• ۱۴۰۳ جمعه ۱۴ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4389 -
  • ۱۳۹۸ شنبه ۲۵ خرداد

برخيز و اول بكش (214) فصل بيستم

بخت نصر– عصر جديد عليه عراق

نويسنده: رونن برگمن / ترجمه: منصور بيطرف

اعتماد: فصل بيستم كتاب «برخيز و اول بكش» به موضوع هسته‌اي شدن عراق در دوران صدام حسين مي‌پردازد. روزنامه اعتماد فقط با قصد نشان دادن خباثت اسراييل، به انتشار اين فصل مي‌پردازد.

پيام روشن آن اين بود كه صدام حسين، نسخه مدرن صلاح‌الدين است كه مرتدها را از فلسطين بيرون راند.

اما صدام مي‌دانست كه عراق بدون يك زرادخانه توانمند هرگز يك قدرت معتبري نخواهد بود. تنها راه فتح خاورميانه اين بود كه توانايي نابودي آن را داشته باشد. صدام سلاح‌هاي هسته‌اي مي‌خواست.

در سال 1973، ديكتاتور برنامه هسته‌اي عراق را روي ميز گذاشت- در ظاهر يك شركت غيرنظامي
صلح‌آميز- تحت كنترل مستقيم خودش و به گفته آماتزيا بارام، زندگي نامه‌نويس مشهور صدام، شروع به سرمايه‌گذاري «بودجه‌هاي ميلياردي و نامحدود» كرد تا راكتورهايي را توسعه دهد كه در نهايت يك سلاح اتمي توليد كند. به طور ايده‌آل، ديكتاتوري كه تقريبا معروف است مردم خودش را بمباران مي‌كند، تهديد هسته‌اي مي‌شود كه كشورهاي غيرنظامي را فراري مي‌دهد. اما ژئوپلتيك يك كسب و كار پيچيده است: چندين قدرت غربي از جمله ايالات متحده و مهم‌تر از آن فرانسه، مي‌خواستند كه نفوذ خودشان را در خاورميانه داشته باشند. آنچه پيچيده نيست صرفا حماقت است: صدام پول زيادي را در اطراف و اكناف پخش مي‌كرد.

فرانسه و اسراييل، تاريخچه پيچيده و طولاني داشتند كه در دهه 1970 به حضيض خود رسيد. اين رابطه از زماني كه دوگل در دهه 1960 قوم يهود را به رسميت شناخت با نفاق و دشمني و بي‌اعتمادي همراه بوده است. براي فرانسه، احتمال اينكه عراق يك تهديد مرگ‌آور براي ملت اسراييل باشد در بيشترين حالت، يك دغدغه قابل مديريت بود.

والري ژيسكاردستن، رييس‌جمهور فرانسه و ژاك شيراك، نخست‌وزير او، در نيمه اول دهه 1970 تعدادي قرارداد با عراق امضا كردند كه مهم‌ترين آن فروش دو رآكتور هسته‌اي بود: يك رآكتور خيلي كوچك يكصد كيلوواتي، بر حسب طبقه آيسيس طراحي شده بود و ديگري يك رآكتور بزرگ‌تر 40 مگاواتي، راكتور اسريس كه قابل گسترش به 70 مگاوات بود. عراقي‌ها نام رآكتور را با نام كشورشان تركيب كرده بودند و آن را اُسيراك نام نهاده بودند.

هر چند عراق نيت خود را براي استفاده از راكتورها اهداف تخقيقاتي اعلام كرده بود اما فرانسوي‌ها مي‌دانستند كه يك راكتور به آن اندازه قادر است به فرآيند سوخت سلاح‌هاي هسته‌اي ختم شود. هسته رآكتور 12 كيلوگرم از 93 درصد اورانيوم غني شده را دربرداشت - كه براي ساخت يك بمب اتمي كافي بود - بنابراين اگر فرانسوي‌ها هم به وعده خودشان عمل مي‌كردند و خرج ميله‌هاي سوخت را جايگزين مي‌كردند، عراقي‌ها قادر مي‌شدند كه مخفيانه و به راحتي برخي از آنها را به ماده‌اي براي استفاده در سلاح‌هاي هسته‌اي تبديل كنند.

عراقي هم به نوعي تاييد كرده بودند: صدام در مصاحبه‌اي كه در 8 سپتامبر سال 1975 كرده بود، درست قبل از آنكه براي امضا قرارداد به پاريس برود، اظهار داشت: «جست‌وجو براي فناوري با توان نظامي، پاسخي براي نظامي‌گري هسته‌اي اسراييل است. توافق فرانسه - عراق، اولين گام عرب براي دستيابي به سلاح‌هاي هسته‌اي است، حتي اگر هدف اعلام شده ما در ساختن رآكتور توليد بمب‌هاي هسته‌اي نباشد.» اما سال‌هاي سال طول مي‌كشد و تخصص خيلي ويژه‌اي مي‌خواهد تا بمب‌هاي هسته‌اي ساخته شود. به نظر مي‌آيد فرانسه فكر مي‌كند كه هر تهديد مشروعي را مي‌توان با «اگر» و «چه وقت برخواهد خاست» معامله كرد.

عراقي‌ها پول خيلي زيادي پرداخت كردند. چيزي حدود هفت ميليارد فرانك (معادل 2 ميليارد دلار آن زمان) مستقيما به فرانسه پرداخت شد. همچنين فرانسه، در واردات نفتش از عراق تخفيف قابل توجهي را دريافت كرد.

تعدادي از بنگاه‌هاي فرانسوي هم به اين پروژه بزرگ پيوستند و يك مديريت مشترك براي اداره امور در فرانسه و بغداد تشكيل شد. اقامتگاه خيلي لوكس هم براي 2 هزار مهندس و تكنيسين‌هاي فرانسوي در فاصله نه‌چندان دور از محل ساختمان سايت ساخته شد.اسراييل نمي‌توانست بيكار بنشيند. يك تيم مشترك از موساد/ آمان و وزارت امور خارجه با نام «عصر جديد» شكل گرفت تا به گفته ناهوم آدموني، معاون وقت موساد، كه سرپرستي تيم را بر عهده داشت «تمركز ويژه‌اي براي به صفر رساندن نيت عراق براي دستيابي به سلاح‌هاي هسته‌اي داشته باشند.»

توضيح: استفاده از واژه تروريست‌هاي فلسطيني براي حفظ امانت در ترجمه است

نه اعتقاد مترجم و روزنامه

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون