• 1404 شنبه 24 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4340 -
  • 1398 پنج‌شنبه 22 فروردين

تداوم مشكلات قربانيان مين

عثمان مزين

با توجه به گذشت بيش از 3 دهه از پايان جنگ
۸ ساله با حكومت وقت عراق و حاكم شدن شرايط صلح و فقدان جنگ در كشور، انتظار مي‌رود كه ديگر خبري از سلاح‌ها و‌ مهمات جنگي در داخل كشور نباشد و خاك اين كشور عاري از هرگونه تجهيزات و وسايل جنگي و مين‌هاي دوران جنگ باشد، اما وجود تعداد كثير مين‌هاي باقي‌مانده از آن دوران و انفجار گاه و بيگاه آن‌كه موجب كشته شدن و نقص عضو تعدادي از شهروندان شده و مي‌شود، به وضوح مويد آن است كه هنوز هم شرايط مورد انتظار براي فقدان جنگ فراهم نشده و شهروندان نمي‌توانند نسبت به امن بودن و فقدان سلاح‌ها و مهمات جنگي پيرامون خود اطمينان حاصل كنند.

به دليل خطر وجود مين‌، بسياري از زمين‌هاي حاصلخيز كشاورزي در مناطق غرب كشور بدون استفاده رها شده‌اند و در اثر آن ضرر و زيان فراوان اقتصادي به بار آمده و شهروندان با نگراني در بسياري از اين مناطق گام برمي‌دارند، زيرا وفق آمار منتشره بيم وجود حدود ۱۶ ميليون مين در داخل كشور، امنيت ذهني سكنه و رهگذران اين مناطق را به‌طور جدي به مخاطره انداخته است.

تلاش‌هاي صورت گرفته از سوي سازمان‌هاي فعال در زمينه مين‌روبي ستودني است، اما باتوجه به اينكه كشورمان تاكنون كنوانسيون اُتاوا را مورد پذيرش قرار نداده است در امر پاكسازي و مين‌روبي قادر به استفاده از امكانات و تجهيرات بروز بين‌المللي نبوده فلذا بايد به تنهايي و با حداقل امكانات به جنگ اين تعداد مين موجود برود. اين در حالي است كه گفته مي‌شود نيروها و تجهيرات و امكانات موجود فعلي توان پاكسازي كامل مناطق آلوده و جمع‌آوري و انهدام كامل اين تعداد مين را ندارند.

صرف‌نظر از وجود نواقص در امر پاكسازي، متاسفانه در مورد اطلاع‌رساني و آگاهي‌بخشي نسبت به خطرات مين و نحوه مواجهه با آن و جلوگيري از ايجاد صدمه روي جسم شهروندان هم اقدامات چنداني صورت نگرفته و صرف تهيه و توزيع چندين پوستر يا كتابچه با چندين تصوير در مناطق آلوده به مين نمي‌تواند موجب آگاهي كامل سكنه اين مناطق خصوصا كودكان از خطرات مين شود. مادامي‌كه آموزش به‌طور كامل و به صورت عملي ارايه نشده كماكان شاهد برخورد اطفال با اين وسايل خطرناك كه به‌طور گسترده در اطراف‌شان ديده مي‌شود، خواهيم بود، زيرا اطفال فاقد قوه تمييز بوده و از روي كنجكاوي و حتي به قصد بازي به مين‌ها نزديك مي‌شوند و اصولا نمي‌توان مانع ورود كودكان به مناطق آلوده به مين شد، خصوصا كه مين‌هاي موجود در مناطق كوهستاني كردستان بر اثر فرسايش خاك جابه‌جا شده و به مناطق مختلف منتقل شده و غالبا نقشه آنها هم در دسترس قرار نگرفته‌ است.

به نظر مي‌رسد معضل بسيار بزرگ و آمار گسترده قربانيان مين با ارايه اطلاعات و آموزش به ساكنان اين مناطق و استفاده از ظرفيت‌هاي كنوانسيون اُتاوا قابل علاج است كه قطعا در صورت توجه به اين موارد، تعداد قربانيان مين به‌طور محسوس كاهش مي‌يابد، اما درد و مصيبت قربانيان مين بعد از انفجار مين شروع مي‌شود و بايد با مشكلات عديده‌اي كه چندين مورد آن ذيلا بيان مي‌شود، مبارزه كنند.

۱) پرداخت كليه هزينه‌هاي بيمارستاني و تهيه پروتزها و درمان به عهده خود قرباني خواهد بود؛ زيرا هيچ‌يك از متون قانوني ارايه امكانات دارويي به‌طور رايگان را به قربانيان مين پيش‌بيني نكرده است‌. در‌حالي‌كه در مورد مصدومان تصادف چنين نيست و كليه امور درماني آنان به‌طور رايگان صورت مي‌گيرد‌، چون اين افراد بر اثر انفجار سلاحي كه براي دفاع از مراكز و تجهيرات نظامي مورد استفاده قرار داده دچار صدمه و نقص عضو شده و اين امر حادثه‌اي خطرناك‌‌تر از تصادفات رانندگي تلقي مي‌شود، عقلا انتظار مي‌رود ترتيبي اتخاذ شود كه درمان و معالجه مصدومان مين به‌طور رايگان صورت گيرد.

۲) متاسفانه در كشور ما هيچ ارگان يا نهادي براي حمايت از قربانيان مين خصوصا قربانيان غيرنظامي وجود ندارد و صرفا قربانيان مين مي‌توانند پس از گردآوري مدارك و مستندات براي احقاق خود و شناسايي به عنوان جانباز و برخورداري از مستمري ماهانه آن به كميسيون‌هاي موسوم به كميسيون ماده ۲ در فرمانداري‌هاي شهر محل انفجار مين مراجعه كرده كه ايرادات عديده‌اي بر نحوه رسيدگي‌هاي آن وارد است و تعيين تكليف پرونده‌ها پس از گذشت چندين سال صورت مي‌گيرد و غالبا هم فرد قرباني را جانباز تلقي نمي‌كنند. قربانيان مين اصراري بر شناسايي به عنوان وزين «جانباز» ندارند بلكه انتظار قابل تحقق آنها برخورداري از مستمري ماهانه به منظور تامين معيشت آبرومند است و صرف نقص عضو يا فوت بر اثر انفجار مين و به‌دليل ناامن بودن محيط زندگي تكليف دولت در حمايت از قرباني و خانواده و افراد تحت تكفل وي را ضروري مي‌سازد.

۳) از لحظه وقوع حادثه تا زمان تعيين تكليف كه بعضا ده‌ها سال هم طول كشيده، وضعيت معيشت و امرار معاش و تامين مخارج زندگي قرباني مين مبهم و نامشخص است كه چون بسياري از قربانيان هم سرپرست خانوار بوده موجبات فشار اقتصادي بر قرباني و افراد تحت تكفل وي خواهد بود.

۴) اثرات روحي و رواني حادثه‌اي خطرناك كه موجب نقص عضو و قطع دست و پا و كوري چشم و تخريب صورت و ديگر اعضاي بدن شده بسيار وسيع و دهشتناك است كه چون فرد بدون پيش‌بيني و آمادگي دچار اين شرايط ناگوار شده، خود را با اين شرايط جديد تطبيق نكرده، موجبات نااميدي در ادامه زندگي و ناراحتي‌هاي عديده اعصاب و روان خواهد شد كه تنها بودن و خانه‌نشين شدن مصدوم هم اين امر را تشديد مي‌كند. لذا انتظار مي‌رود كه دستگاه‌هاي متولي خصوصا بهزيستي و مراكز روان‌درماني با ارايه مشاوره‌هاي لازم زمينه‌هاي بازگشت فرد به جامعه و زندگي و جلوگيري از تشديد بحران را فراهم سازند.

بي‌شك رها شدن قرباني مين در چنبره مشكلات عديده اقتصادي، جسمي، رواني، اجتماعي و... زيبنده جامعه ما است.

وكيل پايه يك دادگستري

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون