مصاديق كودكآزاري
منصور مقارهعابد
به عنوان يك فعال حقوق كودك كه ساليان سال است در بخش حقوقي و حمايتي فعاليت دارم، بارها گفته بودم كه اگر نسبت به حقوق كودكان حساسيتي وجود داشت، نبايد تصويب و اجراي لايحه حقوق كودك تا اين حد به درازا ميكشيد. 10 تا 12 سال از اولين مراحل نوشته شدن اين لايحه ميگذرد و در اين مدت اين لايحه فرآيندي طولاني را پشت سر گذاشته، در هر يك از مراحل زمان بسياري معطل شده، در كميسيونهاي متعدد مجلس و راهروها و كريدورهاي مختلفي رفته و آمده است. اين امر نشان ميدهد كه ما هر چند نسبت به حقوق كودكان بيتوجه نيستيم اما توجه كافي را هم نداريم. همين حالا هم حدود دو سال از تصويب اين لايحه گذشته اما همچنان مراحل تصويب نهايياش را نگذرانده است. بدون شك اصل مطلبي كه ميگوييم، اين نيست كه در صورت تصويب لايحه حمايت از حقوق كودك، تمامي موارد مربوط به اين حوزه برطرف ميشوند؛ حمايت از كودكان در معرض خطر، حمايت از كودكاني كه مورد سوءرفتار قرار ميگيرند و اقدامات پيشگيرانه براي جلوگيري از در معرض خطر قرار گرفتن كودكان قرار نيست تنها با تصويب اين لايحه به صورت كامل اجرايي شوند اما وقتي چنين لايحهاي تصويب و اجرا نميشود، هر از گاهي شاهد كودكآزاريهاي شديدي هستيم كه نظر رسانهها را به خود جلب ميكنند. در چنين مواردي است كه بحث و موضوع حمايت از حقوق دوباره كودك پررنگ ميشود، بعد به فراموشي سپرده ميشود تا زماني كه باز موردي ديگر افشا شود و نظرها را متوجه خود كند. براي همين است كه هر چند تصويب لايحه قرار نيست تمام موضوعات مربوط به اين حوزه را حل كند، اما معتقديم كه بخشي از اين موضوعات كه در لايحه به آنها اشاره شده است، ميتواند يكبار بازنگري شود و مورد توجه قرار بگيرد و بازگشتي باشد اصولي و درست به موضوع كودكان.
لايحه حمايت از حقوق كودك خالي از اشكال نيست، اما در جايگاه خودش كاملا قابل قبول است و بايد اين را بدانيم كه اگر تصويبش به درازا بكشد باز مسائل جديدي در حوزه كودك مطرح ميشوند كه اين لايحه از آنها عقب خواهد ماند. يك نمونهاش را همين اواخر ديديم، زماني كه بحث كودكان اينستاگرامي و مدلينگ كودكان در رسانهها مطرح شد، بحث پيش آمد كه آيا اين موضوع هم از مصاديق كودكآزاري است يا غفلت والدين. بنابراين هر قدر تصويب لايحه به تاخير بيفتد، جايگاه و مرتبهاي كه در آن هستيم را از دست ميدهيم و باز مرحله جديدتري پيش روي اين لايحه قرار ميگيرد و در همين تاخيرها، تعداد زيادي از كودكان مورد آزار و اذيت قرار ميگيرند و حداقلش اين است كه حقشان احقاق نميشود. اين تاخيرها در تصويب لايحه خودش نوعي غفلت در مورد حقوق كودكان است و ميتواند مصداقي از كودكآزاري باشد. كودك همين حالا و در اين لحظه كه 8، 10 يا 16 ساله است بايد مورد حمايت قرار بگيرد يا اگر ظلمي به او شد، بتواند به حقش برسد و اگر اين اتفاق رخ ندهد، غفلتي است كه ما با تصويب نكردن قوانين مربوطه مرتكب شدهايم، ماييم كه نتوانستهايم حق سلب شده كودك را به او بازگردانيم يا مسائلش را مورد توجه قرار بدهيم و اين نوعي از كودكآزاري است.