دردسرهاي هميشه برنده بودن
علي كربلايي
تاتنهام موفق شد در ورزشگاه خانگياش با ارايه يك بازي دلچسب با نتيجه يك بر صفر از سد سيتي عبور كند و حالا اميدوار است تا به نيمهنهايي ليگ قهرمانان اروپا راه پيدا كند. مساله اصلي اما واكنش گوارديولا و تيمش به گل سون هيونگ مين در دقيقه 79 كاملا منفعلانه بود و گويا گوارديولا در تصوراتش هرگز اين مورد را پيشبيني نكرده بود كه ممكن است تيمش از تاتنهام عقب بيفتد. سيتي از دقيقه 79 تا 96 فرصت داشت تا تك گل خورده را جبران كند، اما حتي يك خطر هم روي دروازه تاتنهام ايجاد نكرد و به سادگي شكست را قبول كرد.
اما اين موضوع براي اولينبار نبود كه رخ ميداد و تيمهاي گوارديولا در اين سبك بازي پس از عقب افتادن يد طولايي دارند. فصل گذشته وقتي در همين مرحله سيتي از ليورپول عقب افتاد نتوانست موقعيت جدي روي دروازه سرخهاي مرسيسايد ايجاد كند و در بازي برگشت هم وقتي لازم بود براي جبران نتيجه به ميدان بروند، سيتي گوارديولا كاري از دستش برنيامد و در آن بازي هم شكست را پذيرفت. حتي به قبلتر هم برويم اوضاع تغيير خاصي نميكند. او در بايرنمونيخ زماني كه بازي رفت را يك هيچ به رئال باخته بود در زمين خانگي براي جبران به ميدان رفت، اما با 4 گل يكي از سنگينترين شكستهاي دوران مربيگرياش را تجربه كرد.
هنوز مشخص نيست اين باگ سيستم پپ از كجا نشأت ميگيرد و چرا نميتواند براي كامبك در بازيهاي بزرگ برنامه درستي ارايه بدهد. چيزي كه مشخص است اين است كه شيوه بازي او بعد از عقب افتادن تغيير خاصي نميكند. هم در بايرن، هم در منسيتي زماني كه او از حريف عقب ميافتاد كاري از دستش برنميآمد و نميآيد. بديهي است كه مربيان بزرگ تحت شديدترين آناليزها قرار دارند و شايد مطالعه روي پپ از هر مربي ديگري در طول تاريخ فوتبال بيشتر بوده. گوارديولا در پاسخ به انتقادات گفته من هرگز سبك بازي تيمم را تغيير نميدهم. او معتقد است همين يكدندگي و اصرار به اين سبك بازي، برايش همه چيز را به ارمغان آورده و دليلي كه از او به عنوان يك نابغه ياد ميشود، همين است. او فقط به يك سبك بازي ميكند و در آن سبك هم استاد است، اما مساله اينجاست كه او سالهاست در ليگ قهرمانان ناكام بوده و از غافله مربياني مثل زيدان جا مانده است. او با اين همه نبوغ و البته دستمزدي كه ميگيرد، تنها دو بار موفق شده كه ليگ قهرمانان را با بارسلوناي رويايياش فتح كند و در بايرنمونيخ و سيتي در اين تورنمنت يك بازنده تمام عيار بوده است.
پايبندي به اصول فوتبالي گوارديولا در بازيهاي حذفي باعث شده تيمهايش در سوپر تورنمنتي مثل ليگ قهرمانان نتوانند آنطور كه بايد و شايد نتيجه بگيرند. گويا پپ با قواعد بازي در تورنمنتها آشنايي ندارد و هنوز درك نكرده كه «واكنش» در اين تورنمنت تا چه حد مهم است و اتكا به ستارگان يك اصل غيرقابل كتمان است. اما پپ اعتقادي به اين شيوه بازي و اتكا به ستارهها ندارد. در بارسلونا هم او ميراثدار تيمي بود كه سالهاي سال برايش زحمت كشيده بود و رايكارد به آن شخصيت قهرماني داده بود پپ تنها توانست آن تيم را به كمال برساند. حضور ابرستارهاي مثل مسي نقشي كليدي در قهرمانيهاي پپ با بارسا داشت. گوارديولا
به عنوان يك نابغه هميشه احساس ميكند همه چيز پيچيده است و معتقد است هر مساله سادهاي را هم بايد سخت حل كند. قهرماني در ليگ قهرمانان نياز به يك برنامهريزي يك يا دو دههاي دارد و ميتوان گفت اين تورنمنت، سختترين تورنمنت تاريخ ورزش است. نگاه به رئالمادريد كه بعد از 12 سال آزمون و خطا موفق شد دوباره به قهرماني برسد و تماشاي سگدو زدنهاي پاريسنژرمن براي رسيدن به مراحل پاياني ليگ قهرمانان به خوبي به ما نشان ميدهد كه رسيدن به قله اين تورنمنت چقدر سخت است و البته فلسفهاي كه پپ در تيمهايش پياده ميكند هم نياز به زمان دارد و سيتي براي رسيدن به قله مدنظرش، بايد به پپ زمان بدهد.