• ۱۴۰۳ سه شنبه ۲۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4311 -
  • ۱۳۹۷ چهارشنبه ۱ اسفند

درباره فيلم «رپسودي بوهمي»

نه چندان شبيه به حماسه كولي

مهرشاد گلكاريان

 

 

«حماسه كولي»، اگر بتوان آن را ترجمه مناسبي از عنوان انگليسي فيلم «رپسودي بوهمي» دانست، در ساختار شباهت چنداني به قطعه‌ همنام خود اثر گروه راك افسانه‌اي كوئين ندارد، و ضعف فيلم برايان سينگر هم از همين موضوع سرچشمه مي‌گيرد.

اين فيلم برخلاف قطعه‌ سنت‌شكن حماسه‌ كولي نوشته‌ فردي مركوري، كه به جرات مي‌توان آن را درك ناشده‌ترين قطعه راك تاريخ موسيقي دانست، بسيار محافظه‌كار است. داستان پس‌زمينه‌ شكل‌گيري گروه كوئين و اتفاقات پس از آن جنبه‌هاي مبتذل، تراژيك و كليشه‌اي فراواني دارد. انتخاب هوشمندانه‌ آنتوني مك كارتنِ نويسنده‌ فيلمنامه مي‌توانست پرداختن به ابتذال و تراژدي به جاي تكيه بر كليشه‌هاي موجود در اين قصه باشد. اما شرايط ويژه‌ ساخت اين فيلم مانند نظارت جيم بيچ، مدير و برايان مي، گيتاريست گروه كويين تحت عنوان تهيه‌كننده كه ظاهرا ماموريت صيانت از تصوير اسطوره‌اي گروه در اذهان عمومي را داشته‌اند، دست نويسنده و فيلمساز را براي پرداختن به جنبه‌هاي تاريك شخصيت مركوري و ساير اعضاي گروه بسته است. بدين سبب ساده‌ترين شيوه، استفاده از كليشه‌هاي ژانر و افشا‌سازي حقايق از پيش افشاشده تحت ژست افشاگري! بوده است. استفاده از كليشه‌هاي متداول سبك بيوگرافي در رابطه با راك به خصوص زماني كه قرار است قهرمان فيلم يك چهره‌ راك دهه‌ هفتادي باشد بدون ذره‌اي عدول از قواعد ژانر در اين فيلم رعايت شده است. قهرمان فيلم و به تبع آن گروهش ابتدا با شتابي فزاينده قله‌هاي ترقي را طي مي‌كنند و سپس در بخش مياني فيلم، زوال و انحطاط روحي و جسمي قهرمان و غرور بيش از حد او را به تماشا مي‌نشينيم، كه معمولا با فراموش كردن دوستانش همراه است. در انتها نيز رستگاري و تحول شخصيت در پايان سفر قهرمانانه‌ او را مي‌بينيم كه اين تحول نيز معمولا با بازگشت به ارزش‌هاي سنتي تواضع و خودشكني در برابر ساير اعضاي گروه است. سكانسي احساساتي و نوستالژيك از اجراي قطعه‌اي ويژه يا در اين مورد خاص كنسرت «لايو ايد» نيز كليشه‌ تكراري پايان‌بندي اين قبيل فيلم‌هاست. اما نكته جالب توجه اينجاست كه اين اثر به عنوان فيلمي پايبند به كليشه‌ها از انسجام ساختاري اينگونه فيلم‌هاي فرمولي هم بي‌بهره است و يگانه دليلي كه مي‌توان اين نكته را به آن نسبت داد، وقايع عجيب و غريب پشت صحنه فيلم است. برايان سينگر به عنوان كارگردان رسمي اثر به دليل آنچه غيبت‌هاي مكرر و ايجاد درگيري ذكر شده است، در دو هفته پاياني پروژه اخراج مي‌شود و دكستر فلچر كه از ابتدا هم در پروژه حضور داشت، جايگزين او مي‌گردد. اين اتفاق آشكارا بر دوپارگي اثر تاثيرگذار بوده است. به هر روي آنچه به عنوان نتيجه نهايي عملكرد دو كارگردان پيش روي ماست، اثري يكدست و قابل دفاع نيست. حتي بازي درخشان رامي مالك در نقش فردي مركوري- با نام اصلي فرخ بلسارا- و سكانس‌هاي موسيقايي درخشان اثر كه بسيار جذاب و تاثيرگذار اجرا شده‌اند، نتوانسته شكاف‌هاي آشكار فرمي و محتوايي اثر را پوشش دهد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون