت آب بار ديگر اين زنگ خطر را به وجود آورده كه مبادا سمت و سوي سياستگذاري از «مديريت مصرف» به سوي «عرضه بيشتر آب» تغيير كرده است؟ سخنان وزير نيرو البته چندان اين تغيير را تاييد نميكند. البته رضا اردكانيان معمولا سعي ميكند در سخن گفتن ميانه روي را پيشه كند و هيچ طرحي را مطلقا رد نكند اما به هر حال او همواره بر لزوم اصلاح الگوي مصرف آب در كشور تاكيد كرده است. همين ديروز، چهارشنبه، او در نشست راهبردي انديشكده آب، محيط زيست، امنيت غذايي و منابع طبيعي مركز الگوي اسلامي ايراني پيشرفت، بر لزوم چارهانديشي براي اصلاح مصرف تاكيد كرده و گفته است: «نخستين خطر نپرداختن به اين مساله در زمان خشكسالي اين است كه ذهن خود را متوجه تامينهاي جديد كنيم و زمان را براي پرداختن به اصلاح شيوههاي مصرف در بخشهاي مختلف از دست ميدهيم و حتي در صورت تامين آب جديد عطش مصرف نيز بيشتر ميشود.» وزير نيرو همچنين بر لزوم اصلاح ساختار مديريت آب تاكيد كرده است: «براي حكمراني خوب در بخش آب بايد از نقطه اصلاح ساختار به عنوان يك شرط لازم شروع كنيم. اصلاح ساختار اقدامي است كه ميتواند بدون اعمال جراحيهاي وسيع در سازمان دولت شروع شود و هيچ فعاليتي پيش نميرود مگر اينكه تصميمها با مشاركت تمامي ذينفعان و ذيمدخلان باشد.»
اما در حالي كه وزير نيرو بر دو نكته لزوم اصلاح الگوي مصرف و اصلاح ساختار حكمراني آب به عنوان دو سياست مهم ياد كرده است؛ سخنان برخي ديگر از مديران اين وزارتخانه نشان ميدهد كه اولويتهاي ديگري دارند. نكتهاي كه دستكم نشان ميدهد در وزارت نيرو هنوز سياستي منسجم در قبال اولويتهاي حل مساله كمآبي تدوين نشده يا اگر تدوين هم شده در عمل به آن توجهي نميشود. يكي از نمونههاي اين فقدان انسجام را ميتوان در سخنان ديروز «عباس سروش»، معاون آب و آبفاي وزارت نيرو ديد. به گزارش پايگاه اطلاعرساني وزارت نيرو (پاون)، سروش در جلسه معارفه مديرعامل شركت توسعه منابع آب و نيروي ايران گفته است: «با توجه به شرايط خشكسالي، مديران و كارشناسان شركت توسعه منابع آب و نيروي ايران در زمينه توسعه منابع آب كشور بايد گزينههايي همچون انتقال آب از درياي عمان يا استحصال آبهاي ژرف را از مرحله مطالعه به مرحله اجرا برسانند.» دو گزينه انتقال آب از درياي عمان و استحصال آبهاي ژرف در حالي از سوي معاون آب و آبفاي وزير نيرو مورد تاكيد قرار گرفته است كه اولويت دادن به اين راهحلها آشكارا در تناقض با سياست «اصلاح الگوي مصرف» است و اتفاقا بر خلاف گفته اردكانيان بر عطش مصرف دامن ميزند.