• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4299 -
  • ۱۳۹۷ يکشنبه ۱۴ بهمن

سرزنده و رونده اما كم دقت

طاها افشين

«افرا» از همنشيني دو نوازنده هم‌نسل به وجود آمده است و گويي اين دو، بي‌آنكه وقعي به هياهوي روزگار بنهند، پايبند به آنچه از موسيقي كلاسيك ايران در آستين دارند به مخاطبي عرضه مي‌كنند كه تعدادش بسيار كم شده و شايد رو به تمام شدن باشد. بهاره فياضي و گهرناز مسائلي برآمده از مكتبِ استادِ كامل - محمدرضا لطفي - هستند و غير از اين انتظار نيست كه شاهد سفري در رديف موسيقي ايراني باشيم، با تغيير مسير از گذرگاه‌هاي دلنشين و همراهي تنبك كه به دور سه‌تار تنيده شده است و جدايي ناپذير.

«افرا» با مضراب قلندرانه بهاره فياضي و به ناگهاني آغاز مي‌شود. قطعه «آفتاب» كه به فرم كلاسيك در اين نوع از موسيقي، جايگاه پيش‌درآمد را دارد. قطعه‌اي كه كمي طولاني‌تر از حالت معمول است و البته كه گردش ملودي و جمله‌بندي‌ها، اين زمان را مي‌طلبد و اگر غير از اين باشد، ناتمام مي‌ماند.

بلافاصله پس از پيش‌درآمد به درآمد مي‌رويم. سازِ فياضي كامل است و او خوب مي‌داند چگونه بنوازد كه سازش در طول اجرا تازه و خوشرنگ به گوش برسد. گردش پنجه او روي تمام مناطق صوتي سه‌تار، تك‌‌سيم زدن‌هاي به جا، به خدمت گرفتن واخوان در لحظاتي كه گوش حجم صدايي بيشتري را طلب مي‌كند و تعادل اين كنتراست، در مجموع نشان از سليقه خوش اين نوازنده دارد. اما درآمد با تنبك همراه است و ساز گهرناز مسائلي شرح سه‌تار را مو‌ به مو همراهي مي‌كند. اين همنوازي چنان چفت و مكمل است كه جاي هيچ اشكالي باقي نگذاشته است.

با اجراي «زابل»و ورود نرم به «شور» با توفقي كوتاه كه ما را از راه «بسته نگار» به شور و سپس ابرعطا برساند، قطعه سوم آغاز مي‌شود. اهميت اين قطعه از آن جهت است كه مخاطب از فضاي سه‌گاه مي‌كند. اين تغيير چنان نرم و لطيف طراحي شده كه ارتباط شنونده را با قطعه، قطع نمي‌كند. اينكه از فرم «بسته نگار» براي ورود به شور استفاده شده است از هوشمندي مولف است. «بسته نگار»، ساختاري مدال ندارد اما هم به گوش آشناست و هم به دليل آنكه در دستگاه‌هاي غير سه‌گاه هم وجود دارد، انتخاب درستي براي اين تغيير است. در واقع اين فرم، حكم يك شهر مرزي را دارد و با اينكه همچنان در اقليم اول قرار گرفته، سويه‌هاي روشني از اقليم مجاور را نشان مي‌دهد. چهار مضراب «افرا» در شور، سرزنده و رونده و دلرباست. همنوازي به شكلي انجام شده كه حجم صدا فراتر از انتظار است و در بخش‌هايي از اين قطعه و برخلاف معمول، جملاتي به شكل آوازي اجرا مي‌شود و تنبك و سه‌تار در بُعد ريتم از هم فاصله مي‌گيرند و مجددا به هم پيوند مي‌خورند اما اين گسست و پيوست به درستي شكل گرفته و مطلوب به گوش مي‌رسد تا جايي كه چهار‌مضراب به پايان مي‌رسد و اين قطعه با سه‌تار و به فرم آوازي ادامه پيدا مي‌كند. در فهرست‌نويسي و مسترينگ آلبوم اتفاقي عجيب و غيرمعمول را شاهد هستيم. به عنوان مثال، چهار مضراب «افرا» يك ادامه كوتاه آوازي دارد كه هر دو در قالب يك قطعه و با عنوان «چهارمضراب» آمده كه با تعريف كلاسيك فرم چهارمضراب متفاوت است و در توضيحات جلد هم اشاره‌اي به اين موضوع نمي‌شود و مولف، نام «چهارمضراب» را براي اين قطعه كافي مي‌داند.

همين اتفاق در قطعه هفتم آلبوم با نام «تصنيف قديمي» تكرار شده بدين صورت كه پس از يك اجراي ساز در فضاي تصنيف سه‌گاه علي‌اكبر‌خان شيدا و در يك سوم پاياني قطعه، نوازنده به سراغ اين تصنيف مي‌رود و در اين مورد هم توضيحات كامل نيست. اما پس از افرا، باز به سه‌گاه بازمي‌گرديم. «مخالف» كه شكوه سه‌گاه است با يك مقدمه زيبا آغاز و كمي پس از آن، شروع ناگهاني ضربي است كه با ريزهاي پر و اشاره‌هاي قوي تنبك آغاز مي‌شود. سه‌تار چون بند‌باز روي لبه باريك «مخالف» راه مي‌رود كه در سمتي سه‌گاه و در سمت ديگر اصفهان را دارد. گاهي تعادل به سمت اصفهان متمايل مي‌شود كه البته اين خاصيت «مخالف»است. اين لحظات كوتاه كه به نظر مي‌آيد كاملا آگاهانه انجام شده اين قطعه را شنيدني‌تر مي‌كند.

سه قطعه آخر اين آلبوم سه روايت از آثار قديمي است. نخست، مثنوي سه‌گاه كه برگرفته از رديف استاد مهرتاش بوده؛ دوم تصنيف قديمي شيدا كه پيش از اين نيز از آن صحبت شد و آخر، چهار‌مضراب «زنگ شتر» از استاد صبا و نكته حائز اهميت اين سه قطعه آن است كه لحن و فرم نوازندگي بهاره فياضي و گهرناز مسائلي متأثر از نام بزرگان نبوده و آنها همچنان با شهامت، امضاي شخصي‌شان در نوازندگي را حفظ كرده‌اند. اما تمامي اين زيبايي‌ها را صدابرداري و ميكس اين آلبوم از آن شكوه ذاتي‌اش فاصله داده است. زماني كه حرف از دو‌نوازي يا تكنوازي به ميان مي‌آيد، بحث صدابرداري و ميكس حساس‌تر مي‌شود. در واقع جنس صداي ضبط شده و ميكس آن نياز به گوش حساس و مسلط به موسيقي كلاسيك ايراني دارد. صداي سه تار و تنبك در اين آلبوم شفاف نيست و صدا با وجود آنكه رنگ خوبي دارد اما مابين صدا و گوش، پوششي وجود دارد كه قدري از شفافيت صدا كاسته است. همچنين در قطعات ابتدايي آلبوم، طنين سه‌تار قدري اغراق شده و بيش از حالت معمول است. صدابرداري و ميكس در اين نوع از موسيقي نياز به آشنايي با ساختمان ساز و آگاهي از آن موسيقي دارد و متاسفانه نكته‌اي كه به آن دقت نمي‌شود، كيفيت ارايه است. اين كيفيت ارايه كه از ضبط و ميكس و مستر گرفته تا طراحي جلد و چاپ و پخش آلبوم را شامل مي‌شود، گاهي ناديده گرفته شده و از اهميتش كاسته مي‌شود. به نظر مي‌رسد كه هنرمندان اين عرصه با توجه به عيار بالاي كار‌ هنري‌شان، اين موضوعات را فرعي و كم‌اهميت انگاشته و وسواس لازم را براي آن به‌خرج نمي‌دهند و يا با اعتماد به افراد ديگر سرنوشت آلبوم را به دست ديگران مي‌سپارند. در باب اين نكته همين مثال بس كه اگر بزرگ‌ترين شِف دنيا باشيد نمي‌توانيد ساخته دست‌تان را در كيسه نايلون به مشتري ارايه دهيد.‌اي كاش آن ظرافتي كه در موسيقي اين آلبوم وجود دارد در صدابرداري و ميكس هم رعايت مي‌شد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون