ادامه از صفحه اول
سراي سالمندان سياست
شايد هم چنين باشد. ولي منظور بنده اين وجه قضيه نيست، زيرا پديدهاي به اين عمومي را نميتوان با عوامل انگيزهاي توجيه كرد. بايد گفت كه آنان در چارچوب ساختاري كه متاثر از گزارههاي ذهني و رفتاري است، در عمل به اين نقطه رسيدهاند كه افراد ديگري را نتوانستهاند درون خود جذب كنند.
اين وضعيت به معناي پايان خط است. بخش جوان جامعه در مسير ديگري حركت كرد و اتفاقا چون نتوانست مسير خود را درون ساختار رسمي پيدا كند، زاويه تفاوت مسير خود را بيشتر و بيشتر كرد و به كلي از ساختار فاصله گرفت.
نسل جديدتر كه فاصلهاش بسيار بيش از آن است كه قابل تصور نسل انقلاب باشد؛ نمونهاش آواز جنتلمن است كه آهنگي غيررسمي و زيرزميني است، ولي گويي همه دانشآموزان متولد دهه 1390 آن را همراه با حركت موزونش بلد هستند و اگر دروس مدرسه را اين قدر خوب از حفظ بودند، بعيد بود كه كسي كمتر از 20 نمره بياورد!! درسهاي رسمي كه معلم دارد و دانشآموز براي يادگيري آنها و نيز براي ياد نگرفتن انواع جنتلمنها به مدرسه ميآيد و مدرك ميگيرد ولي نتيجه اين ميشود كه ميبينيم.
اين جلسه و تركيب آن و اين عكس دو نفري، نشانهاي است از فاتحه زودهنگامي كه بايد بر سياستورزي پيرمحور خواند. فراموش نشود منظورم از پير، فقط اشاره به سن بالا نيست، به انديشه پير و باقيمانده در گذشته و به دور از تحولات و ارزشهاي نسل جديد است. ارزشهايي كه خوب يا بد بودنشان بحث ديگري است. ولي اگر قرار است سياستورزي معطوف به انسان و پاسخ به مطالبات او باشد، اين مجموعه محترم قادر به نمايندگي چنين مطالباتي نيست. فقط شانسي كه اين حكومت دارد، نابخردي محض مجموعه بزرگي از اپوزيسيون آن است كه بايد براي سياستورزي ايراني در اين وضعيت گريست.
در اين ميان جناح غالب در ساختار رسمي نيز كوشيد تا جوانان تابع خود را به ميدان آورد ولي مجموعه آن چيزي بهتر از كارگزاران دولت قبلي نشد و نخواهد شد، زيرا اين نوع آوردن جوانان به سياست ابزاري و فرصتطلبانه بود به همين دليل نتيجهاش يا فساد گسترده شد يا افزايش بيشتر شكاف نسلي.
ليگ امسال بهتر بود
پرسپوليس اندوخته خوبي داشت و با اتكا به همان عملكرد خوب ابتداي فصل و نيمفصل دوم، موفق شد بر فشردگي بازيها و مصدوميتهايي كه گريبان اين تيم را گرفته بود غلبه كند و قهرمان شود. پرسپوليس در بازيهاي پاياني ليگ بسيار مرموزانه و زيركانه موفق شد خودش را در صدر جدول نگه دارد و من سهم زيادي از اين قهرماني را حاصل درايت برانكو ايوانكوويچ ميدانم. با وجود اينكه طرفداران احساس ميكردند با جذب بازيكنان جديد، پرسپوليس در نيم فصل دوم كار سادهتري خواهد داشت، اما اينطور نبود چرا كه اين بازيكنان جديد در حد و اندازه نام پرسپوليس نبودند. پرسپوليس بايد بازيكناني جذب كند كه در سطح بالاتري باشند. بازيكناني كه بخواهند در پرسپوليس رشد كنند و شناخته شوند، در كوتاهمدت نميتوانند پاسخگوي نيازهاي اين تيم باشند. بازيكن 300هزار دلاري مانند بوديمير نميتواند تحولي در پرسپوليس ايجاد كند. بايد بازيكناني جذب اين تيم شوند كه از بازيكنان فعلي بهتر باشند.
به غير از پرسپوليس كه اين فصل قهرمان شد، تيمهاي خوب ديگري هم داشتيم كه عملكردشان شايسته تحسين است. پديده يك تيم خوب بود. سپاهان بعد از چند فصل ناكامي، موفق شده بود با جذب بازيكنان خوب مجددا شخصيت قهرماني به خودش بگيرد. تراكتورسازي اگر اينقدر فراز و نشيب نداشت، با توجه به امكانات و بازيكنانش ميتوانست نتيجه بهتري بگيرد.
با اينكه ليگ امسال بهتر از سالهاي گذشته بود اما متاسفانه تيمهاي ايراني در ليگ قهرمانان نتايج خوبي نگرفتند چرا كه ما از نظر اقتصادي ياراي مقابله با تيمهاي منطقه را نداريم. تيمهايي كه نماينده ايران ميشوند، اگر مجهز به تركيب و ساختار بينالمللي نشوند، هر سال به مثابه امسال در همان دور گروهي حذف خواهند شد. ما نياز به بازيكنان شاخص بينالمللي داريم. براي حضور در اين مسابقات هر نمايندهاي بايد دو يا سه بازيكن اثرگذار را جذب بكند. مشكل اصلي تيمهاي ما به مسائل اقتصادي برميگردد و اگر اين مشكل حل نشود، داستان امسال هر سال تكرار خواهد شد.