كوتاه درباره احمدرضا احمدي به مناسبت سالروز تولدش
زلال و رو به جلو
رسول آباديان
احمدرضا احمدي، جهان شفاف و زلالي دارد؛ جهاني روشنبين و اميدوار كه در آينه كارهايش در زمينههاي مختلف مشهود است. احمدي شاعري است كه سالها به شيوه منحصر به خودش در سرودن رسيده و هميشه هم تحسين بزرگان ادبيات را نصيب خود كرده. حجم عظيم آثار احمدي نشان ميدهد كه او در امر آفرينشهاي ادبي، هميشه به خودش سخت گرفته و دست از سر خودش برنداشته است. نگاه متعالي به شعر و سعي در رسيدن به كمال در اين زمينه ظاهرا هميشه يكي از دغدغههاي او به حساب ميآمده و به همين دليل در هيچ يك از كتابهايش با مسالهاي به نام «تكرار خود» مواجه نيستيم. احمدي جستوجوگري در عالم ادبيات را از دوران جواني آغاز كرد، يعني همان دوراني كه ادبيات ايران در حال نوعي پوستاندازي از جنس رسيدن به نگاهي ديگرگون بود. اقبال عمده احمدي دراين بود كه اوج جوانياش با سالهاي نخستين دهه چهل گره خورد؛ دههاي كه بسياري از بزرگان ادبيات ايران از آن سر برآوردند و ماندگار شدند. همنشيني احمدي با بزرگان ادبيات ايران در اين دهه و استعداد ذاتياش باعث شد كه او خيلي زود از سوي محافل ادبي به رسميت شناخته شود و آثارش به شكلي جدي خوانده شوند. دوستي صميمانه احمدي با اغلب چهرههاي ادبي آن روزگار همچون مريم جزايري، اسماعيل نوريعلاء، مهرداد صمدي، محمدعلي سپانلو، بهرام بيضايي، اكبر رادي، جعفر كوشآبادي و... باعث شد كه او ذهنيت خود را در زمينههايي ديگري از حوزه فرهنگ و هنر نيز مورد آزمايش قرار دهد و در فعاليتهايي چون بازيگري، گويندگي گفتار فيلم، دستياري كارگردان و نقاشي هم شركت داشته باشد. احمدي هنرمندي جامعالاطراف است. هنرمندي كه در هر يك از رشتههاي مورد اشاره توانست به قول معروف خودي نشان بدهد و در هر يك از آنها بدرخشد، اما شناخت جامعتر ما از جهان فرهنگي او بيشتر شامل شعرهايش ميشود؛ شعرهايي كه نشاندهنده عمق تفكر او و نوع نگاهش به جهان پيرامون است. احمدي شاعري است كه به راحتي ميتواند از كوچكترين اشياي اطرافش شعري درخشان بسازد. شعري كه با تمام كوتاهي، اثري غير قابل انكار بر ذهنيت مخاطب بر جاي بگذارد. يكي از برگهاي برنده احمدي در شعر، شناخت دقيق و موشكافانه ادبيات كلاسيك و واكاوي عميق حركت عظيم نيما و اهدافش، در رسيدن به شعر نو است. احمدي از آن جمله شاعراني است كه پيروي از نيما را از سر اتفاق انتخاب نكرده بلكه پيش از وارد شدن به جهان شاعري، عاقبت كار در اين زمينه را به روشني دريافته است. احمدرضا احمدي را ميتوان وجودي ناآرام توصيف كرد؛ وجودي كه سراپا حرف و سخن است و حجم بالاي آثارش در زمينههاي مختلف نشاندهنده شور و شوقي دروني است كه همواره چون آتشفشاني فعال عمل ميكند. كساني كه شخصيت و آثار احمدي را از نزديك دنبال كردهاند به خوبي ميدانند كه او در مسير زندگي با چه مشكلات بزرگي دست و پنجه نرم كرده اما هيچ يك از اين مشكلات حتي ذرهاي در ارادهاش مبني بر رسيدن به جهاني متعالي، خلل ايجاد نكرده است.