• ۱۴۰۳ شنبه ۲۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4359 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۶ ارديبهشت

درس‌هايي از سيل لرستان در گفت‌وگو با طيب ساكي‌نژاد، رييس دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي واحد اهواز

طبيعت تلاش مي‌كند با سيل به تعادل برسد

فرناز حيدري

 

 

در لرستان ۸ رودخانه شاخص وجود دارد كه به ترتيب عبارتند از: رودخانه بختياري (اصلي‌ترين سرشاخه دز كه از ارتفاعات قاليكوه اليگودرز سرچشمه مي‌گيرد)، رودخانه خرم‌آباد يا خرم‌رود (رودخانه‌اي كه از شهر خرم‌آباد مي‌گذرد و حاصل تلاقي دو رود است)، رودخانه ايران يا سزار (يكي از پرآب‌ترين رودخانه‌هاي لرستان حاصل تلاقي دو رود ماربُره و رودخانه تيره و يكي ديگر از سرچشمه‌هاي دز است)، رودخانه اليگودرز (سرچشمه رودخانه بختياري و سرشاخه شرقي دز)، رودخانه زال (رودي كه به رودخانه مشهور سيمره مي‌ريزد)، رودخانه سيمره (يكي از مهم‌ترين سرشاخه‌هاي رودخانه كرخه كه حاصل تلاقي دو رود گاماسياب و قره‌سو است)، رودخانه كشكان (رودخانه‌اي كه نزديك يك‌سوم استان لرستان را دربرگرفته و از سرشاخه‌هاي رودخانه كرخه است) و در نهايت رود كهمان كه از جمله منابع اصلي تامين آب كشاورزي دشت الشتر است.

۸ رودخانه ياد شده هر يك به اندازه‌اي از نظر دبي (حجم آبي كه از يك مقطع مشخص رودخانه مي‌گذرد) منحصربه‌فرد هستند كه توسعه در حريم آنها قطعا نيازمند مطالعه و دقت بسيار است. توسعه، بخشي زوال‌ناپذير از تمدن انساني است اما براي رسيدن به توسعه همواره آگاهي و داده مستند نياز است. بديهي است كه اگر توسعه حساب شده باشد و بر اساس قوانين و اصول انجام شود، توسعه بهينه خواهد بود اما اگر توسعه تنها از يك بعد ديده شود و ابعاد ديگر آن بررسي نشود، توسعه‌اي مخرب را شاهد خواهيم بود.

روزنامه اعتماد در اين گفت‌وگو كه به صورت اختصاصي به سيل لرستان اختصاص دارد؛ به بررسي جزييات تخريب‌هاي اكولوژيكي و بيولوژيكي حاصل از سيل اخير در استان لرستان خواهد پرداخت. براي اين منظور گفت‌وگويي با طيب ساكي‌نژاد، رييس دانشكده كشاورزي و منابع طبيعي واحد اهواز و عضو هيات علمي اين دانشگاه داشته‌ايم.

 

با توجه به شيب و دبي خاص رودخانه‌ها در استان لرستان، چه اولويت‌هايي را ‌بايد در مديريت اين حوضه‌هاي گسترده آبخيز جدي گرفت؟

ماهيت دو سيل خوزستان و لرستان از نظر حجم و سرعت آب با يكديگر متفاوت بوده و علت آن هم شيب متفاوتي است كه دو استان دارند. در استان لرستان، شيب بسيار بالاست و سرعت سيلاب هم بسيار بسيار بيشتر از خوزستان است. در حالي كه در استان خوزستان شيب وجود ندارد و در نتيجه صدمه زدن سيل هم كاملا متفاوت بوده است. در استان لرستان ما شاهد سرعت بسيار زياد آب و حجم بسيار بالايي از رسوبات بوديم. گل و لاي، درختان، خاك و آنچه سيل در لرستان با خود به همراه آورد؛ اصلا قابل مقايسه با سيل خوزستان نيست، چرا كه در خوزستان آب با محلول‌هايي كه به همراه داشت مانند گل‌ولاي به تدريج استان را به زير آب برد. بنابراين اثر سيلابي خوزستان، بيشتر آب است و در مقابل اثر سيلابي لرستان، سرعت آب و شدت ضربات حاصل از مواد همراه آن است.

اما اولويت‌هاي حوضه آبخيز لرستان، يكي پوشش گياهي است كه ‌بايد از تخريب آن جلوگيري كرد، چرا كه در زمين‌هايي كه شيب زياد دارند، پوشش گياهي مانع سرعت آب مي‌شود. ايجاد سيل‌بندهاي موقتي در برخي مناطق كه شيب بالا دارد، يك راهكار ديگر است.

ايجاد سيل‌بندها كمك مي‌كند كه جلوي سرعت آب گرفته شود. از سوي ديگر گسترش سدها، مديريت آب بالاخص در زماني كه حجم آب بالاست و لايروبي زهكش‌ها هم مهم است، لايروبي كانال‌ها و باز گذاشتن مسير زهكش‌ها، لايروبي مسيل‌هاي پرشيب، جلوگيري از ساخت و ساز بي‌رويه در حريم رودخانه، مكان‌يابي روستاها و شهرها بر اساس ورود و خروج آب از جمله ديگر راهكارها هستند.

نبايد فراموش كرد كه لرستان، استاني است كه در آن شهرها و آبادي‌ها بر اساس جريان آب شكل گرفته‌اند. شهر خرم‌آباد در اصل يك دره‌ است كه به وسيله رودخانه شكل گرفته و مردم در دو طرف رودخانه، خانه‌ ساخته‌اند و گسترش شهري انجام شده. ساخت و ساز در نزديكي رودخانه و محدود كردن عرصه آن باعث مي‌شود كه حجم آبي كه وارد رودخانه مي‌شود، سرعت بگيرد و همين امر است كه باعث شد خانه‌هاي اطراف رودخانه و مسيل‌ها در لرستان به‌ شدت تخريب شوند.

آيا مطالعات موسوم به طرح جامع آب در لرستان انجام شده؟ انجام چنين مطالعاتي چقدر اهميت دارد؟

طرح‌هاي جامع ‌بايد هر ۵ سال، به‌روز و با شرايط منطقه سازگار شوند و مشكلاتي كه در طرح جامع آب به آنها اشاره شده هم اجرايي و حل شوند. حتما طرح‌هاي جامع آب در لرستان، مطالعاتش انجام شده ولي بايد اين طرح‌هاي جامع حتما اجرايي شوند.

بعضي وقت‌ها در طرح‌هاي جامع سديابي هم هست يعني مكان‌هايي را براي ايجاد سد اختصاص مي‌دهند و اين مكان‌يابي‌ها بالاخص براي سدها بسيار حايز اهميت است. طرح‌هاي جامع اگر كاملا بر اساس نظر متخصصان انجام و اجرايي شوند، بروز سيل و آسيب‌هاي ناشي از آن را به حداقل مي‌رسانند. بايد بدانيم كه هر مطالعه آبي كه در مناطق مختلف صورت مي‌گيرد، هيچ‌گاه هزينه‌بر نيست، بلكه بالعكس به جلوگيري از بروز سيل كمك مي‌كند.

برخي تاثير سدها را در سيل‌هاي اخير بالاخص در استان خوزستان مثبت ارزيابي مي‌كنند و برخي ديگر بالعكس با سدسازي موافق نيستند. ارزيابي شما از نقش سدها در سيل‌هاي اخير چيست؟

اگر بخواهيم به صورت تخصصي وضعيت و جايگاه سدها را خصوصا در استان خوزستان بررسي كنيم، در سيل اخير واقعا سدها ۱۰۰ درصد باعث كمك‌رساني به مردم و جلوگيري از تخريب‌هاي زياد و فاجعه بيشتر شدند. هجوم مقدار زيادي آب از بالادست خصوصا از استان لرستان كه سدهاي محدودي به جلگه خوزستان دارد، باعث شد كه نقش سدهاي خوزستان تعيين‌كننده باشد. سدها در عمل باعث شدند كه هجوم آب‌ها كنترل شود و سپس با يك مديريت خوب كم‌كم و به تدريج در بخش‌هاي مختلف استان خوزستان رهاسازي انجام شد.

حال تصور كنيم كه اصلا سدي در خوزستان وجود نداشت يا اگر سدها محدود بودند، اگر هجوم آب از بالادست به اين شدت اتفاق مي‌افتاد و ما نادانسته مسيرهايي را لايروبي نكرده بوديم، چه اتفاق دهشتناكي قرار بود براي مردم عزيز رخ دهد؟ لازم است كه در بالادست هم سدهاي بسيار قوي‌تر و بزرگ‌تر با حجم و گسترش بيشتر با حفظ محيط زيست زده شود تا بتوان اين حجم ورودي آب را كنترل كرد.

اما لزوم سد اين نيست كه همه آب‌ها پشت سد بماند، وقتي كه يك سدي پر شد، مي‌توان با مديريت درست اكوسيستم پايين‌دست را هم با باز كردن دريچه‌هاي سد تنظيم كرد. اينكه يك سد زده شود و اكوسيستم پايين‌دست خشك شود؛ اين جاي بحث دارد. اشاره متخصصان به سدهايي است كه باعث مي‌شوند تا اكوسيستم پايين‌دست خشكي پيدا كند و اكوسيستم‌هاي پشت‌ سر هم از حالت خشكي به آبي تغيير وضعيت دهند، در اين موارد جاي بحث وجود دارد. برخي مي‌گويند كه ايران وارد دوره ترسالي شده و برخي هم با اين نظريه مخالف هستند. اگر فرض كنيم كه اين حرف درست باشد، بنابراين بايد جايابي براي سدسازي مدنظر قرار گيرد. اما اين جايابي منوط است به اينكه سيستم مديريت شود و با باز كردن آب، اكوسيستم‌هاي پايين‌دست خشك نشوند و به سمت زوال نروند.

اين حجم از خاكي كه پس از سيل باقي ماند، نشان‌دهنده چيست؟ آيا اين ميزان رسوب پس از سيل طبيعي است؟

در مورد حجم خاك و گل و لايي كه وارد آب شده، اين مورد كاملا غيرطبيعي است البته ما متخصصان محيط زيست مي‌گوييم كه براي ما به نوعي طبيعي است، چرا كه اگر در بالادست پوشش‌هاي گياهي را از بين ببريم، خاك هيچ نگه‌دارنده‌اي ندارد و چون چيزي نيست كه آن را نگه دارد، حجم زيادي از خاك با آب مخلوط و وارد سيلاب مي‌شود. اما از نظر طبيعي يا اكولوژيكي اين غيرطبيعي است كه سيلاب بتواند اين حجم خاك را جابه‌جا كند و مسلما بايد محيط زيست بالادست از نظر گياهي آسيب ديده باشد تا سيلاب بتواند اين حجم از خاك را انتقال دهد.

اما مشكلاتي نظير حذف پوشش گياهي، تبديل زمين‌هاي كشاورزي به ساختمان‌سازي و ويلاسازي، حذف گونه‌هاي بومي مانند بلوط، كشت‌هاي مستمر توسط كشاورزان بدون آيش‌گذاري و بدون توجه به سيستم آب و خاك از جمله مهم‌ترين دلايل اين اتفاق بوده‌اند. فراموش نكنيد كه تبعات اين كارها سستي و لغزندگي خاك است. در ضمن آتش‌سوزي مزارع بعد از برداشت هم خاك را بسيار آسيب‌پذير مي‌كند. مجموع اين مسائل و موارد مرتبط با آن است كه همه به اكولوژي خاك برمي‌گردد، بنابراين از نظر من اكولوژي خاك آسيب ديده و به همين دليل است كه سيلاب توانسته اين حجم از خاك و گل و لاي را با خود حمل كند.

اين اتفاق هم دو آسيب عمده را به همراه خواهد داشت؛ نخست اينكه گل و لايي كه جابه‌جا شده، ضريب آسيب‌پذيري را بيشتر مي‌كند و در عين حال به معني فرسايش خاك هم هست. تصور كنيد كه هر ۱۳۰ سال، تنها ۱ الي ۲ سانتيمتر خاك توليد مي‌شود. حال مجسم كنيد آن حجم خاكي را كه سيلاب از استاني مثل لرستان كه وابسته به كشاورزي هست، جابه‌جا كرده. سوال اينجاست كه اين خاك بناست چطوري جبران شود؟

آفات طبيعي متعددي درختان بلوط را تهديد مي‌كند، از سوي ديگر كارشناسان مي‌گويند درختان بلوط به واسطه وقوع گاه و بي‌گاه آتش‌سوزي‌ها هم به‌ شدت آسيب‌پذير شده‌اند. درختان بلوط تا چه اندازه در ممانعت از وقوع بلايايي نظير سيل مي‌توانند موثر باشند؟

پوشش‌هاي گياهي يك منطقه در واقع از آسيب زدن عوارضي مانند سيلاب جلوگيري مي‌كنند. يكي از پوشش‌هاي گياهي مهم در منطقه لرستان، جنگل‌هاي بلوط است كه متاسفانه در اين سال‌ها مورد بي‌مهري قرار گرفته و توسط آفات طبيعي، غيرطبيعي، آتش‌سوزي‌هاي گاه و بي‌گاه آسيب ديده است.

سيل بر زندگي انسان‌ها تاثير منفي مي‌گذارد اما ظاهرا تاثير آن بر طبيعت مي‌تواند مثبت باشد. شرايط در تالاب‌ها به چه شكل است؟ آيا آبگيري اين تالاب‌ها به اين معني است كه دست‌كم حيات وحش تا چند سال وضعيتي بهتر خواهد داشت؟

مسلما وقتي حجم زيادي از آب وارد منطقه‌اي مي‌شود كه خشكسالي در آن صورت گرفته، علاوه بر اينكه جنبه منفي دارد اما يك‌سري جنبه‌هاي مثبت را هم به دنبال خواهد داشت. دوره خشكسالي قبلي باعث شده بود كه تالاب‌ها خشك شوند، فلور (پوشش گياهي) و فون (پوشش جانوري) تالاب‌ها تغيير پيدا كرده بودند اما به دليل ورود سيل و پرآب شدن تالاب‌ها (در حال حاضر بيش از ۸۵ درصد ظرفيت تالاب‌ها پر آب شده) مسلما جنبه‌هاي مثبتي را هم شاهد خواهيم بود.

فون و فلور اين تالاب‌ها، مجدد به حالت طبيعي خود برمي‌گردند گرچه سيل مي‌تواند آسيب‌هايي را به آنها زده باشد اما به‌طور كلي يك جمله معروف هست كه در اينجا هم صدق مي‌كند: «طبيعت تلاش مي‌كند كه به حالت اوليه و تعادل برسد.»

در اصل وقوع سيلاب‌ها هم به همين دليل است و زماني كه طبيعت مي‌بيند شرايط از حالت تعادل خارج شده، چنين اتفاقي رخ مي‌دهد تا تعادل برقرار شود. گرچه در راستاي اين پديده مخرب، وجود آب هم هميشه مايه بركت بوده و باعث رشد و گسترش موجودات در تالاب‌ها شده است.

در زمان‌ پايش‌هاي بعد از سيل، ما مسيري را از بالا كه نگاه مي‌كرديم، سرسبزي بسيار بالايي را شاهد بوديم. طبيعي است كه وقتي پوشش گياهي احيا شود، جانوران هم رشد و زاد و ولد بهتري خواهند داشت.

در نهايت اينكه طبيعت تالاب‌ها و زيستگاه‌هاي طبيعي به سمت برقراري تعادل معطوف خواهد شد.

به نظر شما در ظرف ماه‌هاي آينده چه تغييرات شاخصي مي‌تواند در محيط‌زيست استان لرستان و خوزستان اتفاق بيفتد؟

سرعت نفوذ آب به دليل شيب زياد زمين در استان لرستان، كم بوده چرا كه شيب زياد و سرعت بالا در عمل باعث اين مي‌شود كه زهكش‌ها خوب كار نكنند و آب در زمين نفوذ نكند، بنابراين سرعت زياد آب به پايين‌دست مشكلات زيادي را براي جوامع ساكن در اين مناطق ايجاد خواهد كرد.

يكي از مشكلات اين است كه تغييرات كاربري زمين بدون انجام مطالعات تخصصي و بدون مديريت مناسب، خيلي جاها صورت گرفته كه اين مساله باعث مي‌شود، وقوع سيل در آينده هم مشكل‌ساز باشد، اما غير از اين، ما شاهد تخريب محيط زيست هستيم.

بعد از وقوع سيل مسلما ما گرد و غبار را شاهد خواهيم بود، چرا كه ذرات گل و لايي كه باقي مانده‌اند، بسيار سست هستند و بعد از خشك شدن با كوچك‌ترين باد و جريان هوا به هوا پراكنده خواهند شد. بالطبع اين مساله، آلودگي حاصل از گرد و غبار را خواهد داشت.

آلودگي‌هاي ميكروبي، شيميايي و بيولوژيكي هم خواهيم داشت، چرا كه آب بهترين حلال است و در خيلي از موارد مي‌تواند آلاينده‌هاي شيميايي و ميكروبي را انتقال دهد. سيل بستر مناسبي براي جابه‌جايي آلودگي‌هاي ميكروبي است، چرا كه خيلي از ميكروب‌ها در آب مقاوم هستند، ضمنا pH آب تغيير مي‌كند و اين تغيير براي برخي جوامع زيستي مي‌تواند مناسب باشد.

اين اتفاقات زماني براي ما بيشتر حايز اهميت مي‌شود كه سيلاب‌ها وارد آب‌هاي روان مي‌شوند كه اين مورد هم بالطبع مي‌تواند گونه‌هاي جانوري و آبزي را در معرض خطر قرار دهد. در حال حاضر فصل زادآوري حيوانات بومي منطقه است اما با تغيير زمان زادآوري و دستكاري‌هاي ناشي از سيل در طبيعت، ما شاهد تغييراتي هم در جوامع جانوري هستيم.

بنابراين تخريب اكوسيستم در كل دور از انتظار نيست و بالطبع احتمال وقوع سيل در آينده باز هم بيشتر خواهد شد. فرض كنيد كه اگر پوشش گياهي را از دست دهيم، چقدر اين مساله راحت بر گرد و غبار اثر خواهد داشت.

در آخر بايد بگويم كه امروزه استفاده از تكنولوژي‌هاي جديدي مانند استفاده از مدل‌سازي‌هاي نرم‌افزاري اين قابليت را به همراه داشته كه بتوانيم حتي قبل از وقوع سيل و در زمان امنيت كامل، بهترين سناريوها را جهت اولويت‌بندي مشكلات در نظر بگيريم يعني درست قبل از اينكه سيلي اتفاق بيفتد يا بحران‌هاي محيط زيستي يا طبيعي كه هيچ‌گاه خبر نمي‌كنند، رخ دهند ما با كمترين هزينه و زمان و با درصد خطاي كمتر مي‌توانيم براي آنها راهكار داشته باشيم و آنها را به بهترين شكل مديريت كنيم.


طيب ساكي‌نژاد: سرعت نفوذ آب به دليل شيب زياد زمين در استان لرستان، كم بوده چرا كه شيب زياد و سرعت بالا در عمل باعث اين مي‌شود كه زهكش‌ها خوب كار نكنند و آب در زمين نفوذ نكند، بنابراين سرعت زياد آب به پايين‌دست مشكلات زيادي را براي جوامع ساكن در اين مناطق ايجاد خواهد كرد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون