واكنش جعفرزاده ايمنآبادي، نايبرييس فراكسيون مستقلين ولايي
به فراخوان انتخاباتي «قاليباف»:
استفاده از شعار و الگوي رقيب براي مقبوليت اجتماعي مغاير اخلاق سياسي است
باتوجه به انتشار فراخوان انتخاباتي اخير قاليباف و طرح موضوع «نواصولگرايي» ازسوي او، نظرتان در ارتباط با حضور شهردار اسبق تهران در انتخابات مجلس يازدهم در اسفندماه 98 چيست؟
شخصا از هر فرد، گروه يا جناحي كه بخواهد با رويكردي منطقي، مشروع و معقول اقدام به گرم كردن تنور انتخابات كند، قدرداني و تشكر ميكنم و اميدوارم آقاي قاليباف نيز با همين نيت وارد ميدان شده باشد و اهدافي منطقي، مشروع و معقول را دنبال كند. واقعيت اين است كه بدوا گاردي در قبال طرح اين موضوع و موارد مشابه ندارم. چنانچه حتي يكي از دوستان گفت كه آقاي قاليباف ديگر نبايد وارد انتخابات شود اما شخصا با اين رويكرد موافق نيستم. آقاي قاليباف ميتواند وارد رقابت انتخاباتي شود. اشكال حضور قاليباف در انتخابات چيست؟! نهتنها در اينكه قاليباف براي انتخابات فراخوان بدهد، مشكلي نميبينم، بلكه حتي در اينكه قاليباف، شخصا وارد انتخابات مجلس شود نيز مشكل ندارم. چه اشكالي دارد كه قاليباف براي نمايندگي مجلس كانديدا شود؟ اصلا احمدينژاد هم بيايد اما قاعده بازي را رعايت كنند. دغدغه من نسبت به حضور اين عزيزان در رقابتهاي انتخاباتي اين است كه در زمين خود بازي نميكنند. اين افراد همواره بازي انتخابات را به زمين حريف ميكشند و قاعده بازي را رعايت نميكنند.
منظورتان از رعايت قواعد بازي چيست؟
به هر حال بازي سياسي داراي قواعدي است؛ چرا در زمين خودشان بازي نميكنند؟ چرا همواره سعي دارند بازي را به زمين حريف بكشانند؟ (با خنده) البته قواعد اين بازي با بازي فوتبال متفاوت است. سياسيون به لحاظ اخلاق سياسي موظفند در زمين خود بازي كنند و از خود بگويند، نه اينكه ديگران را تخريب كنند. البته بحثم مشخصا درباره شخص آقاي قاليباف نيست. ايشان فردي محترم است اما به هر حال دغدغه و نگراني من روشهاي تخريبي است كه بعضا از عزيزان اصولگرا ميبينيم.
شخصا اميدوارم جوانان وارد عرصه شوند، اصولگرايان بيايند، نواصولگرايان هم بيايند. خيلي هم خوب است. البته اينكه چطور اين جوانان را وارد عرصه كنيم بايد با ملاحظاتي همراه باشد. به هر حال بحث قانونگذاري نيازمند تجارب در تمامي حوزهها است اما به هر حال گاردي در قبال اين فراخوان انتخاباتي ندارم و حتي خوشحال هم هستم.
به نظر شما آيا الگويي كه قاليباف براي ارايه پيام خود استفاده كرده، بيش از اندازه از نحوه فراخوان خاتمي در انتخابات اخير گرتهبرداري نشده است؟ فراتر از آن، آيا اساسا اين شعارهايي كه به نام «نواصولگرايي» مطرح ميشود، همان شعارهاي اصلاحات نيست؟!
بحثي كه در مورد لزوم بازي در زمين خودشان داشتم، همين بود. به هر حال استفاده از شعارها، رويكردها، روشها و الگوهاي ديگران و به استفاده از شعارهاي رقيب براي يافتن مقبوليت اجتماعي خوب و قشنگ نيست و مغاير اخلاقي سياسي است. حرفم همين است.
آيا موافقيد كه «بهارستان 98» دالاني است براي ورود به «پاستور 1400»؟
اگر سوالتان اين است كه آيا رييسجمهور بعدي از دل مجلس 98 بيرون خواهد آمد، بايد بگويم چنين نظري ندارم و فكر ميكنم چنين نخواهد شد. اما اگر بپرسيد آيا مجلس آينده بسترساز دولت آتي خواهد بود، موافقت ميكنم. درواقع معتقدم «بهارستان 98» بسترساز «پاستور 1400» خواهد بود و به نحوي مسير و الگويي در اختيار مردم قرار ميدهد كه بر آن اساس، بهسمت انتخاب رييسجمهور بعدي بروند. ضمن آنكه بايد توجه داشته باشيم كه چه «بهارستان 98» و چه «پاستور 1400»، بر پايه شعارها و مطالبات اقتصادي تشكيل خواهد شد. درواقع به نظر ميرسد در شرايط فعلي، شعارهاي سياسي بهنسبت شعارهاي اقتصادي براي مردم جذابيتي ندارد. البته نميگويم شعارهاي سياسي مطلقا بيارزش است و انگيزهاي در ميان رايدهندگان ايجاد نخواهد كرد. بلكه حرفم اين است كه اگر چه بهصورت نسبي شعارها و مطالبات اقتصادي براي مردم در اولويت قرار دارند اما طبيعتا مباحث سياسي نيز مدنظرشان است. درعين حال مطالبه اصلي مردم در شرايط كنوني مسائل و مطالبات اقتصادي است و كسي كه نتواند با ادبيات اقتصادي وارد عرصه شده و مطالبات اقتصادي و معيشتي مردم را هدف قرار ندهد، راه به جايي نخواهد برد. چه اين راه به ميدان «بهارستان» منتهي باشد، چه به ميدان «پاستور».