مقاومت درست است
علي شكوهي
نوشتن درباره جنگ يا صلح و پيشنهاد راهكار براي خروج از اين وضعيت، اين روزها كار بسيار دشواري است. دليل اصلي اين است كه هيچ تحليلگر سياسي در ايران و جهان نميتواند خود را يك ناظر بيروني فرض كند و بدون داشتن جهتگيري نظري يا سياسي و حتي بدون داشتن منافع در اين باره سخن بگويد. با اعتراف به اينكه تحليل پيشيني و مفروضات نظري و دستگاه ارزشي مورد قبول بنده هم رنگ خودش را بر اين تحليل خواهد زد، نكاتي را درباره وضعيت كنوني مناسبات ايران و امريكا برجسته ميكنم. اول- پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، يكي از مهمترين متحدان و پايگاههاي امريكا در خليجفارس و منطقه را از صحنه حذف كرد. نظام جديد ايران هم با شناختي كه از ماهيت امريكا و سابقه عملكرد آن كشور داشت، بناي بر همكاري و تامين منافع امريكا در منطقه نگذاشت و امريكا هم براي سرنگوني نظام انقلابي در ايران تمام تلاشش را به كار برد. بخواهيم يا نخواهيم و تقصير هر كدام از طرفين منازعه موجود باشد، اينك ايران و امريكا در اوج تعارض و تضاد منافع قرار دارند و كنارآمدن مسوولان دو كشور با يكديگر بسيار دشوار شده است. در عين حال اين تعارض منافع در وضعيتي قرار ندارد كه جنگ، تنها راهحل باشد. به نظر ميرسد در مجموع در 40سال گذشته، دو طرف منازعه اين نكته را درك كردهاند و به همين دليل تاكنون جنگي رخ نداده است.
دوم- امريكاييان هميشه از تغيير رژيم در ايران دفاع كردهاند اما ظاهرا مدعي هستند كه چنين هدفي ندارند و به تغيير رفتار ايران راضياند. در حوزه تغيير رفتار هم مهمترين مساله براي آنان، جلوگيري از دستيابي ايران به سلاح هستهاي بود زيرا به باور امريكا اگر ايران بتواند اين گام را بردارد، بر منطقه مسلط شده و تهديدي جدي براي رژيم اشغالگر قدس خواهد بود يا دستكم موقعيت آن را كه الان تضعيف ميكند. به همين دليل امريكاييان سعي كردند ايران را از دستيابي به سلاح هستهاي بازدارند؛ چه با تهديد و چه با تحريم و چه با مذاكره. سرانجام هم به گمان خودشان، به اين هدف در مذاكرات برجام رسيدند چرا كه مطابق اين توافق، ايران از داشتن بمب اتم محروم ماند.
سوم- ايران هميشه ميگويد در جستوجوي بمب اتم نيست و بنابراين در برجام متعهد شد و تضمين داد كه به سمت بمب اتم نرود. مذاكرهكنندگان ايراني معتقد بودند كه ايران در برجام چيز مهمي را از دست نداد و توانست از ذيل بند 7 منشور سازمان ملل با مذاكره خارج شود. همچنين ايران توانست خود را از كنج رينگ و انزوا خارج و باب همكاري با همه كشورهاي جهان را باز كند. اين را امريكاييان خيلي دير متوجه شدند كه ايران برنده برجام است و به همين دليل بعد از امضاي توافق، از سر ميز مذاكره بلند شدند.
چهارم- از نظر ايران، درخواست امريكا حرف زور است و نبايد تسليم شد. مذاكره مجدد در اين شرايط معناي بدي دارد و القاي تسليم شدن ايران را ميكند. وقتي شما مذاكره ميكنيد و به نتيجه ميرسيد و كشورهاي ديگر هم آن را تاييد ميكنند و به تاييد نهايي شوراي امنيت سازمان ملل هم ميرسد اما طرف مقابل يكباره همه را ناديده ميگيرد، معنايش اين است كه از شما انتظار تسليم شدن در مقابل بقيه مطالبات خود را دارد. برگشت به مذاكره در اين شرايط يعني پذيرش پيشاپيش همه شرايط امريكا و معناي ديگري ندارد. پنجم- مقاومت در برابر زيادهخواهي امريكا تصميم درستي است و از آن گريزي نداريم. همه اهرمهاي داخلي قدرت و همه سرمايههاي اجتماعي مردم و نخبگان را بايد در همه زمينههاي سياسي، اقتصادي، علمي و فرهنگي به صحنه آورد تا مقاومت ميسر شود. بايد با تمهيد روشهاي كنترلشده در توزيع اقلام ضروري مردم، از وارد آمدن فشار بر مردم به خصوص محرومين جامعه جلوگيري كرد. بايد از همه روشها براي تداوم صادرات نفت بهره گرفت اما در عين حال بايد در همين وضعيت، اقتصاد منهاي نفت را هم بنيان گذاشت. بايد از ديپلماسي عمومي براي همراه كردن مردم ايران و كشورهاي ديگر با سياست مقاومت بهره گرفت و براي انزواي سياسي امريكا تلاش كرد. بايد طرح وفاق اجتماعي و تفاهم ملي و برگزاري انتخابات با حضور همه نيروهاي سياسي كشور را در دستور كار قرار داد تا همه احزاب و جناحها در كنار هم قرار بگيرند و مقاومت را ميسر سازند. بايد توان نظامي كشور را همچنان تقويت كرد تا نقش بازدارنده داشته باشد. بنابراين مقاومت تصميم درستي است اما بايد به لوازم آن هم تن داد. ششم- معناي درست بودن سياست مقاومت، استقبال از جنگ و حاكم كردن فضاي جنگي نيست. ما بايد آماده مقاومت نظامي هم باشيم؛ حتي بيش از گذشته اما بايد بدانيم كه جنگ اصلا خوب نيست و در هيچ شرايطي نبايد به آن رضايت داد. ايران همه اقدامات معقول براي فرار از جنگ را بايد انجام دهد مگر اينكه جنگ تحميل شود و ما مجبور به دفاع باشيم. در آن صورت حتما همه ميپذيرند كه چارهاي جز مقاومت و دفاع نداريم. همه اقدامات مشكوك روزهاي اخير در عراق و امارات و جاهاي ديگر را بايد كار رژيم اشغالگر قدس دانست كه بيش از همه طالب شروع جنگ عليه ايران است.