• ۱۴۰۳ يکشنبه ۳۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4309 -
  • ۱۳۹۷ دوشنبه ۲۹ بهمن

قدرت

كمال‌الدين پيرموذن

تحولات تاريخ بشر ناشي از تعارض و امتزاج قدرت‌هاي اجتماعي است. بنا به نظر برتراند راسل كه نظرات علمي و ارزنده‌اي درمورد قدرت ابراز داشته است، «اهم مشخصات احساسي بشر از حيوان اين است كه بعضي آمال بشري برخلاف اميال حيوانات، حد معيني ندارد و هرگز به‌طور كامل برآورده نمي‌شود و اهم آمال لايتناهي بشر ميل به قدرت است و قدرت عبارت است از توليد اثر مطلوب (خواسته شده)... اين مفهوم قدرت يعني توليد اثري كه خواهان آن هستيم يك مفهوم كمي است؛ يعني مي‌توان گفت فلان از بهمان قدرت بيشتري دارد اما وسيله دقيق اندازه‌گيري قدرت هنوز در دست نيست.»قدرت داراي انواع متعددي است. از قبيل قدرت نظامي، قدرت اقتصادي، قدرت سياسي، قدرت روحاني و معنوي، قدرت استبدادي، قدرت پادشاهي، قدرت تبليغاتي، قدرت انقلابي، قدرت عقيده و... به نظر برتراند راسل هيچ‌يك از اين انواع قدرت را نمي‌توان متنوع بر ساير انواع قدرت دانست و هيچ كدام اصل ساير قدرت‌ها نيستند و هر كس بخواهد تحول تاريخ بشر را به مدد يكي از اين قدرت‌ها مثلا به مدد قدرت اقتصادي بيان كند، توفيق كامل نخواهد يافت. اگر فقط حوايج مادي زندگي را درنظر بگيريم و انواع ديگر قدرت را فراموش كنيم، از بيان تحول تاريخ بشر عاجز خواهيم شد. البته ممكن است جست‌وجوي ثروت براي افزايش قدرت، يا وسيله و راهي به سمت قدرت باشد، ولي در هر دو حال علت اصلي، اقتصادي نيست. راسل مي‌گويد: «قوانين ديناميك اجتماعي قوانيني هستند كه فقط به مدد مفهوم قدرت قابل بيان است، نه به‌وسيله اين نوع يا آن نوع قدرت.»خلاصه مفهوم اصلي علم اجتماع، قدرت است؛ همان‌طور كه مفهوم اصلي جنبش‌شناسي حركت است و مفهوم اصلي فيزيك انرژي. قدرت‌ها در هر جامعه‌اي يا به يكديگر تبديل مي‌شوند يا عامل و ايجادگر هم هستند. مثلا قدرت اقتصادي موجب قدرت نظامي و تبليغاتي مي‌شود و بالعكس و تبديل تمام قدرت‌ها به هم ميسر است اما با درنظر گرفتن قدمت بعضي انواع قدرت، همچون قدرت جنگي و نظامي. به هر حال قدرت را در فرد، اجتماع، خانواده، مملكت و جهان بايد در ابعاد سياسي، اقتصادي، تبليغاتي و روانشناسي و پرورشي مهار و رام كرد، وگرنه هر قدرت بي‌بند و بار و رها شده، جز ستم و سلطه بر ضعيف‌تر نخواهد بود.اين توضيحات مقدماتي اما همزمان سوالاتي را نيز به همراه مي‌آورد. سوالي از جمله اينكه «آيا همگان درپي كسب قدرتند؟» يا اينكه «آيا مفهوم قدرت، به معناي وسيع كلمه، همه آن چيزهايي است كه ما را قادر مي‌سازند تا بر محيط طبيعي و انساني، به دلخواه خويش تاثير بگذاريم؟!» با مطالعه انسان‌ها، جوامع و كشورها و مداقه در گفتار و رفتار و كردارشان مي‌بينيم، تمامي اعمال و رفتار انساني در همه سطوح ناشي از قدرت‌طلبي است، همه انگيزه‌هاي آدمي برخاسته از تلاش او براي دستيابي به قدرت يا قدرت مشروع در اشكال گوناگون است؛ زيرا هنگامي كه براي به‌دست آوردن چيزي مي‌كوشيم، در واقع درپي كسب قدرت هستيم و لذت حاصل از آن قدرت. اين همان نيروي اصلي حيات انساني است. به اعتبار اين نظريه، هر چيزي در زندگي بشر بر محور كسب قدرت و لذت مي‌چرخد و بس و به جز آن، چيزي جز خودفريبي نيست. اينجاست كه اسرار و عظمت و تعليمات ديني بر ما روشن مي‌شود كه براي رضاي خداوند بي‌همتا اقدام كن، نه لذت خودت. چنان‌كه سعدي عليه‌الرحمه مي‌فرمايد: «با رضاي دوست طلب كن، نه حظ خويش/ عبد آن كند كه راي خداوندگار اوست.» قدرت نعمتي است بس مطلوب. قدرت به مفهوم در دست داشتن ابزارهايي به كار مي‌رود كه به‌وسيله آنها مي‌توان ،به‌زور يا با تهديد به‌زور، بر رفتار ديگران تاثير بگذاريم و آن را مطابق با ميل و اراده مقتدر فردي يا جمعي تغيير دهيم. قدرت اگر به مشروعيتي به‌ويژه الهي يا مردمي مهار نشود، زرمدار و زورمدار را به فساد مي‌كشاند و اين فساد را به تمامي افراد تحت سلطه خود تعميم مي‌دهد. نمي‌توان انكار كرد كه در وجود هر انساني تمايل به تعدي و تجاوز نهفته است و نيازها و هوي و هوس‌هاي بشري تا بي‌نهايت قابل افزايش‌ هستند. امام علي (ع) در اين مورد مي‌فرمايد: «هوس‌ها و خواهش‌هاي نفساني همانند آب شور هستند كه هرچه مي‌نوشي تشنه‌تر هستي.» قدرت با دموكراسي، كه همانا عبارت است از حكومت مردم بر مردم و به وسيله مردم، يا به‌وسيله مشروعيتي الهي قابل كنترل است. سياستمداران غربي معتقدند كه موثرترين وسيله‌اي كه بشر تاكنون ابداع كرده تا بتواند از برقراري استبداد خودكامه جلوگيري كند، استحكام ابزار نظارت جامعه بر قدرت حكومتي و محدود كردن دامنه قدرت حكومت به اموري است كه به‌ راستي براي حفظ نظم اجتماعي جنبه حياتي دارند. البته اگر آراي اكثريت مردم در دموكراسي‌هاي موجود غربي، تعيين‌كننده نهايي تمامي تصميمات و بيانگر ضوابط حاكم بر آن جوامع باشد، در نظام‌هاي مبتني بر دموكراسي مطلوب اسلام (مردم‌سالاري ديني)، اين خداوند سبحان و احكام الهي است كه مسير قوانين و ضوابط حاكم بر تصميم‌گيري‌ها را تعيين مي‌كند. تربيت و تكامل مردم و تغيير و ترقي جامعه به ‌لحاظ روحي، اخلاقي، فكري و اجتماعي به ‌سمت فضايل و كمالات معنوي، هدف برتر حكومت است. انسان‌سازي و هدايت جامعه به سمت ايده‌آل‌هاي مطلوب يك ايديولوژي كه توسط اكثريت مردم پذيرفته شده، هدف اصلي نظام بوده و مقام معظم رهبري كه در راس حكومت اسلامي است، نظارت كامل بر عملكرد صاحبان قدرت جامعه اسلامي را عهده‌دار است.رهبر با مردم و به نيابت از مردم بر عملكرد صاحبان قدرت جامعه نظارت تام دارد. همچنين بدون شك، دانش و آگاهي، به معني وسيع كلمه، توانايي و قدرت اصيل بشري است. ما بايد سعي كنيم، اقشار جامعه ايراني را قدم به قدم به علم و آگاهي راستين آگاه سازيم و شعور اجتماعي و فرهنگي مردم را بالا ببريم؛ زيرا آدم عاقل اصيل، احساساتي نيست كه از هر طرف باد بوزد، بادش دهد. با يك غوره سرديش يا يك مويز گرميش شود و با هر شعار احساساتي و هيجان‌آور يا عوام‌فريبي، فريب خورد و به هر طريقي به آساني سوق داده شود. آگاهي و علم راستين عين درمان است، عين قدرت است. اميد است بتوانيم با نور خورشيد علم و آگاهي همگاني، دسيسه‌ها و فريب‌هاي قدرت پوشالي و جهل و خرافات را شناخته و دفع سازيم و با تعميق مردم‌سالاري ديني، پيشرفت همه‌جانبه كشور بزرگ ايران را رقم زنيم. نماينده پيشين مجلس

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون