• ۱۴۰۳ شنبه ۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4432 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۴ مرداد

مشروطه و مجلس مردم‌گرا

رضا مختاري‌اصفهاني

انقلاب مشروطه ايران اگرچه در نظر برخي صاحب‎نظران نه انقلاب كه جنبش است، اما باتوجه به ويژگي‎هاي سلبي و ايجابي آن كه از شرايط هر انقلابي است، آن را مي‎توان يك انقلاب ناميد. نكته آنكه ويژگي‎هاي ايجابي انقلاب مشروطه بيشتر از ويژگي‎هاي سلبي آن است. ايجاد نهادهاي مختلف ازجمله اين ويژگي‎هاست. مشروطه ايران اما بيشتر انقلاب طبقه متوسط شهري شناخته مي‎شود و تشكيل اولين مجلس برمبناي طبقات به نوعي محروم ‎ساختن توده‎هاي مردم از حضور در مهم‎ترين نهاد برآمده از مشروطه تلقي مي‎شود. البته بخشي از توده‎هاي شهري بيشتر از طريق نمايندگان اصناف در مجلس نمايندگي مي‏شدند؛ نمايندگاني كه مشهدي باقر بقال و سيدحسن تقي‎زاده از آن جمله بودند. اكثريت جامعه ايران آن روزگار، يعني روستاييان اما نمايندگان‌شان همان نمايندگان طبقه مالكان زميندار بودند. ايلات نيز با آنكه بخشي از آنان توسط قاجاريه نمايندگي مي‎شدند، اما به معناي واقعي در مجلس اول نماينده نداشتند، از همين رو همراهي سردار اسعد بختياري با مشروطه‎خواهان در مقابله با محمدعلي‎شاه به جهت سهيم ‎شدن در ساختار جديد قدرت بود. اين محروم ‎ماندن بخش‎هاي مهم جامعه ايران از حضور در مجلس اول آيا نشانه‎اي بر عدم مشاركت آنان در رويدادهاي مشروطه است؟ با وجود آنكه انتخابات مجلس طبقاتي بود اما گفتمان حاكم بر قانون اساسي و مجلس اول گفتمان مردم‎گرا بود.
از همين رو برخلاف تركيب نمايندگان، در اصل سي‎ام متمم قانون اساسي اشاره شده بود: «وكلاي مجلس شوراي ملي... از طرف تمام ملت وكالت دارند نه فقط از طرف طبقات مردم يا ايالات و ولايات و بلوكاتي كه آنها را انتخاب نموده‎اند.» حتي پيش از متمم، در اصل سيزدهم متن اوليه قانون اساسي كه با عنوان نظامنامه اساسي معروف بود، بر اطلاع همگاني از مذاكرات مجلس تاكيد شده بود: «مذاكرات مجلس شوراي ملي از براي آنكه نتيجه آنها به‌ موقع اجرا گذارده تواند شد، بايد علني باشد. روزنامه‎نويس و تماشاچي مطابق نظامنامه داخلي مجلس حق حضور و استماع دارند بدون اينكه حق نطق داشته باشند. تمام مذاكرات مجلس را روزنامجات مي‎توانند به طبع برسانند بدون تحريف و تغيير معني تا عامه ناس از مباحث مذاكره و تفصيل گزارشات مطلع شوند. هركس صلاح‎انديشي درنظر داشته باشد، در روزنامه عمومي بنگارد تا هيچ امري از امور در پرده و بر هيچ‎كس مستور نماند. لهذا عموم روزنامجات مادامي كه مندرجات آنها مخل اصلي از اصول اساسيه دولت و ملت نباشد، مجاز و مختارند كه مطالب مفيده عام‎المنفعه را همچنان مذاكرات مجلس و صلاح‎انديشي خلق را بر آن مذاكرات به طبع رسانيده، منتشر نمايند...»
در واقع مجلس طبقاتي مشروطه نماينده منافع عمومي بود. منافع عمومي كه بايد از انحصار نيروهاي خاصي خارج مي‎شد. نمايندگان بر اين باور بودند كه شهرها تحت سلطه و مديريت نيروهاي غيرشهري يعني ايلات و خوانين هستند. سلطه‎اي كه اعتراض اهالي شهرها را در قالب شورش نان و گوشت يا اعتراضات صنفي موجب مي‎شد. از دل اين دغدغه قوانين تشكيل انجمن‎هاي ايالتي و ولايتي و انجمن‎هاي بلدي تصويب شدند. اين قوانين نه تنها مديريت ايالات و ولايات و شهرها را به منتخبان مردم واگذار مي‎كردند كه در شرح وظايف اين انجمن‎ها به‌ويژه انجمن‎هاي بلدي آموزش و تربيت مدني شهرنشينان و تبديل آنان به شهروند وجود داشت. علاوه بر نهادهاي حاكميتي برآمده از مشروطه، نهادهاي مدني چون مطبوعات و تشكل‎ها هم وجه مردم‎گرايي گفتمان مشروطه را نمايندگي مي‎كردند؛ مطبوعاتي كه علاوه بر دولتي‎ نبودن، زبان و ادبيات‌شان كمترين نسبت را با زبان پرتكلف و رسمي روزنامه‎هاي پيش از مشروطه داشت. اخبار روزنامه‎ها برخلاف گذشته كه نشاني از اعمال قدرت سلطنت قاجاري داشتند، ردي از مردماني داشتند كه پيش از اين رعيت شمرده مي‎شدند. بر اين مبنا شخصيت‎هاي ستون طنز علي‎اكبر دهخدا در روزنامه صوراسرافيل مابه‎ازايي در ميان فرودستان جامعه داشتند. البته در اين مردم‎گرايي رگه‎هايي از افراط نيز مشاهده شد. ازجمله مقالات روزنامه‎هاي مساوات و روح‎ا‎لقدس گاه به پرده‎دري پهلو مي‎زدند. انجمن‎هاي مردمي هوادار مشروطه هم نمادي از مشاركت مردمي در امور سياسي بودند. با آنكه اين انجمن‎ها به جهت اقدامات افراطي برخي‎شان و نفوذ نيروهاي دربار در برخي ديگر كارنامه‎اي پرمناقشه دارند، اما نبايستي بر وجودشان يكسره قلم نفي كشيد. نگاه نخبه‎گرايانه عبدالرحيم طالبوف كه بعدها در پژوهش‎هاي فريدون آدميت دنبال شد، اين انجمن‎ها را نشانه‎اي از «هرج و مرج» مي‎دانست كه بر رهايي از «گاو دو شاخه استبداد» و گرفتار شدن به «گاو هزار شاخه مشروطه‌خواهان» دلالت داشت. برمبناي همين گفتمان مردم‎گرا ادبيات فقهي هم دچار تحول شد. علامه ناييني در كتاب «تنبيه‎الامه و تنزيه‎المله» مبناي مشروعيت حكومت‎هاي غيرمعصوم را «رفاهيت عامه» مي‎دانست. رفاه عمومي و رضايت اكثريت مي‎توانست ملاك مشروعيت براي چنين حكومت‎هايي باشد. شيخ‎فضل‎الله نوري هم در تبيين مشروطه مشروعه پا از حوزه فقهي بيرون نهاد و با انتشار روزنامه «لوايح» نظريات خود را در حوزه عمومي مطرح كرد. چنين وضعيتي نشان مي‎دهد با وجود مجلس طبقاتي دوره اول اين گفتمان مردم‎گرا بود كه بر فضاي سياسي و اجتماعي ايران غلبه داشت. البته اين گفتمان محذوفان مهمي همچون زنان داشت؛ محذوفاني كه علاوه بر محروميت از انتخاب‎ شدن و انتخاب ‎كردن، نمي‎توانستند به عنوان تماشاچيان مذاكرات مجلس حضور يابند. زنان اما با حضور در اجتماعات گوناگون به‌تدريج خود را بر اين گفتمان تحميل كردند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون