• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4343 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۶ فروردين

درباره نمايش «بي‌صدا» به كارگرداني آزاده شاهميري

زمان حال بي‌صدايان

محمدحسن خدايي

 

 

زمان حال در نمايش «بي‌صدايي» همان آينده ماست كه روزگاري فرا خواهد رسيد تا به ميانجي ايده پيشرفت، امكاني‌ باشد براي به صحنه آمدن «بي‌صدايان». ماجرا در رابطه با دختر جواني است كه با ساختن دستگاهي پيشرفته در سال 1441، به ملاقات مادر پير خود مي‌رود كه در كماست. دختر مي‌خواهد راز قتل پدربزرگ خود را به دست كارمند شركت، آشكار كند. اينجا مادر در سي و پنج سالگي ظاهر شده و معلوم نمي‌شود واقعي است يا محصول تكنولوژي. درست مثل هويت دختر. همه ‌چيز در يك فضاي پرابهام به پيش مي‌رود تا يادآور روايت‌هاي علمي و تخيلي باشد. همچنانكه مواجهه دختر با مادر و صحبت از ماجراي قتل پدربزرگ، هملت را به ياد مي‌آورد. همان رويكرد كشف حقيقت بر اساس مدعاي مقتولان، آن‌ هم در غياب مستندات محكمه‌پسند. فضا به دو قسمت تقسيم شده. يك فضا رئاليستي و فضاي ديگر مربوط به واقعيت مجازي. دختر يا همان «نوا» در فضاي رئاليستي مستقر است، فضايي كه به تناوب به دادگاه و بيمارستان تبديل شده و تماشاگران را گاه در جايگاه ناظري منفعل و گاه هيات منصفه‌اي مداخله‌گر قرار مي‌دهد. در مقابل، فضاي مجازي را داريم كه تصاوير آن بر پرده نقش مي‌بندد. پشت اين پرده، يك فضاي بينابيني است كه مربوط مي‌شود به حضور مادر. فضاي مجازي امكان مستندسازي و بازسازي تكه‌هاي مغفول مانده گذشته را مهيا مي‌كند: صحنه‌هايي از كوه‌هاي شمالي تهران، دفتر كار پدربزرگ و حتي مادر به كما رفته. اما به تدريج آشكار مي‌شود كه تصاوير به نمايش درآمده، الزاما نه تمامي واقعيت كه شايد جهاني مجازي و وانموده باشد كه چندان نمي‌توان بر اساس آن به قضاوت قطعي نشست. در جايي از اجرا، وقتي كه مادر از جعلي بودن تصاويري كه به نمايش گذاشته شده آگاه مي‌شود، از دختر مي‌خواهد كه به اين فرآيند خاتمه داده و حقيقت را مخدوش نكند. اما او مي‌داند كه واقعيت به ميانجي جهان تكنولوژيك، بيش از پيش مبهم و دستكاري‌ شده خواهد بود. «بي‌صدايي» را مي‌توان پرسشي اخلاقي دانست در رابطه با نسبت انسان و آن نوع تكنولوژي كه واقعيت مجازي‌ شده را خلق مي‌كند و مي‌تواند هر نوع واقعيت را انكار و به ميل خود بازسازي كند. سهيل اميرشريفي و آزاده شاهميري، در مقام نويسندگي، جهاني را بشارت مي‌دهند كه در آن مناسبات انساني به محاق رفته و مي‌توان خطاهاي برگشت‌ناپذير را رفع و رجوع كرد. اجرا در نهايت با نوعي مهندسي دقيق به پيش مي‌رود و به نابهنگامي ميدان نمي‌دهد و مي‌شود گفت محافظه‌كارانه است. في‌المثل ديالوگ‌هاي مادر و دختر، مي‌توانست با حاشيه‌روي، لكنت‌ها و از موضوع خارج شدن‌ها، به اجرايي شاداب و طنازانه ختم شود. حتي بازي آزاده شاهميري و شادي كرم‌رودي هم بيش از اندازه سرد و خالي از احساسات است و بيش از آنكه يك استراتژي اجرايي باشد، نشان از محافظه‌كاري دارد. به هر حال روايت آينده مي‌تواند همچون يك «جهان ممكن» واجد امكانات و محدوديت‌هايي باشد كه از ملال زمان حال ما بكاهد كه گويا در «بي‌صدايي» مغفول مانده.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون