در شهر هرآنكه هست
سيد علي ميرفتاح
تلويزيون نديدن البته كه فضيلت است. مطلق تلويزيون را عرض ميكنم نه تلويزيون كي و چي. خدا را شكر ساعت كار و سبك زندگي ما با جلوي تلويزيون نشستن و فيلم و مسابقه و سرگرمي ديدن جور درنميآيد. من سريال گاندو را نديدم و در جريان قصه و ماجرايش نيستم.
در گوشي موبايلم و در بعضي كانالهاي تلگرامي و صفحات ايستاگرامي چيزهايي ديدهام و شنيدهام، اما اين ديدهها و شنيدهها حكم حاشيه دارند و به كار قضاوت متن نميآيند. اينكه حاشيههاي گاندو از متنش بزرگتر و جنجاليتر شده جاي تامل دارد و خوب است كه كمي دربارهاش صحبت كنيم. دولت صراحتا ميگويد كه از تلويزيون نخواسته تا بخشهايي از سريال را سانسور كند. در فيلم چندجا اسم رييسجمهور و خواهرزادهاش آمده كه عوامل فيلم مجبور به بريدنش شدهاند و به جايش بستگان يكي از مسوولان گذاشتهاند. در فضاي مجازي، هم نسخه اصلي موجود است، هم نسخه سانسور شده. همينجا سوال پيش ميآيد كه اگر عوامل سريال ديگري در اعتراض بهسانسور، اقدام به پخش اصل فيلمشان كنند آيا اشكالي ندارد؟ اشتباه برداشت نكنيد.
طرفدار سانسور نيستم، به خصوص در اينجا موافق پخش كامل چيزي هستم كه كارگردان تاييد ميكند اما به نظر ميرسد كه تلويزيون در برخورد با اين فيلم سياست يك بام و دو هوا پيش گرفته. در واقع چون بحث، سياسي شده و مجالي براي زدن دولت دست داده، تلويزيونيها هم چشمشان را بر پخش غير قانوني نسخه اصلي بستهاند. اگر سريال ديگري اين كار را ميكرد و در دنياي مجازي اصل قضيه را لو ميداد، با او برخورد نميكردند؟ اما قضيه به همينجا ختم نميشود. ربيعي كه سخنگوي دولت است صراحتا گفته كه ما از تلويزيون ميخواهيم كه هرچه را دارند پخش كنند و چيزي را نبرند. اما از اين طرف عوامل فيلم از فشار دولت به صدا و سيما گله ميكنند.
اين فشار را ديدم كه بازيگر فيلم هم تاييد كرده و با لحني گلايهآميز گفته چرا اسباب زحمت تهيهكننده سريال را فراهم ميآوريد كه تا پنج صبح مشغول بازبيني شود؟ معني اين حرفها آن است كه دولت اگرچه در ظاهر ادعاي دموكراسي و آزاديخواهي و رفع فيلتر و سانسور ميكند اما زيرزيركي فشار ميآورد تا اسم خواهرزاده رييسجمهور برده نشود. از دو حال بيرون نيست. يا عوامل فيلم دروغ ميگويند و يا دولت و سخنگويش. حتي ايجاد اين شائبه نيز زشت و غيراخلاقي است لذا تلويزيون وظيفه دارد صريح و سريع وارد ميدان شود و اصل ماجرا را ايضاح كند. هر كس در اين ميان دروغ گفته بايد رسوا و سيهرو شود، علاوه برآن درس عبرتي شود براي آنها كه صاف به چشم مردم نگاه ميكنند اما دروغ
ميگويند.
يك نكته ديگر را نبايد از نظر دور نگه داريم. چنين حاشيهسازيهايي به اعتبار دولت آسيب ميزند اما سريال از آنها سود ميبرد و باعث مطرح شدنش در جامعه ميشود. همين حاشيهسازيها و جنجالآفرينيهاست كه سريال را سر زبانها مياندازد و باعث ديده شدنش ميشود. نميگويم تلويزيون و عوامل سريال خودشان مشغول حاشيهسازياند، بلكه ميگويم اتفاقا در اين ميان اگر يكي سود كرده باشد همين طرف است كه اتفاقا من به عنوان روزنامهنگار ميخواهم از ايشان تشكر كنم و اقدامشان را در شكستن تابوهاي غير واقعي
بستايم.
درست است كه امروز اين تابوشكني رنگ و بوي سياسي دارد و بيشتر تسويهحساب جناحي را ميماند، اما مهم اين است كه راه باز شده و همينكه از رييسجمهور بگذرد به ديگر مسوولان هم ميرسد. اين تابوشكنيها بد نيست، سرجمع به درد مردم ميخورد و به كار تقويت نهادهاي مردمي و دموكراتيك ميآيد.
اگر امروز گاندو راه باز كرده كه بشود به رييسجمهور و خواهرزادهاش گير داد فردا يك سريال ديگر به سراغ مقام ديگر و آقازاده ديگر ميرود.گر حكم شود كه مست گيرند/ در شهر هرآنكه هست گيرند. امريكاييها هم در هاليودشان كم از اين كارها نميكنند. بد هم نيست. آنها هم يك روز براي نشان دادن پليس فاسد يا كشيش بدجنس يا وزير دستكج يا سناتور جنگافروز يا ژنرال ديوانه و معاون دلال مشكل داشتهاند.
اما رفتهرفته راه را باز كردهاند و امروز به راحتي آب خوردن فيلم ديكچني ميسازند و اسرار رييسجمهور جنگطلب و معاون فاسدش را برملا ميكنند. گاندو البته كه آميخته به شائبههاي سياسي است. شايد چارهاي هم نبوده. اما تهش يك اتفاق خوب است كه بايد به فال نيكش گرفت. نه فقط در سينما و تلويزيون كه در عالم واقع دارد برايمان جا ميافتد كه مسوولان هم يكي هستند مثل ما. نه از آسمان آمدهاند و نه فاميل انبياء و اوليائند. دهه شصت و هفتاد ما اينطور فكر نميكرديم. اين يك رشد قابل اعتنا و يك بلوغ سياسي/ اجتماعي است كه از آنجا توانستهايم خود را به اينجا برسانيم و در نقد مسوولان حتي مسوولان بلند پايه به لكنت نيفتيم و از چيزي و كسي نترسيم. از اين حيث برخورد دولت و ربيعي هم گفته هرچه را دارد نشان دهيد، قابل ستايش است.