• ۱۴۰۳ شنبه ۱۵ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4385 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۲۰ خرداد

ادامه از صفحه اول

ملاحظات وزير

متناسب با شرايط موجود كشور و مدارس است، به اجرا دربياورد. البته نبايد از ياد ببريم كه خواسته‌هاي ما ناظر به ايده‌آل‌هاست و وزيري كه انتخاب مي‌شود، طبعا در يك دوره كوتاه امكان تحقق همه آنچه ما مي‌خواهيم، ندارد. مهم اين است كه جهت‌گيري‌ها و برنامه‌ريزي‌هايش در همان راستايي باشد كه براي رسيدن به ايده‌آ‌ل‌ها بايد در پيش گرفته شود. ما بايد به تفاوت شرايط امروز با نسل‌هاي گذشته هم توجه داشته باشيم. امروز با دانش‌آموزي روبه‌رو هستيم كه حتي در دوره ابتدايي از اينترنت و وسايل ارتباطي جديد برخوردار است. او از راه اينترنت مي‌تواند خودش را به انواع فرهنگ‌هاي بين‌المللي و جهاني متصل كند. در چنين دوره‌اي نمي‌توان با روش‌هايي كه تاكنون مورد استفاده قرار گرفته مدارس را اداره كرد، چراكه عمدتا در روش‌هاي قديمي هيچ نوع پيش‌بيني از شرايط امروز جامعه وجود ندارد و مساله برخورداري دانش‌آموزان از وسايل ارتباطي جديد در آنها مغفول است. نتيجه به كارگيري روش‌هاي قديمي براي دانش‌آموز امروز اين مي‌شود كه او در بيشتر موارد، عملا به يك آدم دوشخصيتي تبديل شود. يك شخصيت در خارج از مدرسه و در خانه و فضاهاي اجتماعي كه به هر فرهنگي در دنيا دسترسي دارد و يك شخصيت در مدرسه و فضاي رسمي كه در چارچوب‌هاي محدود قرار مي‌گيرد و كلا با فضاي خارج از مدرسه در تضاد است. اين تضاد و تناقض به هيچ‌وجه به نفع مدرسه و نظام آموزشي و جامعه به‌خصوص به نفع دانش‌آموز نيست. از آنجايي كه فضاي بيرون غالب است و به مراتب قدرتمندتر از فضاي مدرسه است، فضاي مدرسه را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد.

وقتي مشكلات فرهنگي و بعضا اخلاقي در مدارس ما بروز پيدا مي‌كند، متولي بايد به خود بيايد و بداند كه روش‌هاي اداره نظام آموزشي كارآمد و پاسخگو نيست، اگر روش‌ها راهگشا بود، وضع مدارس بايد روز‌به‌روز بهتر مي‌شد. ما بايد بتوانيم فضاي مدرسه و بيرون از مدرسه را در راستاي هم تعريف كنيم. بايد بتوانيم اين دو فضا را به گونه‌اي تعريف كنيم كه رشد دانش‌آموز، رشد طبيعي باشد و محفوظات و آموخته‌هايش در مدرسه، خانه و اجتماع متناقض هم نباشد. به عنوان مثال اين‌طور نباشد كه دانش‌آموز در مدرسه در صف نماز بايستد اما وقتي از مدرسه خارج مي‌شود، خدايي ناكرده به كارهاي نامناسب روي بياورد. اين دوگانه‌سازي شخصيتي، نه‌تنها كمكي به اخلاقي‌تر شدن فرد و جامعه نمي‌كند، بلكه بيشتر ريا و تظاهر را رواج مي‌دهد. يكي از مهم‌ترين بزنگاه‌هاي ايجاد تصورات بنيادي در ذهن افراد، مدرسه است. آموزش‌ و پرورش بايد از به وجود آمدن اين تصور كه رياكار بودن راه‌حل مشكلات است، جلوگيري كند. به هر حال شش، هفت ساعت از وقت دانش‌آموز در مدرسه مي‌گذرد و اين زمان قابل‌ توجهي است كه مي‌تواند مورد برنامه‌ريزي قرار بگيرد و مفيد واقع شود. يك نظام آموزشي موفق آن است كه بنشيند و با گروه‌هايي از آدم‌هاي صاحب‌نظر، كاربلد و متخصص بدون مرزبندي‌هايي كه معمولا وجود دارد، وارد مشاوره شود. به دنبال اين نباشيم كه آن آدم‌ها حتما مثل ما فكر كنند، مهم تخصص آنهاست و اينكه چطور مي‌توانند در به حداقل رساندن تعارض ميان مدرسه، خانه و جامعه به ما كمك كنند. اميدواريم بعد از اين دوره انتقال وزيري كه انتخاب مي‌شود براي اين بخش‌هاي مهم برنامه داشته باشد. اينكه در اين مقطع كدام بخش از برنامه‌ها بايد اجرايي و عملياتي شود، جزيياتي است كه بعدها بايد در مورد آن حرف زد و نوشت. تغيير اساسي زماني حاصل خواهد شد كه كيفيت آموزش نيز مانند كميت آن براي نظام آموزشي اهميت پيدا كند.

 

برتر از مدا‌ل‌هاي تختي

گويي مثل دو نفر كه با يكديگر دعوا مي‌كنند و به يكديگر ناسزا مي‌گويند. هر دو در يك چارچوب عمل مي‌كنند. اگر شاه در آن زمان نتيجه عدم التزامش به حقيقت را ديد و در جريان فوت صمد بهرنگي، فوت همين آل‌احمد، فوت شريعتي، فوت آقا مصطفي و آتش‌سوزي سينما ركس و... هزينه داد، آل‌احمد نيز امروز از سوي فرزند مرحوم تختي متهم به دروغگويي مي‌شود و اين هزينه سنگيني براي آل‌احمد است ضمن آنكه هزينه اين دروغ فقط منحصر به خودش نبود، بلكه مردم در حال پرداخت هزينه آن هستند.

3- دست مريزاد به بابك تختي كه فرهنگ زشت و مبتذل ميراث‌خواري خانوادگي در ايران را كنار گذاشت و مثل خيلي‌هاي ديگر از پدرش امامزاده دروغين درست نكرد تا از اين طريق نان بخورد. او روشنفكر واقعي است و بيش از همه درصدد رفع اتهام از صاحب هتل و فرد بي‌گناهي است كه پدرش در آنجا خودكشي كرد و تنها گناه آن فرد اين بود كه صاحب هتل بود كه تختي در آن خودكشي كرد. اگر از بنده بپرسند بزرگ‌ترين افتخار و ميراث تختي چيست بايد گفت، بزرگ‌ترين ميراث او چنين فرزندي است كه حقيقت را قرباني منافع و دروغ نكرده است. هر چند خودش در تربيت او نقشي نداشت. به نظرم اين اقدام بابك براي جامعه ايران كارسازتر و ارزشمندتر از مدال‌هاي مرحوم پدرش است.

باتلاق مديران

14 ميليون دانش‌آموز و حدود 28 ميليون پدر و مادري را شامل مي‌شود كه انتظار دارند در كانوني به نام «مدرسه» اتفاقات خوبي براي كودكان و نوجوانان روي دهد. اتفاقات تربيتي و آموزشي كه بتواند تلنگرهايي براي بهتر زيستن ايجاد كند و دانش و مهارتي را به ارمغان آورد كه شهروندان مسوول و پرسشگر و پاسخگو تحويل جامعه دهد. و حالا پرسش مشترك همه اين افراد و ساير افرادي كه تعليم و تربيت به طور عام و آموزش و پرورش به طور خاص را زيربناي توسعه مي‌دانند اين است كه آيا با تغيير وزير روزنه اميدي ايجاد خواهد شد؟ باز هم بايد منتظر ماند و عملكرد وزير جديد را به نظاره نشست تا شايد اين گونه باشد و اين بار از باتلاق مسائل و مشكلات آموزش و پرورش يكي موفق و سربلند بيرون‌ آيد.

 

قيمت و كالاهاي كشش‌پذير

‌بايد متوجه بازارهايي باشد كه حساسيت زيادي نسبت به قيمت‌ها دارند. با در نظر گرفتن اين مورد، كالاهايي كه با يك تغيير كوچك قيمتي، تغيير زيادي در مصرف‌شان رخ مي‌دهد، مي‌تواند اولويت دولت باشد. با توجه به كالاهاي كشش‌پذير، جو رواني در جامعه نيز به واقعيت نزديك‌تر و انتظارات افراد نيز مثبت‌تر مي‌شود. چسبندگي قيمت به عنوان يك اصل اقتصادي بايد از سوي دولت و مشاوران اقتصادي جدي گرفته شود. در واقع توجه به اين موضوع باعث مي‌شود شوك‌هاي مثبت اقتصادي، مقاومت قيمت‌ها را بشكند و آنها را به سطح پاييني كاهش دهد. هر چند قيمت‌ها به حالت اوليه بازنمي‌گردند اما تا حدودي كاهش پيدا مي‌كنند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون