• ۱۴۰۳ شنبه ۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4445 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۳۱ مرداد

جلوگيري از تراژدي فرهنگي

بهروز غريب‌پور

سليقه و خواست مردم از هنر دغدغه اين روزهاي من است. براي

من مهم است كه مردم اين روزها از ميان هرآنچه به نام هنر وجود دارد، از سينما و تئاتر و موسيقي تا ادبيات و شاخه‌هاي ديگر هنري، چه مي‌خواهند و از چه چيز خوش‌شان مي‌آيد.

اگر به خبرها دقيق شويم و بدانيم كه ميزان كتاب‌خواني و تيراژ كتاب‌ها به ارقامي مثل 200 يا 300 جلد مي‌رسد متوجه اتفاقي مي‌شويم؛ اينكه خواندن و مطالعه كردن در ميان مردماني كه بزرگاني چون مولوي و سعدي و فردوسي و خيام و حافظ و هزاران نام درخشان ديگر را در تاريخ خود دارند، امروز جايگاهي ندارد و اين اتفاقي تاسف‌آور است. پيامد اين اتفاق سريال‌هاي بي‌نهايت سطحي است كه اين روزها از تلويزيون پخش مي‌شود؛ اتفاقي كه در ادامه تنزل سليقه مخاطبان، توليد‌كنندگان و مديران فرهنگي است.

در حوزه سينما هم اوضاع بهتري نداريم. چندي پيش با تهيه‌كننده‌اي صحبت مي‌كردم كه مي‌گفت: هنگام ارزيابي يك سناريو مي‌گويند اين فيلم 25 يا 30 جاي خنده دارد. يعني متلك‌ها و بي‌خودي خنديدن‌ها امروز براي يك فيلم امتياز محسوب مي‌شود و كسي سرمايه‌اش را براي يك اثر ماندگار سينمايي هزينه نمي‌كند. در حوزه موسيقي هم مي‌بينيم كه روزبه روز بر شمار آثار توليد شده‌اي كه مانند فست‌فود توليد شده‌اند اضافه مي‌شود و هر روز خواننده‌هايي وارد عرصه موسيقي مي‌شوند، بدون هيچ سابقه خوانندگي. در عين حال كساني كه در عرصه موسيقي زمينه و تجربه‌اي داشتند و دغدغه‌هاي اصيلي را در سر داشتند متاسفانه اين روزها محو شده‌اند. در تئاتر هم اوضاع بهتري نداريم. ميزان نمايشنامه‌نويس و كارگردان و بازيگر به‌قدري زياد شده كه اصلا صحنه‌هاي ما جوابگوي اين تعداد نفرات نيست. اما چه آثاري توليد مي‌شود؟

بنده به عنوان يكي از اعضاي سياستگذاري تئاتر ايران‌شهر عرض مي‌كنم، درخواست‌هايي كه براي اجرا به دست ما مي‌رسد بلافاصله در تقاضاي خود چند چهره معروف را نام مي‌برند كه قرار است اينها ايفاي نقش كنند. واضح است كه توليدكنندگان پي‌ برده‌اند تماشاگر براي ديدن يك اثر نمي‌آيد بلكه ديدن يك فرد خاص است كه موضوع اصلي است. ارزيابي اين مسائل تنزل مقام توليدكنندگان و مخاطبان است كه مطمئنا در آينده اثر منفي خواهد داشت و ما را با يك تراژدي معنوي روبه‌رو مي‌كند.

چند سال پيش پوتين به عنوان رييس‌جمهور روسيه، كسي كه مسووليت اداره و نظام اجرايي را دارد، دستور داد دانش‌آموزان در دوران دبستان و دبيرستان بايد 100 اثر را از آثار نخبگان ادبي روسيه بخوانند، چرا كه روسيه هم بعد از يك فروپاشي اخلاقي و اجتماعي در چنين ورطه‌اي گرفتار شده بود. اما پوتين به عنوان يك مدير، به آراي مشاورانش توجه كرد و قبول كرد كه اگر به اين موضوع توجه نكند، روسيه در آينده نسلي بدون هيچ پيشينه‌اي از فرهنگ و ادبيات روسيه دارد.

حالا ما با اين پشتوانه فرهنگي ادبي، نه در تلويزيون نه در راديو و نه در مطبوعات توجه مناسبي به موضوعات فرهنگي نداريم؛ مگر اينكه سالي يك بار سالروز حافظ باشد يا بزرگداشت مولوي تا نظري را از استادي درباره آن شاعر يا هنرمند جويا شويم و ديگر هيچ.

اتفاق هولناكي كه به رسانه‌ها و مطبوعات ما نيز سرايت كرده اين است كه ما به همه امور از زاويه سياست مي‌پردازيم و همه مطالب را سياسي نگاه مي‌كنيم.‌ اي‌كاش دست‌كم اين نگاه سياسي از زاويه نگاه متكي بر تحليل و آناليز دقيق وقايع باشد. اما از صدر تا ذيل همه‌چيز بر اساس نگاه سياسي بسيار سطحي مورد توجه قرار مي‌گيرد. بسياري از رسانه‌ها امروز طالب خبرهاي جنگ و جنجال‌ها هستند تا موضوعاتي پيرامون هنر يا يك هنرمند. به عقيده من سياسي شدن نگاه‌ها يك بيماري و يك عارضه عمومي است. اما‌ اي كاش اين سياست‌زدگي دست‌كم بر پايه درستي قرار مي‌گرفت. متاسفانه اغلب افراد فقط مولد شايعه‌هاي سياسي‌اند. يعني صحبت از هر خبري كه مي‌شود اشخاص خود را موظف مي‌دانند بر آن خبر بيفزايند و اين به عقيده من به دليل عدم مديريت رسانه‌اي جامعه است. در مجموع سياست و فرهنگ ما سطحي شده است و مخاطبان هم به همين ترتيب. حاصل سطحي شدن هم تيراژ پايين كتاب و مبتذل شدن فرهنگ است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون