• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4346 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۲۹ فروردين

ادامه از صفحه اول

نام‌هاي اعتباري

بديهي است كه امر سياسي به خودي خود مذموم نيست دستمايه قرار دادن هر امري بي‌توجه به شأن و جايگاهش، براي دست‌يافتن به مطامع سياسي است كه فعاليت سياسي را ناپسند جلوه مي‌دهد. شأن نام و جاي، متفاوت با شأن فعاليت سياسي و اساسا انتخاب‌هاي آمرانه فردي و گروهي است. اي‌بسا خيابان‌هايي كه بنا به مقاصد سياسي نامگذاري نشدند اما از سوي نهادي حاكميتي و به صورت آمرانه برگزيده شدند، تأمل در اين نام‌ها و تعامل اهل شهر با آن نشان مي‌دهد كه اين نام‌ها نيز كمكي به پيدا شدن در شهر نكرده‌اند تنها از آنرو كه كاملا قراردادي و اعتباري و بي‌هيچ مناسبتي با اصالت مكان بوده‌اند.

به عنوان مثال در تهران خياباني داريم به نام سعدي. وقتي نام اين خيابان را مي‌شنويم آيا ياد سعدي مي‌افتيم يا اقلامي مصرفي نظير پمپ آب و... معلوم است كه ياد مورد اخير مي‌افتيم چون اين خيابان مركز تجمع اصناف اينچنيني است. به همين قياس نام خيابان فردوسي بيش از اينكه ما را ياد شاعر طوس و اثر سترگ او و تأثير او بر فرهنگ ايراني بياندازد، صرافي‌ و داد و ستد ارز را به خاطرمان مي‌آورد. اين رويه در نامگذاري پيش از انقلاب اسلامي آغاز شد و پس از انقلاب ادامه يافت. نامگذاري خياباني به نام شهيد بهشتي يا استاد شهيد مطهري باعث شده است به ياد ايشان نيفتيم. حتي نام ايشان در مواقع عادي نيز ديگر كمتر ما را ياد شخص شخيص آنان مي‌اندازد و بيشتر ياد خيابان‌هايي به اين نام مي‌افتيم. اطلاق اين نام‌هاي اعتباري مانند اين است كه در خيابان فرياد بزنيم: «آهاي!» بدون اينكه كس خاصي منظورمان باشد. مسلما كسي به اين فرياد واكنش و اعتنايي نشان نمي‌دهد.

مسلما بانيان اين فكر، حسن نيت دارند؛ آنان هم مي‌خواهند شهر را از تاريكي بيرون بياورند و به آن روشنايي ببخشند، و هم از مقام كساني تجليل كنند، اما به قول شاعر «از قضا سركنگبين صفرا فزود»؛ اين تصميمات نتيجه عكس دارد. خيابان‌هايي در تاريكي مي‌روند و اشخاصي زير دست و پاي روزمرگي تلف مي‌شوند. اگر قصدمان روشنايي‌بخشي است بايد حقيقتا ردپاي فروغ را در اين شهر بجوييم و ببينيم كجاست كه حتي قبل از نامگذاري ما را به ياد او مي‌اندازد؛ زادگاهش؟ خانه‌اش؟ كوچه‌اي كه در آن زندگي كرده و اشعارش را سروده؟ آنوقت نام فروغ را بر آن بگذاريم.

بي‌شك ثروت اصلي هر شهر بزرگان آن شهرند. ساختمان و پل و تقاطع غيرهم‌سطح ثروت شهر نيست چون گاهي هستند و گاهي نه. وقتي حافظ مي‌گويد «خوشا شيراز و ؟؟؟؟؟؟وضع بي‌مثالش» منظورش شبكه فاضلاب و ترافيك شيراز نيست، كيفيتي است كه خود او و بزرگاني چون او شريكند. بزرگان تهران هم در زمره ارزش‌هاي ماندگار شهرند و اصلا آنهايند كه شهري را «آن شهر» مي‌كنند يعني از بي‌نام و نشاني درمي‌آورند و جايي مي‌كنند. وقتي مديران و اهل يك شهر متوجه بزرگانش شده‌اند خبر خيلي خوبي است؛ اين حكايت دارد كه اهل اين شهر بيدار شده‌اند، بالغ شده‌اند، اصلا يعني اينكه اين شهر نه فقط «ساكن» بلكه «اهل» پيدا كرده است. اي‌كاش چنين توجهي به كيفيتي باشد كه حقيقتا شان آنان را حفظ كند و خود اين بزرگان را اگر در قيد حياتند خشنود كند و اگر نيستند مايه تذكري فراهم كند.

 

روياي امريكايي

همه انسان‌ها برابر آفريده شده‌اند و همه حق زندگي، آزادي و جست‌وجو براي شادي را دارند. امريكا در جست‌وجوي شادي، رفاه و آزادي؛ سرخ‌پوستان را از حق داشتن شادي، رفاه و آزادي منع كرد و با بقيه جهان، سرخ‌پوستان دنياي مدرن چنين كاري مي‌كند. روياي امريكا همان روياي ترامپ است كه در سخنراني خود در سال گذشته از لحظه ناب براي تحقق روياي امريكا سخن گفت. امريكا براي تحقق اين روياي خود به گفته جيمي كارتر، در تاريخ 246 ساله خود فقط 16 سال از صلح برخوردار بوده است. امريكا جنگ دوست‌ترين كشور جهان است كه براي تحميل خود به ديگران با همه جنگيده است. ميليون‌ها نفر انسان در تجاوز امريكا به ويتنام، كره، امريكاي لاتين و خاورميانه كشته شده‌اند. بيش از 625 هزار نفر در عراق به دست نيروهاي امريكايي و داعش و القاعده كشته شده‌اند. آيا مي‌توان در خيابان‌هاي نيويورك و لس‌آنجلس قدم زد و به اين همه انسان كشته ‌شده، فكر نكرد؟ روياي امريكا به قول نوام چامسكي، روياي سركوب دموكراسي، ايجاد ايدئولوژي‌ها براي حاكميت ابدي سرمايه‌داري نئوليبرال، گذاشتن سنگيني بار اقتصاد بر دوش فقرا و طبقه متوسط، حمله به كرامت و همبستگي انساني، انتخابات مهندسي شده، ايجاد ترس و دلهره از ديگران و ده‌ها شيوه مختلفي است كه در امريكا و جهان اعمال مي‌شود. روياي امريكا يعني نزديك به 43 ميليون امريكايي در فقر زندگي مي‌كنند و سيستم آموزشي در اين كشور عقب‌افتاده‌تر از كره جنوبي و هنگ‌كنگ است. روياي امريكا يعني داشتن انواع آزادي مشروع و غيرمشروع. به قول چامسكي، روياي امريكا يعني درآمدهاي راكد، شرايط رو به وخامت زندگي، بدهي‌هاي سرسام‌آور دانشجويان و سخت و سخت‌تر شدن يافتن مشاغل با درآمد مناسب و حسي از نااميدي در ميان بسياري از امريكايي‌ها. رويايي كه هيچ‌گاه براي 70-60 درصد جامعه امريكا محقق نمي‌شود. روياي امريكا؛ روياي ثروتمندان، جنگ‌افروزان، مديران مالي و سياستمداران اين كشور است.

 


خدمت بي‌هياهو

نجابت ارتش جمهوري اسلامي ايران مانع بيان اين مشكلات است ولي وظيفه همه مسوولان تلاش دوچندان براي حل مشكلات آنان است. ذات ارتش ذات خدمت به مردم است. ارتشي‌ها از تبليغات به دور‌ند و اقدامات و تلاش‌هاي خود را رسانه‌اي نمي‌كنند. نخواهيد ديد كه از خدمات ارتش فيلمي وجود داشته باشد، ولي خدمات آنان را در حوزه‌هاي مختلف از ساخت سلاح و بالگرد گرفته تا ساير زمينه‌ها مي‌بينيد. ارتشيان به دنبال طرح نام خود نيستند و همواره گمنامانه به تلاش و كوشش بي‌وقفه براي برداشتن گامي در جهت پيشرفت ايران اسلامي مي‌انديشند.

ارتش ايران در راستاي وظايفي كه دارد روزبه‌روز تلاش مي‌كند بيشتر از روز گذشته به ايران و ايرانيان خدمت كند. تمام ارتشي‌ها از فرماندهان كل گرفته تا يك سرباز، خود را «سرباز» نام مي‌گذارند، زيرا حاضرند براي اين آب و خاك سر بگذارند. ارتش در خط مقدم كنار مردم است. ارتشي همان‌طور كه خاك پاي مردم است در مقابل دشمنان مثل فولاد مستحكم است و شكست‌ناپذير.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون