• 1404 شنبه 24 خرداد
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4400 -
  • 1398 پنج‌شنبه 6 تير

گفت‎وگو با محمد سلامتي، وزير كار دولت جنگ

دولت ستادهاي جنگ اقتصادي تشكيل دهد

گروه اقتصادي

‌اصلاح‌طلباني كه در دوره انتخابات رياست‌جمهوري اخير از حسن روحاني حمايت كردند، متعلق به احزاب مختلفي هستند و در طيف‌هاي سياسي گوناگوني جاي دارند. محمد سلامتي، وزير كار زمان جنگ و از نزديكان به آخرين نخست‌وزير ايران و دبيركل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي در زمان فعاليت اين حزب را بايد در زمره سياسيون موسوم به «نيروهاي خط امام» به حساب آورد. حسبِ آنچه از او و هم‌انديشانش‌ در كابينه دوران جنگ به ياد داريم، عدالتخواهي و حمايت تمام‌قدشان از مستضعفان به عنوان مفاهيم و مسائل موكد در سطح شعارها و عملكردشان قابل‌ملاحظه بود. به همين جهت گفت‌وگو با او پيرامون مسائل روز كشور را از دلايل تنگناهاي اقتصادي و معيشتي امروز كشور آغاز كرديم. گفت‌وگويي كه با طرح ديگر مسائل مبتلابه ايران امروز ادامه پيدا كرد.

 

امروز معيشت مردم در مخاطره است و مخالفين دولت سعي دارند اين تنگناي اقتصادي را به تمامي به دولت نسبت بدهند و دولت را ناكارآمد جلوه بدهند. به نظر شما دلايل و ريشه‌هاي تنگناهاي اقتصادي موجود كدامند؟

آقاي روحاني در ابتداي كار وضع بساماني را در زمينه اقتصادي تحويل نگرفت. ركود در عرصه توليد، واردات بي‌رويه، قاچاق كالا، منفي بودن رشد توليد ناخالص ملي، بيكاري گسترده، كاهش ذخاير ارزي و محدود شدن منابع ريالي از جمله مشكلاتي بود كه آقاي روحاني وارث آن بود. به اين همه، تحريم‌هاي اقتصادي كه عمدتا ناشي از سوءمديريت درگذشته بود را نيز بايد اضافه كرد. بنابراين اكثر كساني كه سعي دارند همه مشكلات را به گردن اين دولت بيندازند، بيشتر مي‌خواهند از مسووليت خود در به وجود آمدن اين وضع طفره بروند. دولت روحاني در ابتداي امر بايد چاله‌چوله‌هاي عميق اقتصادي و سياسي به جامانده را پُر مي‌كرد كه كار بسيار سنگيني بود. با اين وصف او در شرايط عادي كار خود را شروع نكرد بلكه با مشكلات فوق‌العاده‌اي روبه‌رو شد. گرچه با اقدامات مفيدي كه انجام داد، جو ملتهب اقتصادي را به جو آرامش‌بخش و اميدواركننده تبديل كرد اما براي حل اصولي، لازمه عبور از آن شرايط اقتصادي، اولا اعتقاد به ضرورت حركت در جهت خوداتكايي، حداقل در ميان‌مدت بود. ثانيا لزوم احياي واحدهاي صنعتي و كشاورزي و نيز حمايت جدي از توليد در بخش‌هاي مختلف. ثالثا انتخاب مسوولان و مديراني كه به اين مهم پايبند باشند و رابعا پيگيري مجدانه اين امور. انجام اين كارها ضرورت داشت.

چگونه در ايران امروز مي‌توان توسعه و عدالت را با همپوشاني بيشتري در جامعه جاري كرد؟ دولت در اين شرايط بايد چه اقدامي را براي حمايت از اقشار آسيب‌پذير انجام دهد؟

خوشبختانه همه قوانيني كه در جهت حمايت از اقشار مستضعف و محروم جامعه لازم بوده به تدريج به تصويب رسيده است. آنچه معضل فعلي است، مساله توليد و اشتغال است. بنابراين تمركز كار دولت بايد متوجه اين مهم باشد. اين كار هم با توجه به بروكراسي حاكم بر ادارات، با بخشنامه و دستورالعمل و توصيه انجام‌شدني نيست. بايد ستادهاي جنگ اقتصادي در تهران و همه استان‌ها تشكيل شود و امور فوق را پيگيري كند. من تقريبا چنين پيشنهادي را در اوايل دولت يازدهم به دولت دادم اما شيوه تفكر آنها و بيش از حد متكي بودن و اعتماد به اجرايي شدن برجام، مانع از عمل به آن شد.

آقاي روحاني اخيرا به موضوع كمبود اختيارات رياست‌جمهوري اشاره كردند. چقدر اين كمبود اختيارات دست آقاي روحاني را براي اداره مطلوب كشور بسته است؟ به نظر شما براي احياي اختياراتي كه قانون براي رييس‌جمهور در مقام شخص دوم كشور در نظر گرفته، چه بايد كرد؟

آقاي روحاني روشن نكرده‌اند كه در چه زمينه‌اي اختيارات‌شان محدود است. ايشان كه حقوقدان هستند، بهتر بود همان ابتداي دولت يازدهم در مورد رفع محدوديت‌هاي وظايف رياست‌جمهوري اقدام مي‌كردند و تا حالا صبر نمي‌كردند. با اين حال به نظر من در محدوده كارهايي كه براي ساماندهي وضع اقتصاد و تحرك بخشيدن به جامعه لازم است، فعلا نيازي به اختيارات جديد نيست.

آقاي روحاني همچنين اخيرا به استفاده از ظرفيت‎هاي همه‌پرسي به عنوان يك اصل مهم قانون اساسي هم اشاره كردند. به نظر شما در مقطع كنوني چه مواردي مي‌تواند موضوع همه‌پرسي باشد؟ چرا بخش‌هايي درون حاكميت تا اين اندازه با طرح مساله همه‌پرسي مشكل دارند؟

من نمي‌دانم آقاي روحاني چه موضوعي را در ذهن خود براي همه‌پرسي در نظر داشتند ولي قانون اساسي ظرفيت مناسبي را براي حل مسائل بسيار مهم اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي از راه همه‌پرسي در نظر گرفته است. اين كار با تصويب دوسوم مجموع نمايندگان مجلس امكان‌پذير است. بنابراين بهتر است آقاي روحاني از اين طريق نظرات خود را پيگيري كند؛ اما به نظر من در شرايط فعلي هيچ موضوع بسيار مهمي كه نتوان آن را از راه‌هاي معمولي حل كرد و نياز به همه‌پرسي داشته باشد، وجود ندارد. آنها كه در چارچوب اقتدارگرايي قرار دارند، اصولا نه فقط با همه‌پرسي بلكه با انتخابات و راي مردم هم مشكل دارند.

در برابر هجمه‌ها و حاشيه‌سازي‌هاي مختلفي كه عليه دولت وجود دارد، اصلاح‌طلبان همچنان حامي دولتند. اين حمايت تا چه اندازه گفتماني است يعني معتقدند بقاي گفتمان اصلاح‌طلبي در گروي حمايت از آقاي روحاني است؟ و چقدر به عملكرد و دستاوردهاي دولت اعتقاد دارند؟

دولت مي‌توانست خيلي بهتر از اين عمل كند و انتظار اصلاح‌طلبان هم همين بود؛ ولي متاسفانه نشد. اصلاح‌طلبان چون خود اين دولت را به قدرت رساندند، از اين دولت حمايت كرده و مي‌كنند. البته آقاي روحاني از همان ابتداي كار، خود را اصلاح‌طلب ندانست و اصولگراي معتدل معرفي كرد و براين اساس نيروهاي خود را انتخاب و هدايت كرده و مي‌كند. مردم هم اين را خوب مي‌دانند. با اين وجود، همين مردم هم انتظاردارند كه اصلاح‌طلبان به حكم اخلاق حمايت خود را ازدولت ادامه دهند.

از برجام با وجود به فرجام نرسيدنش به عنوان مهم‌ترين كاري كه دولت آقاي روحاني انجام داده است، ياد مي‌شود. دستاوردهاي برجام با وجود كارشكني‌هاي خارجي و داخلي چه بوده كه از آن به عنوان مهم‌ترين فراز عملكرد دولت روحاني ياد مي‌كنند؟ اگر خروج ترامپ از برجام و عوامل بازدارنده در داخل كشور نبودند، اين توافق بين‌المللي چه دستاوردهايي مي‌توانست داشته باشد؟

كاري كه دردولت روحاني درمورد برجام انجام شد، تقريبا دردنيا بي‌سابقه بود. اين كار در حالي انجام شد كه ايران در يك طرف و پنج قدرت داراي حق وتو درشوراي امنيت به علاوه آلمان و نيزاتحاديه اروپا متشكل از 28 عضو درطرف ديگربودند. درنهايت آنچه نتيجه شد، با توجه به عدم تعادل وزن سياسي طرفين دعوي براي ايران مثبت بود و از اقدام متحد كشورها عليه ايران پيشگيري كرد؛ اما اين نتيجه ناشي از همكاري همه اركان مملكتي بود. اين خود الگويي است كه مي‌توان براي حل ديگر مسائل خارجي و داخلي از آن بهره گرفت؛ اما اين الگو درسطح بين‌الملل نيز بارها براي حل مسائل في‌مابين كشورها مورد توجه واقع شده است. اگر همه كشورهاي ذي‌ربط خود را پايبند و متعهد به اجراي برجام مي‌دانستند، بي‌ترديد همه از آن سود مي‌بردند. ضمنا اعتبار آنها و مهم‌‎تر از آن اعتبار مجامع بين‌المللي مثل شوراي امنيت كه برجام مصوبه آن است، تثبيت مي‌شد.

همچنين ظرفيت و پتانسيلي كه برجام دارا شد، هم قدرت سازندگي داشت و دارد و هم قدرت تخريبي. خروج امريكا از برجام، قدرت تخريبي برجام را به نمايش گذاشت. به اين معني كه هيچ موردي از پيمان‌شكني‌ها از سوي امريكا تا اين اندازه بي‌آبرويي، بي‌اعتباري و نيز خسارت اقتصادي و سياسي براي امريكا به بار نياورده است. جنگ تجاري امريكا با چين، جنگ تجاري امريكا با اروپا، لغو پيمان نفتا - قرارداد تجاري بين امريكا، كانادا و مكزيك- توسط امريكا، خارج شدن از پيمان آب‌وهوايي پاريس، لغو پيمان كنترل سلاح‌ه‍اي استراتژيك با روسيه و ... همه تحت‌الشعاع خروج امريكا از برجام قرار گرفت. خروج تدريجي كشورهاي مختلف جهان از زير سلطه دلار، يكي از نتايج زيان‌بار اقتصادي خروج امريكا از برجام است. ازدست دادن بازارهاي متنوع و گسترده يكي ديگر از زيان‌هايي است كه متوجه امريكا شده است. ملت امريكا دارد تاوان نوكري امثال ترامپ براي لابي صهيونيستي را مي‌دهد.

با توجه به تنش‌هاي مستمري كه ترامپ در رويايي با ايران به وجود آورده، امروز موضع كشور در قبال امريكا با جميع شرايط موجود چه بايد باشد؟

در حال حاضر در مقابله با امريكا فقط مقاومت است كه مي‌تواند جوابگو باشد. غير از مقاومت، عقب‌نشيني بي‌وقفه حتمي است. مقاومت هم از طريق بالابردن توان دفاعي، قدرتمند شدن بنيه اقتصادي و از همه مهم‌تر اقدام جدي در جهت هرچه بيشتر شدن وحدت ملي امكان‌پذير است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون