اجتناب از اشتباه
نسرين ضميري
از ديرباز تاكنون حكما، فلاسفه، روانشناسان و نويسندگان در مورد «اشتباه كردن» سخناني گفتهاند و توصيههايي كردهاند. از منظر ديني نيز آنجا كه توصيه به «توبه» ميشود، نشان از آن دارد كه دين اشتباه كردن را ميپذيرد و انسان را «ممكنالخطا» ميداند. روزانه با آموزههايي مانند: «فوايد اشتباه كردن»،«هنر اشتباه كردن»، و «چرا اشتباه كردن خوب است» روبهرو ميشويم، اما تمامي اين پند و اندرزهاي درست، معطوف به اشتباهات فردي است، يعني آنچه انسان در طول و مسير زندگي شخصي خودش انجام ميدهد، اين توصيهها به كارش ميآيند. . اما هنگامي كه پاي تصميم براي ديگران در ميان باشد، نميتوانيم و نبايد با اين قبيل نصايح خود يا ديگران را دلداري دهيم. هرچه به سطوح بالاتر مديريتي در كشور برويم، تصميمات خطيرتر و مهمتر ميشوند،از گذشتههاي دور انسانها براي تصميمگيري درست، با گرد هم آمدن و مشورت كردن با يكديگر و به اشتراك گذاشتن دانش و تجربه سعي داشتند، اشتباهات را به حداقل برسانند. در زمان ما استفاده از قوانين و مقررات ملي و بينالمللي، راههايي هستند كه انسانهاي امروزي به كمك آنها قادرند، تصميماتي با كمترين خطا يا با كمترين زيان اتخاذ كنند و در نهايت اشتباه كردن را اجتنابپذير كردهاند.
در علم «مديريت رفتار سازماني» الگويي براي تصميمگيري وجود دارد به نام «الگوي تصميمگيري بخردانه» يا معقول. بهطور خلاصه در اين الگو مساله به وضوح و روشني تعريف و مشخص ميشود، راهحلهاي گوناگون مطرح و بررسي ميشوند و بهترين راهحل ارزيابي و انتخاب ميشود. معمولا محدود بودن زمان تصميمگيري و پيچيدگي برخي مسائل سبب ميشوند، مديران تمايلي به استفاده از اين شيوه نداشته باشند. مديران اغلب به جاي آنكه به دنبال «بهترين راهحل» باشند، به يك راهحل «قابل قبول» اكتفا ميكنند و به جاي «بهترين انتخاب» به يك انتخاب «رضايتبخش» تن ميدهند. تلاش براي كوتاه كردن زمان تصميمگيري منجر به بروز خطا و اشتباه ميشود، اشتباهاتي كه گاه جان و مال مردم را به خطر مياندازد و گاهي تاوان يك تصميم نادرست را نه تنها مردم يك دوره زماني ميپردازند، بلكه ممكن است تبعات آن تا چند نسل بعد هم ادامه داشته باشد. اتفاق نظر مديران اجرايي كشور و مسوولان سياسي، مراجعه به آراي مردم و توجه به افكار عمومي، همكاري و همفكري در قالب تيمهاي كاري حرفهاي، توجه به پيشبينيها و جمعآوري اطلاعات محيطي و داشتن آمادگيهاي لازم، استفاده از شيوههاي اصولي و سيستماتيك، همگي باعث كاهش اشتباه و افزايش مسووليتپذيري، افزايش پاسخگويي و كاهش عذرخواهي ميشوند.روانشناس سازماني