حواشي سه اثر مهم هفتادودومين جشنواره فيلم كن
سه تفنگدار
بهار سرلك
سهشنبه گذشته جشنواره بينالمللي فيلم كن با نمايش تازهترين ساخته جيم جارموش «مردهها نميميرند» هفتادودومين دورهاش را آغاز كرد. خبرنگار
نيويورك تايمز در گزارشي كه از اين جشنواره تهيه كرده است، سرزندگي و قدرت كن را ستوده و مينويسد: «برخلاف اينكه مردم اروپا از سينما رفتن رويگردان شدهاند و مردم دنيا پخش آنلاين را ترجيح ميدهند، كن نمونه افتخارآميزي براي تجربه سينماست.» اين دوره از جشنواره نسبت به گذشته جمع و جورتر برگزار ميشود كه نشاندهنده تلاش دستاندركاران براي ايجاد و برقراري امنيت است. «پليس مسلح و سربازان در اطراف سالنهاي برگزاري جشنواره گشت ميزنند و يادآور ميزان اقدامات امنيتي هستند كه پس از حملههاي تروريستي، وضع شدند.»
يك: جيم جارموش
اما آخرالزمان زودتر از موعد مهمان اين جشنواره شد؛ فيلم «مردهها نميميرند» كه آغازگر بخش رقابتي بود، مصيبت را در قامت زامبيهايي ميبيند كه از گور برخاستهاند تا زندگي زندگان را نابود كنند و همانطور كه جارموش در اين فيلم يادآور ميشود مقصر پايان دادن به اين جهان خود ما هستيم. روز چهارشنبه، جارموش در حضور خبرنگاران درباره اين فيلم و تجربه حضورش در جشنواره كن گفت. نخستينبار در سال 1984 با «عجيبتر از بهشت» به كن آمد و اين فيلم بود كه صحنه سينماي مستقل امريكاي معاصر را در معرض نمايش گذاشت. جارموش با خنده درباره تجربه حضورش در اين شهر گفت: «پسر، اصلا نميدانستيم براي چي اينجا هستيم، خيلي غريب بود. تبليغات فيلم را خودمان در كروآزت پخش كرديم. خانهاي اجاره كرديم و هفت نفري روي زمين خوابيديم، به ترتيب در آشپزخانه صورتمان را اصلاح كرديم. ميگفتيم: «پسر، از «لوئر ايست سايد» اومديم، خيلي باحاله، اومديم فرانسه.»
جارموش 66 ساله، عينك آفتابياي كه به امضايش بدل شده به چشم زده بود و چهرهاش آرام، پذيرا و صميمي بود. با نمايش «مردهها نميميرند» در كن، جارموش هم براي نخستينبار پاي تماشاي تازهترين ساختهاش نشست و وقتي از او پرسيدند فيلم برايش لذتبخش بود يا نه، گفت: «چرا نباشد؟ فكر ميكنم جالب و سياه، طنز و كمي جالب بود.» نظر جارموش درباره فيلم جالب بود؛ فيلمي كه وقتي مردهها از گور بيرون ميآيند تا جان زندهها را بگيرند، تمام تماشاگران از خنده ريسه ميرفتند. جارموش مثل هميشه ساخته جديدش را از ارجاع به فرهنگ عامه پر كرده است از جمله اداي احترامش به «جنگ ستارگان» كه به مذاق تماشاگران خوش آمده بود. منتقد اينديواير در معرفي اين فيلم نوشته است: «يكي از نقلقولهاي فيلم اين است كه «طبعا الان هيچ اتفاقي نميافته.» همه ما به درستي اين جمله معترفيم اما سخت ميتوان با درك پوچي اين جمله ميخكوب نشد. اگر فيلم تمثيلي جارموش از فقدان ضرباهنگ رنج ميبرد، اما حاوي يك حقيقت منسجم است: وقتي جهنم پر ميشود، مردهها به زمين بازميگردند و وقتي كار زمين يكسره ميشود، زندهها هر كاري ميكنند تا در اين كابوس قدم بردارند.»
اگرچه جارموش فيلمي درباره نگرانيهاي زيستمحيطي كه در فيلم به آنها اشاره كرده، جدي است اما ميگويد: «از فيلمهاي پندآميز خوشم نميآيد و فيلمي طنز با زامبيها ساختهام؛ من هم درمورد مشكلات محيطزيستي به اندازه ديگران گناهكارم.» شخصيتي در فيلم با بازي استيو بوشمي، كلاه لبهدار قرمزي روي سر ميگذارد كه عبارت «امريكا را دوباره سفيد ميكنيم» روي آن نوشته شده است. اين عبارت در واقع كنايهاي است به شعار انتخاباتي دونالد ترامپ كه ميگفت: «امريكا را دوباره احيا ميكنيم.» وقتي در اين نشست صحبت از مسائل سياسي شد، جارموش گفت: «اين كنايه آنقدر در ذات زامبيها بود كه نميتوانستم آن را ناديده بگيرم. اصلا به سياست اهميتي نميدهم. به دونالد ترامپ اهميتي نميدهم. وقتي باخ آهنگسازي ميكرد، قدرتمندترين فرد سياسي چه كسي بود؟ اغلب مردم جواب اين سوال را نميدانند، اما استعداد باخ تا به امروز هم رسيده است. براي فيلمسازي جنگيدهام. شغل من اين است و ممكن است سخت باشد اما اينكه قادر به فيلمسازي هستم يعني خوششانسم.»
دو: كن لوچ
كن لوچ پيش از اين براي ساخت فيلمهاي «بادي كه كشتزار جو را تكان ميدهد» (2006) و «من، دنيل بليك» (2016) برنده جايزه نخل طلاي كن شد اما از نظر منتقد اينديپندنت، تازهترين ساخته اين كارگردان 82 ساله انگليسي، «متاسفيم كه جا ماندي»، دستكم با اين دو فيلم برابري ميكند. او هنوز هم توانايياش را براي ساخت فيلمهايي كه دل بيننده را ميلرزاند، حفظ كرده است و ميتواند درامهايي حول مسائل روز بسازد كه ابعاد تاريك جامعه معاصر بريتانيا را به معرض نمايش بگذارند. لوچ در «متاسفيم جا ماندي» بار ديگر به زندگي مردم فرودستي ميپردازد كه براي به دست آوردن بهترينها ميكوشند اما سيستمي كه «همه چيزش از كار افتاده است» آنها را به زمين ميزند. روز پنجشنبه تازهترين اثر اين كارگردان كهنهكار در كن روي پرده رفت و او در نشست مطبوعاتياش از «سياستمداران دروغين چپ» انتقاد كرد و گفت: «چهرههاي چپ ميانه حامي بازار آزاد هستند كه اين حمايت منجر به بزرگ شدن اقتصادي ميشود كه قراردادهاي كوتاهمدت را به شغلهاي بلندمدت ترجيح ميدهد و از طرف ديگر طبقه كارگري را وسعت ميدهد؛ طبقهاي كه ضعيف است و با ضربهاي آهسته از بين ميرود.» از زمان روي پرده رفتن اين فيلم، منتقدان جهاني آن را ستودهاند. خبرنگاران گاردين و اينديپندنت امتياز پنج ستاره را براي اين اثر درنظر گرفتهاند.
سه:پدرو آلمادوار
پدرو آلمادوار كه در سال 2017 رياست هيات داوران جشنواره را برعهده داشت، امسال با فيلم «درد و شكوه» در بخش رقابتي حضور دارد. اين فيلم هشتمين همكاري اين كارگردان اسپانيايي را با آنتونيو باندراس و ششمين همكارياش را با پنه لوپه كروز رقم زده است. داستان اين فيلم روانشناختي درباره كارگرداني به نام «سالوادور مالو» است كه حرفهاش دچار زوال شده و به همين دليل به واكاوي زندگي و گذشتهاش ميپردازد: دوران كودكياش در دهه ۱۹۶۰ و مهاجرت با خانواده براي رسيدن خوشبختي، تجربه اولين عشق در دهه ۱۹۸۰، درد و رنج جدايي، دورهاي كه در آن نوشتن را راهي براي درمان و فراموشي گذشته انتخاب كرد؛ كشف سينما، مواجهه با عدم امكانپذيري فيلمسازي و... تا به امروز هفت فيلم از ميان آثار بخش رقابتي روي پرده رفتهاند كه فيلم «درد و شكوه» ساخته كارگردان اسپانيايي پدرو آلمادوار بيشترين امتياز منتقدان را به خود اختصاص داده است و مجموع نمره ۳.۴ را از ۴ كسب كرده است. منتقدان نشريههاي تايم، لسآنجلس تايمز، دي زايت و پوزيتيف توانستهاند ۴ ستاره كامل را به اين فيلم داده و گاردين و «سايتاندساوند» نيز هر يك ۳ ستاره به اين فيلم اختصاص دادهاند.