ادامه از صفحه اول
آينده يك كميسيون مهم
با اين همه بايد بر اين مهم تاكيد كنيم كه اين رقابتهاي فراكسيوني، اگرچه بخشي از كار در پارلمان است اما قطعا مانع از پيشبرد اهداف و برنامههاي تخصصي كميسيون نخواهد شد. بر اين اساس، اميدوارم باتوجه به زحماتي كه اعضاي پيشين هياترييسه در 3 سال نخست اين دوره بر دوش كشيده و اقدامات مثبتي كه انجام دادند، بتوانيم ادامه اين مسير در سال پاياني مجلس دهم را نيز با همان روحيه همدلي و همكاري پيش ببريم و نتيجه اين فعاليتهاي درونكميسيون، در ادامه در صحن علني پارلمان نيز بهثمر بنشيند. هماكنون در شرايطي كه بخشي از مهمترين چالشهاي كشور در حوزههاي مختلف اقتصادي است، بهنظر ميرسد كميسيون اقتصادي مجلس نيز وظيفهاي خطير برعهده دارد و بر اين اساس، تلاش خواهيم كرد كه علاوه بر پيگيري طرحها و لوايح مصوب كميسيون همچون قانون بانكداري يا ماليات بر ارزش افزوده در صحن علني مجلس، اقدام به طراحي، تدوين و تصويب ديگر لوايح و طرحهاي موردنياز كشور كرده و اين موارد را نيز در صحن علني به تصويب برسانيم. همچنين علاوه بر مباحث تقنيني، وظايف نظارتي كميسيون در حوزههاي اقتصادي كشور نيز نيازمند توجه و كاري جدي است كه اميدواريم با پيگيري اين موارد، گامي در مسير ساماندهي وضعيت اقتصادي كشور برداريم، كما اينكه در طول اين 3 سال گذشته نيز اعضاي كميسيون تلاشي جدي در اين راستا داشتند و اقداماتي مثبت را نيز به انجام رساندند كه ضمن تقدير از اين تلاشها، اميدواريم اين مسير تداوم يابد.
يك بستر و دو رويا (۳)
رها شدن از اين فشار فراوان است و نيز انعكاسي از آن اعتماد به نفس و غروري كه داشته است و البته من نميدانم اين وضع و اعتماد به نفس تا كي ميتواند ادامه پيدا كند؟ برخلاف آنچه گفته ميشود كه دوستانش ايشان را ترك كردند، تا آنجا كه من اطلاع دارم (نه لزوما تعداد زياد بلكه چند نفر كافي است) براي كمك به وي آمادگي داشتهاند و كارهايي را هم كرده بودند ولي به نتيجه نرسيد يا پيش از نتيجهبخش شدن آن كارها، اين اتفاق رخ داده است.
درباره رفتار آقاي نجفي نكته مهم ديگري هم وجود داشت كه در بروز اين مساله از ابتدا تاثير داشت. او به كلي از اصلاح امور نااميد بود و تصميم قطعي داشت و اعلام هم ميكرد كه ديگر در هيچ فعاليت رسمي و در سطح بالا وارد نميشود هر چند فشار بيروني براي پذيرش مسووليت از جانب او وجود داشت. با اين حال معلوم نيست كه چرا ابتدا پذيرفت به عنوان وزير آموزش و پرورش معرفي شود، سپس شهردار تهران شد؟ حدود 6 ماه پيش نقل قولي از آقاي نجفي شنيدم كه از همان زمان حكايتكننده وضعيت بحراني اين ازدواج بود. كمابيش بسياري ميدانستند كه از آن مرد به نسبت شوخطبع و خندهرو و زيرك و مدير، ديگر جسمي بيش باقي نمانده است و اگر او را ميتوان در ظاهر سرزنده ديد محصول غروري است كه نميخواهد شكسته ديده شود. تحمل همسري كه همه حيثيت سياسياش را به پاي او ريخته به پدر و مادرش توهين كند (مطابق آنچه مدعي شده و فرض ميكنيم كه درست است)، بسيار سخت و غيرقابل تصور است. اينكه كار او با همسرش به زد و خورد بكشد و يكديگر را كتك بزنند، براي ما غيرقابل فهم و تصور است! با اين تحليل از ماجرا، حس ميكنم اكنون كه به ماجرا نگاه ميكنيم، اتفاق رخ داده دور از انتظار نخواهد بود. در اين ميان اظهارات آقاي نجفي درباره ارتباط همسرش با افراد امنيتي نيز مهم است و بايد منتظر بود تا ايشان مستنداتش را بيان كند، ولي يك احتمال را نيز نبايد ناديده گرفت و آن بدبيني كامل آقاي نجفي به همسرش بود كه درست يا نادرست بر اثر رفتار و گفتارهاي او به وجود آمده بود و تفسير و تحليل رفتارهاي همسرش در پرتو اين نگرش صورت ميگرفته است. البته اين فقط يك احتمال است. در مجموع ميتوان گفت كه اين دو نفر با دو روياي متفاوت وارد اين بستر شدند؛ دو رويايي كه هيچكدام تعبير نشد و بسيار زودگذر بود و بدون آزمونهاي قبلي شكل گرفت و سطوح تجربي، فكري و فرهنگي دوطرف نيز به كلي مغاير با يكديگر بود.
ظرفيت شراكت با دهلينو
به طور كلي به تقويت تحريمهاي پيشين عليه صنعت نفت ايران پرداخت.
اما موضع دهلينو در قبال قوانين فوق جالب بوده، هند تا امروز از تمامي تحريمهاي شوراي امنيت عليه ايران حمايت كرده ولي در مقابل تمامي تحريمهاي يكجانبه واشنگتن عليه تهران موضع منفي اتخاذ كرده كه مهمترين عوامل اين اتفاق نياز شديد هند به ايران در بخش تامين انرژي است.
دهلينو همواره در تلاش بوده تا روابط خود با ايران را تا حدي استوار نگه دارد كه منافع ملي هند به خطر نيفتد، اين منافع ملي نيز داراي دو بخش مهم است: الف) تامين انرژي از سوي ايران و ب) نياز ديپلماتيك به ايالاتمتحده، بههمين دليل شاهد رفتار دوگانه از سوي هند در قبال ايران هستيم. نبايد فراموش كرد كه هند در سالهاي 2005، 2006 و 2009 با آراي خود عليه ايران در آژانس بينالمللي انرژي اتمي سبب ارجاع پرونده ايران به شوراي امنيت شد. اما تهران نيز ميتواند با اتخاذ سياستهاي صحيح، با بهرهگيري از نياز هند به تامين انرژي از سوي ايران، هند را به يك شريك استراتژيك تبديل كند. نمونه اين سياستها ميتوانند چنين باشند:
الف - ايجاد شرايط افزايش سرمايهگذاري هند در پروژههاي ترانزيتي بينالمللي مانند بندر چابهار.
ب - اختصاص تخفيف در فروش نفت به هند و ايجاد شرايط پرداخت بلندمدت درآمدهاي نفتي ازسوي دهلينو.
پ - حذف دلار و يورو از مبادلات دو كشور با ايجاد پيمان پولي سهجانبه با وساطت روسيه.
ميتوان چنين پيشبيني كرد كه در صورت لحاظ قرار دادن نيازهاي متقابل دهلينو و تهران ازسوي سياستمداران ايران، ميتوان هند را به شريك استراتژيك ايران تبديل كرد و البته نبايد از نقش بالقوه روسيه در اين ميان چشم پوشيد زيرا مسكو علاوه بر شراكت استراتژيك با ايران و هند، ميتواند نقش مصالحهساز در روابط ميان دو كشور را نيز ايفا كند.