• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۱ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4440 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۲۴ مرداد

ادامه از صفحه اول

در رثاي يك معلم فرهيخته

ابتدا توانست در آموزش و پرورش شهرستان نطنز استخدام شود و به تدريس در دبيرستان بپردازد. چند سالي در نطنز بود تا اينكه خود را به آموزش و پرورش نجف‌آباد منتقل كرد و سال‌هاي زيادي به عنوان دبير دبيرستان‌ها و استاد مركز تربيت معلم نجف‌آباد خدمت كرد تا بازنشسته شد.

٭ ٭ ٭

محمدعلي رضاييان از سنين نوجواني و جواني، فرد بسيار فعال در عرصه سياست و فرهنگ و هنر بود. شايد سن او به 10 سال نرسيده بود كه در بعضي محافل خانوادگي با قصه‌هاي تخيلي كه خود في‌البداهه خلق مي‌كرد، حاضران را به تعجب و خنده وا مي‌داشت. بنده با توجه به نسبتي كه با او داشتم، از كودكي با او بودم و مي‌توانم بگويم كه بهترين دوست و همراه دوران نوجواني و جواني من بود كه در همان دوران از او بسيار آموختم. او به دليل روحيه شاداب و ذهن فعال و بياني طنزگونه كه داشت خيلي از هم سن و سال‌هاي خود را تحت تاثير قرار مي‌داد. در دبيرستان كه بوديم با گردآوري تعدادي از محصلين دبيرستاني يك محفل فرهنگي - سياسي تحت عنوان كانون آموزشي دين و دانش را پايه‌گذاري كرد. اين كانون كه به مرور جوانان انقلابي نجف‌آباد را در خود پرورش مي‌داد تا پيروزي انقلاب حضوري فعال در عرصه سياسي و فرهنگي داشت و آقاي رضاييان هدايت آن را به دست گرفته بود. اگر بخواهم گزارشي از فعاليت‌هاي حدودا 10 ساله اين كانون عرضه كنم اين يادداشت را خيلي طولاني مي‌كند، فقط همين را بگويم كه اين كانون در پوشش فعاليت‌هاي مذهبي و فرهنگي، جوانان مبارزي را به جامعه تحويل داد. استاد رضاييان يك معلم تمام‌عيار بود، يك نويسنده خوش‌فكر و خوش‌قلم بود، شاعري خوش‌قريحه بود، نقاش و خطاطي خوش‌ذوق بود. سخنراني خوش‌بيان بود. روزنامه‌نگاري را هم تجربه كرده بود. زماني كه در نطنز به تدريس در دبيرستان مشغول بود، هفته‌نامه‌اي با محتواي سياسي و ادبي و اجتماعي، اما با مطالب و طرح‌هاي طنز و شيرين را به تنهايي مي‌نوشت و منتشر مي‌كرد كه نام آن «تحفه نه طنز» بود. او نويسندگي كتاب را از پيش از پيروزي انقلاب شروع كرد. در همان زمان دو كتاب كودك به نام‌هاي «آره بچه جون من زنبورم» و «ما با همديگه برابريم» نوشت كه توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامي در شمارگان زياد منتشر شد. اين دو كتاب در زمان فقدان داستان‌هاي مذهبي براي كودكان مورد استقبال چشمگير جامعه قرار گرفت. پس از پيروزي، همين دو كتاب علاوه بر اينكه همچنان پرفروش بود، در راديو ايران هم به وفور براي مخاطبان كودك خوانده مي‌شد، زيرا با قلمي شيرين و شعرگونه و كمي هم آميخته با طنز نوشته شده بود. بعد از انقلاب آقاي رضاييان كتاب‌هاي ديگري هم براي نوجوانان و جوانان نوشت كه در آنها هم از هنر شعر و طنز و نقاشي و طراحي كه همه‌اش هنر خود او بود بهره فراوان برد. كتاب‌هايي به نام: دريچه‌اي به باغ مينو، راز يك عالمه راز، نواي دل، رسم دلدادگي، هدي از خواب بيدار مي‌شود، ساده‌آموز طراحي، كاربرد خط در گرافيك و... يادآوري مي‌كنم كه مطالب بعضي از اين كتاب‌ها الهام گرفته از آيات قرآن كريم است كه در پاورقي به آيات مربوطه اشاره كرده است. ضمنا كتاب‌هاي تحليلي خوبي هم براي بزرگسالان در موضوع دفاع مقدس نوشته كه متاسفانه منتشر نشده‌اند. اين اواخر هم روي مبحث «مديريت زمان» تحقيقاتي را شروع كرده و مقداري هم نوشته بود كه عارضه بيماري و فراموشي و سپس مرگ، فرصت به نتيجه رساندن آن را به او نداد. استاد محمدعلي رضاييان انسان جست‌وجوگري بود، راه‌هاي گوناگوني را تجربه كرد، اما مثل اينكه به سرمنزلي كه در ذهن و دلش بود نمي‌رسيد. روحي لطيف داشت، شهر شيراز را بسيار دوست مي‌داشت، تقريبا همه تعطيلات نوروز را در آن شهر زيبا مي‌گذراند. يك بار از او علت را پرسيدم مي‌گفت اين شهر به من آرامش مي‌دهد. فردي هميشه شاداب و بذله‌گو بود. اين شادابي و بذله‌گويي البته در همه اعضاي خانواده پدري‌اش جريان داشت. پدر و مادر او، خواهران و تنها برادر او هم در خنديدن و خنداندن ديگران گوي سبقت را از يكديگر مي‌ربودند و مي‌ربايند. خدايش رحمت كند كه راقم اين سطور هميشه و همه جا براي او احترام خاصي قائل بودم؛ اگر چه مدتي هم از نظر سياسي در دو جبهه بوديم، اما هرگز از او فاصله نگرفتم و براي بعضي مواضعش او را سرزنش نكردم، چون مي‌پنداشتم اين انسان شريف آن قدر براي ديگران زحمت كشيده و بزرگي داشته كه اين ديدگاه‌هاي زودگذر، چون در جامعه تاثير چنداني نداشته، گردي بر بزرگواري‌اش نمي‌نشانده است. رحمت‌الله عليه

حتما مي‌دانند

توضيح سردبير: اين يادداشت نه از موضع حقوقي نوشته شده و نه به محتواي پرونده «محيط‌زيستي‌»ها مربوط است. دو سطرش را كه بخوانيد درمي‌يابيد كه يادداشتي از دل برآمده است و دوستي از سر دلتنگي براي دوستانش چيزي نوشته و به قدر خود براي استخلاص آنها گواهي داده. خيلي راحت مي‌شد اين چند سطر را ضربدر قرمز زد و جلوي چاپش را گرفت. وارد اين مقولات نشويم هم بهتر است هم دردسرش كمتر. اما از آنجايي كه كار اين محيط‌زيستي‌ها زيادي به طول انجاميده، گفتيم شايد يادداشت كوتاه آقاي دره‌شوري كمك كند تا پرونده هرچه زودتر وارد مرحله تعيين تكليف شود. اين تعيين تكليف قطعا يك كار تخصصي است و با احساسات و خواهش نمي‌شود آن را به نتيجه رساند. در كشور ما كارشناسان زبده‌اي وجود دارند كه همه بايد به تشخيص‌شان احترام بگذاريم و نظرشان را هرچه باشد بپذيريم، مع‌ذلك شنيدن نظر كارشناسان محيط زيست هم خالي از لطف نيست.

پايش حساب‌هاي بانكي

البته كه اگر بانكي از قوانين پايه‌اي افتتاح حساب سرپيچي كند و نظارتي بر هويت صاحبان حساب‌ها نداشته باشد در اين صورت زمينه براي ورود پول‌هاي كثيف به اقتصاد ايجاد مي‌شود. ردگيري پول‌هاي كثيف در اقتصاد مشكل است و اگر اينها به چرخه بانكي وارد شوند، در آن صورت سيستم بانكي در معرض آسيب بيشتري قرار مي‌گيرد.

البته در برخي موارد افراد حساب‌هايي دارند كه به هر دليل از آن استفاده نكرده، بنابراين براي تكميل مدارك به بانك مراجعه نمي‌كنند. هر چند بايد براي اين حساب‌ها نيز تدبيري انديشيد، چرا كه در آمارهاي مربوط به بانك مركزي منعكس مي‌شوند.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون