بزرگداشت ميرزا ابوالحسن جلوه
جلوهِ حكمت
صدرا صدوقي| مراسم بزرگداشت حكيم ميرزا ابوالحسن جلوه، فيلسوف و حكيم الهي چهارشنبه 29 خردادماه در انجمن آثار و مفاخر فرهنگي برگزار شد. در اين مراسم حسن بلخاري، رييس انجمن؛ مهدي محقق، رييس هياتمديره انجمن؛ غياثالدين طه محمدي، رييس بنياد علمي و فرهنگي بوعليسينا؛ قاسم پورحسن، استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبايي و منوچهر صدوقيسها، عضو شوراي علمي انجمن سخنراني كردند.
جلوه و توجه ويژه او به فلسفه بوعلي سينا
حسن بلخاري| حضرت استاد آقا ميرزا ابوالحسن اصفهاني مشهور و مشتهر به ميرزا ابوالحسن جلوه، خود مستقيما متن جديدي را تاليف و تصنيف نكرد و آنچه تحت عنوان آثار و تاليفات ايشان در تاريخ حكمت و فلسفه ايران مضبوط است در اصل، حواشي و تقريرات دروس ايشان و جمعآوريشده توسط برخي شاگردان خاص او بهويژه سيدعباس موسويشاهرودي است. اين معنا را مرحوم جلوه در خودنگاشت زندگي خود چنين بيان كردهاند: «و چون دانستم تصنيف تازه، صعب بلكه غيرممكن است چيز مستقلي ننوشتم ولي حواشي بسيار بر حكمت متعاليه كه معروف به اسفار است و... نوشتهام و اكنون در دست بعضي طلاب است و محل انتفاع. » آثار او عبارتند از: حواشي الشفاء الطبيعيات (السماع الطبيعي)، حواشي علي شرحالاشارات و التنبيهات، حواشي عليالحكمه المتعاليه في الاسفارالاربعه، حواشي علي المبدأ والمعاد، حواشي علي كتاب المشاعر ملاصدرا، حاشيه بر شرح الهدايهالاثيريه ملاصدرا، رساله جوهريت صور نوعيه (هذه الكلمات في اثبات وجود صور النوعيه في الاجسام و كونها جواهر)، رساله در بيان حادث به قديم، حواشي بر شرح تجريدالعقائد علاءالدين قوشجي (شرح قوشجي بر تجريدالاعتقاد خواجهنصير)، تعليقه بر دره فاخره مولانا جامي و... و البته دو اثر بسيار جالب كه يكي تصحيح و حاشيه بر مثنوي معنوي مولانا است و ديگري تعليقات بر مقدمه شرح فصوصالحكم قيصري.
اهميت بزرگداشت حكيم جلوه
مهدي محقق | جايگاه حكيم جلوه در تاريخ فلسفه اسلامي بسيار مهم است. اگر فلسفه اسلامي و مكاتب آن را مشخص كنيم، يكي از مكاتب آن مكتب مشايي است. اينان پيروان ارسطو هستند؛ استاد بزرگوار ما مرحوم سيد محمدكاظم عصار، مشاييان را افرادي معرفي ميكردند كه مشي علمي داشتند يعني حركت از علت به سوي معلول. ارسطو بعد از خود پيرواني داشت كه آثار آنان در ميان مسلمانان مشهور بود، از جمله اين دانشمندان اسكندر افروديسي، سامستيوس، يحيي النحوي و... هستند. مكتب ديگر در تاريخ فلسفه اسلامي، مكتب اشراق بود كه اين مكتب را با شيخ اشراق يا شهابالدين سهروردي ميشناسند و البته شارحان زيادي هم آثار سهروردي را شرح كردهاند. همچنين در اين مكتب حكمت بحثي (مبتني بر استدلال) و حكمت ذوقي (مبتني بر كشف و شهود مطرح است. همچنين در تاريخ فلسفه مكتب حكمت متعاليه مطرح است كه نام آن با ملاصدرا پيوند خورده است. بنابراين ميرزاي جلوه هم به عنوان چهرهاي شاخص در اين عرصه بهخصوص مكتب مشا مهم و قابل توجه است. محقق در ادامه گفت: ميرزاي جلوه شاگردان زيادي داشته كه از جمله آنها ميرزا طاهر تنكابني، مرحوم آيتالله شاهآبادي و... است و آثار او هم بيشتر تحشيه و تعليق بر آثار بزرگان بوده است.
جلوه؛ ذخيره علمي و فرهنگي
غياثالدين طه محمدي | جلوه شخصيت جامعي است كه ميتواند براي همه ما به مثابه يك الگو باشد، آنچه خوبان همه دارند او به تنهايي داشته است؛ لذا چند نقطه عطف در شخصيت جامع او وجود دارد، از جمله اينكه او حكيمان و عارفاني چون مرحوم آيتالله شاهآبادي را تربيت كرد كه بعدها اين افراد، خود در مقام استاد، شاگردان با عظمتي چوم امام خميني(ره) را تربيت و پرورش دادند. در هر عصر و زماني تا روز قيامت بايد در دورهاي كه تاريكي وجود دارد، نورافشاني صورت بگيرد و يكي از عوامل اين نورافشاني در دوران ما ميرزا ابولحسن جلوه بوده است.
فلسفه ابنسينا نزد ميرزاي جلوه
قاسم پورحسن |جلوه انتقاداتي را به ملاصدرا وارد ميكند و به نظر بنده نقد او برحكمت متعاليه باعث شد كه تا سطح بالايي مورد توجه فعالان حوزه حكمت و فلسفه قرار بگيرد. در حقيقت حكيم جلوه و مرحوم آقا محمدرضا قمشهاي و آقا علي مدرس بزرگ شده و تحصيل كرده و استاد شده در اصفهان هستند و سپس در تهران درس ميدهند و وفات ميكنند و شاگردان آنها هم بسيار متنوعند. در اصفهان بعد از ملاصدرايا بايد حكمت متعاليه ميخواننديا فلسفه ابنسينا؛ به نظر ميرسد كه خودملاصدرا هم تا سطح بالايي متوجه به ابنسينا بوده است، لذا اينكه حكيم جلوه اينقدر به ابنسينا توجه داشته حاكي از سنت ديرينهاي است كه درباره توجه به فلسفه سينوي در ايران جريان داشته است.
حكيم برجسته حوزه تهران
منوچهر صدوقي سها طي | ميرزاي جلوه يكي از حكماي اربعه حوزه تهران است و لذا اگر ندانيم كه حوزه تهران چيست، طبيعتا جلوه راهم نميتوانيم بشناسيم. ادوار فلسفه در اسلام و ايران حدود 10 يا 12 دوره است، دوره اول دوره ترجمه است كه برخي از انديشهها از يونان ترجمه و به عالم اسلام وارد شد، دوران دوم دوران ظهور فارابي، سپس ظهور ابنسينا و سپس دوران تهافتات با ظهور غزالي است به خصوص اقدامات او كه باعت اختتام فلسفه در عالم اسلام شد؛ البته در ممالك سني مذهب ولي در ايران اين جريان مسكوت ماند. دوران بعدي دوران فترت است؛ 200 يا 300 سال در اين دوران حكيمي همتراز ابنسينا وجود نداشت و بيشتر متفكرين متكلمِ فيلسوفند. دوران بعد نزديكيهاي ظهور ميرداماد است. سپس ملاصدارا را داريم و بعد از او در اثر حمله افغان دوران سياهي را داريم كه از اين دوران به دوران استادان واسطه تعبير ميكنم. البته با تحقيقاتي كه انجام داديم اين دوران و بزرگان آن هم آشكار شدند. سپس دوران ظهور ملاعلي نوري را داريم. حوزه تهران در حقيقت با ظهور ملاعلي نوري تاسيس و شروع به كار ميكند كه دامنه آن تا امروز هم ادامه دارد. حوزه تهران خصايص زيادي دارد از جمله اينكه عرفان، فلسفه مشا، فلسفه اشراق، رياضي و موسيقي و البته توجه به فارسينويسي و تفسير عرفاني قرآن كريم در اين حوزه مورد توجه بوده است و البته نوع حكيمان اين حوزه شاعر هم بودند كه از جمله اين حكيمان، ميرزا ابولحسن جلوه است.