• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۲۰ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4390 -
  • ۱۳۹۸ يکشنبه ۲۶ خرداد

فرار از توضيحات يك خطي با نگاهي به تورنتو

علي ولي‌اللهي

ايامي كه در آن به سر مي‌بريم، مصادف است با روزهايي كه تيم ملي فوتبال كشورمان در سال گذشته بازي‌هايش را در جام جهاني پشت سر مي‌گذاشت. آن ايامي كه براي ما سراسر شور و شوق بود. هر اتفاقي كه در ايام جام جهاني رخ مي‌داد، مردم مي‌ريختند توي خيابان. وقتي مراكش را برديم كه در سطح شهر جاي سوزن انداختن نبود. جالب اينكه بعد از باخت به اسپانيا هم عده‌اي به خيابان آمدند و شادي كردند. ما نفهميديم چرا اما آنها كه آمده بودند دليل شادي‌شان را بازي خوب تيم ملي عنوان كردند. حتي بعد از مساوي مقابل پرتغال و حذف غم‌انگيز از جام جهاني نيز عده زيادي از مردم بيرون آمدند و بزن و بكوب راه انداختند. همان موقع انتقادات زيادي به آن افرادي كه بيرون آمده بودند، شد. خيلي‌ها تحليل كردند كه خوشحالي مردم در منظر عموم دلايلي جز موفقيت تيم ملي دارد. در واقع برخي از كارشناسان مي‌گفتند و هنوز هم مي‌گويند كه مردم ايران دنبال فرصتي براي شادي هستند. دليلش خيلي مهم نيست. جام جهاني يا پيروزي در انتخابات يا تصويب برجام. جرقه كه خورده شود، هيجان فشرده شده در درون مردم بيرون خواهد ريخت. آنها كه چنين تحليل مي‌كنند براي اثبات ادعاي‌شان به وضعيت جامعه اشاره مي‌كنند. به فشاري كه مردم متحمل هستند. به فرصت‌هاي كمي كه براي شادي دسته جمعي به مردم داده مي‌شود.

در كنار تحليل‌هاي كارشناسان و تلاش براي شناخت مردم اما نگاهي به گوشه و كنار جهان نشان مي‌دهد رفتار ايراني‌ها و ريختن‌شان توي خيابان صرفا نمي‌تواند مربوط به شرايط اجتماعي يا احيانا فشاري كه مردم متحمل مي‌شوند، شود. به عنوان مثال برويم سراغ كانادا. همين دو روز پيش بعد از قهرماني تاريخي تورنتو رپترز در فينال مسابقات بسكتبال NBA مقابل گلدن‌استيت، مردم شهر تورنتو بلافاصله به خيابان ريختند و تا صبح به شادي پرداختند.

آتش روشن كردند و هر جا حوض ديدند داخلش شيرجه رفتند. جالب اينكه همين مردم بعد از صعود تورنتو به فينال هم به خيابان آمده بودند. آن ‌طور كه عكس‌ها و گزارش‌ها نشان مي‌دهد همه كساني كه آن شب در تورنتو شب‌زنده‌داري كردند از علاقه‌مندان بسكتبال يا هوادار تيم رپترز نبودند. دست‌كم وقتي پليس هم خودش را وارد جشن خياباني مردم مي‌كند، نشان مي‌دهد كه بيشتر از قهرماني تورنتو آن شادي دسته جمعي اصالت پيدا كرده است. حال سوال مهم اينجاست كه آيا مردم كانادا مردمي تحت فشار هستند؟ آيا آنها هم فرصت‌هاي شادي همگاني در خيابان را ندارند؟ آيا آنها هم هر روز شاهد افزايش قيمت گوشت و سيب‌زميني و مرغ هستند و دنبال يك بهانه كوچك هستند تا بريزند توي خيابان؟! پاسخ سوال‌ها بدون شك منفي است. از تورنتو و كانادا و بسكتبال هم كه فاصله بگيريم، مي‌توانيم در ساير شهرهاي جهان هم‌چنين نمونه‌هايي پيدا كنيم.

غرض از اين مقايسه و شمردن مثال‌هاي بالا اين است كه بتوانيم خودمان را از شر توضيح‌هاي يك خطي خلاص كنيم؛ توضيح‌هايي كه مي‌خواهد كنش و رفتار مردم را با يك متغير بسنجد و بلافاصله حكم كلي صادر كند. توضيحاتي شبيه به آنچه بعد از بازي ايران و ژاپن تمام فضاي مجازي را پر كرده بود. توضيحاتي كه مي‌خواست سوتي كنعاني‌زادگان و حاج‌صفي و محمدي و چند بازيكن ديگر را گره بزند با روح تاريخي ايرانيان بدون در نظر گرفتن شرايط يك مسابقه فوتبال و فشارهاي ناشي از بازي. گزاره «مردم عصباني‌اند پس از هر راهي براي خالي كردن خودشان استفاده مي‌كنند» يا «به رفتار بازيكنان تيم ملي نگاه كنيد؛ اينها آيينه تمام‌نماي تاريخ ايران هستند» همان قدر غير قابل اتكاست كه بگوييم باز پرنده است، در باز است پس در پرنده است. واقعيت اين است كه مناسبات انساني آنقدر پيچيده است كه به نگاه‌هاي خطي و تك‌بعدي تن نمي‌دهد.

پس حالا كه هم مردم ايران هم مردم كانادا بعد از هر اتفاق ورزشي مي‌ريزند توي خيابان يعني شرايط زندگي در ايران و كانادا يكي است؟ قطعا خير. اين جمله هم از همان منطق باز و پرنده و در استفاده مي‌كند. شايد بتوان اين‌ طور گفت كه احتمالا در بيرون آمدن مردم ايران فشارهاي زندگي روزمره هم نقش دارد. شايد بتوان گفت كه تربيت عمومي و ذهنيتي كه به كودكان‌مان مي‌دهيم در بزرگسالي ممكن است باعث بروز رفتارهايي شبيه به آنچه از بازيكنان تيم ملي در بازي با ژاپن ديديم‌‌ بشود. شايد بتوان گفت كه درصد بيشتري از شادي مردم به خيابان آمده در تورنتو مربوط به قهرماني تيم‌شان مي‌شود و اين درصد براي ايراني‌ها كمتر است. شايد بتوان گفت كه اگر شرايط عادي شود ديگر كسي براي باخت و حذف تيم ملي بيرون نمي‌آيد. همه اينها درست به نظر مي‌رسد چون گزاره‌هايي غيرقطعي هستند. اين گزاره‌ها راه را براي صحبت كردن در مورد مساله باز مي‌گذارند. همان‌ طور كه در نقطه مقابل گزاره‌هاي قطعي و محتوم فرصت را براي صحبت كردن و شخم زدن بيشتر مسائل مي‌بندد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون