ادامه از صفحه اول
دست برتر ايران
امريكا در يارگيري نمايشي در خليج فارس امتياز چنداني به دست نياورده است. از ناتو گرفته تا قدرتهاي اقتصادي اروپا و كره و ژاپن ترجيح دادند وارد بازي دو سر باخت امريكاييها نشوند. سرنوشت طرحهاي خيالي تيم ب به دريا نرسيده به هوا رفت! اخيرا اخبار مثبتي از چرخشي واقعبينانه نزد سياستمداران كشورهاي حوزه خليج فارس به گوش ميرسد. لازم نيست خيلي خوشبين باشيم تا صداي گسست ائتلاف ضد ايراني را بشنويم بلكه كافي است اخبار داخلي كنگره امريكا در تحريم فروش سلاح به ائتلاف ضد يمني و توييتهاي تحقيركننده ترامپ كه دايم كشورهاي حاشيه خليج فارس را تخفيف و يادآوري ميكند كه بدون حمايت امريكا همگي يك لقمه چپ ايران خواهيد بود، ببينيم و بشنويم... . ايران براي آنكه آخرين ميخ را به طرح حمايت ناوگاني امريكا در خليج فارس بكوبد بايد گامي بلند و تعيينكننده در تنشزدايي با كشورهاي حاشيه خليج فارس به ويژه امارات و سعودي بردارد. اين گام ميتواند مقدمهاي براي اجراي «طرح عدم تعرض» باشد. ايران ميتواند اعلام كند در صورتي كه كشورهاي منطقه با پرچمهاي خودشان در خليج فارس كشتيراني كنند مورد حمايت جدي ناوگان ايراني خواهند بود. اين سياست ايراني ميتواند دست بالا را در تعاملات منطقهاي خليج فارس به ايران عزيز اختصاص دهد. اين قدم نخست براي تنشزدايي ايران در منطقه برخلاف گذشته از موضع اقتدار و به قصد بومي كردن امنيت در منطقه صورت خواهد گرفت. گاهي بايد در پارادايمهاي راهبردي نيز تجديد نظر كرد. انعطاف شرط اصلي براي حيات سياسي است. همانگونه كه ما در مقابل تغيير شرايط محيطي تن به تغيير ميدهيم بايد امكان تغيير دشمنان را نيز محتمل بدانيم. هرگز نميگويم كه چشمبسته و خوشبينانه هر انعطاف جزيي را نشانه تغيير راهبرد دشمن بدانيم. آنچه قابل تاكيد ميدانم آن است كه دشمنان ما همچون ما انسان هستند؛ امكان تغيير روش دارند؛ شايد آنها هم دارند با آزمون و خطا، نظريهاي را راستيآزمايي ميكنند. همه حرف اين است كه به آنها امكان و اجازه تغيير دهيم؛ اگر ميخواهند واقعا تغيير كنند.
مذاكره مردمي آري يا نه
براي نمونه همين اظهارنظر آقاي ترامپ كه در ايران به خاطر تكهاي نان چهها كه نميكنند، كافي است نمايندهاي از امريكا به هر شهر از شهرهاي ايران كه مدعياند به خاطر تكهاي نان شورش ميشود بيايد و در يك فراخوان سمنها و فعالان آن شهر از مردم بخواهند ظرف دو، سه ساعت هواپيماي حامل نماينده امريكا را پر از نان بكنند تا به رايالعين ببينند اطلاعاتي كه به رييسجمهور امريكا دادهاند به كلي عاري از حقيقت است. هرچند اگر خواستار واقعيت باشند كافي است از تصاوير ماهوارههاي خود زماني كه حادثهاي در كشور مانند سيل يا زلزله اتفاق ميافتد واقعيت را ببينند كه كاروانهاي حامل كمكهاي مردمي از هر سو به طرف محل حادثهديده در حركت است. وقتي كانال ارتباطي قطع باشد اظهارنظرهايي از اين دست از زبان مخالفان نظام كه منبع اطلاعاتي آنان افراد خاصي هستند امري طبيعي است.
كاش ميشد ترتيبي داد تا نمايندگان واقعي مردم امريكا به ايران ميآمدند و به عينه ميديدند كه مردم عليرغم سايه سنگين تحريمهاي ظالمانه به زندگي معمولي خود مشغول هستند. ميليونها دانشآموز و هزاران دانشجو در مدارس و دانشگاهها مشغول به تحصيل هستند.
همين فعاليت موشكي ايران كه خار چشم دشمنان كشور شده است توسط دانشمندان ايراني صورت ميگيرد. ايران برخلاف نظر آقاي ترامپ بعد از جنگهاي روسيه با كشورمان كه منجر به عهدنامههاي گلستان و تركمانچاي و آخال و اتفاقا اجماع كشورهاي آن روزگار باعث شكست ايران شد، در كدام جنگ ايران شكست خورده؟
امريكا در ويتنام به بهانه مبارزه با كمونيسم هرچه در توان داشت به كار برد اما مفتضحانه شكست خورد. در عراق و افغانستان و هر كجا كه به عنوان ابرقدرت وارد شد، پيروزي در كارنامه خود ثبت نكرد اما ايران زماني كه در ضعف كامل بود، با ابرقدرت شرق، شوروي با مذاكرهاي زيركانه درافتاد و مانع جدايي آذربايجان شد. از جنگهاي جنوب رييسعلي دلواري ميگذرم كه انگلستان را سر جاي خود نشاند.
كاش راه مذاكره مردمي با غرب باز بود و انگشت اتهام به سوي مذاكرهكنندگان مردمي نشانه نرود تا ثابت شود به گفته آقاي ظريف هيچ ايراني را نبايد تهديد كرد. اينجا ايران است؛ قديميترين تمدن جهان كه به گفته ويل دورانت- تاريخنگار امريكايي- يكي از ده حوزه تمدني و تمدنساز جهان به شمار ميرود.
سوداگران بحرانساز مسكن
با كاهش روند صعودي قيمتها، اين سودجويان به زودي سرمايههاي خود را از اين بخش خارج كرده و وارد ديگر حوزهها ميكنند و اين امر احتمالا به كاهش افزايشهاي غير واقعي نرخ مسكن و تخليه حباب تورمي موجود منجر ميشود. امروز ميبينيم كه سوداگران وارد ديگر بازارها مانند بورس شدهاند و در آنجا نيز تلاطمهايي جدي به وجود آوردهاند. اين سوداگران بحرانساز بايد از بازار مسكن خارج شوند تا بتوان پس از آن فكري براي آينده بازار و چگونگي بازگرداندن قدرت خريد مردم كرد؛ فكري كه شايد در سالهاي گذشته زمان بهتري براي پيگيري آن وجود داشت اما امروز فرصت و زمان كمتري در اختيار مسوولان و سياستگذاران قرار دارد.