گروه اجتماعي
«سازمان سنجش و آموزش كشور موظف است ظرفيت پذيرش مربوط به رشتههاي علوم پزشكي براي سال تحصيلي99- 1398 و به بعد را به ميزان 2 برابر افزايش دهد و نسبت به انتقال دانشجويان رشتههاي علوم پزشكي واجد شرايط به داخل كشور اقدام مينمايد.» اين ماده واحدهاي است كه در پايان طرح نمايندگان خواستار افزايش ظرفيت پذيرش رشتههاي علوم پزشكي آمده است؛ طرحي كه با عنوان طرح دوفوريتي تدوين شد و در مراحل اوليهاش توانست امضاي بيش از 80 نماينده مجلس را در پاي خود ثبت كند. شايد همين ميزان استقبال نمايندگان و قيد دوفوريت و الزام به افزايش دوبرابري ظرفيت پذيرش دانشجو بود كه ناگهان موجي از ابراز نگراني و اعتراض و هشدار را از سوي وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشكي و حتي دانشجويان اين رشته به دنبال آورد؛ موجي كه همچنان ادامه دارد.
«هر سال ۷ هزار نفر دانشجوي پزشكي فارغالتحصيل ميشوند كه براي نقاط محروم 30درصد ظرفيت ويژه در نظر گرفتيم. به عنوان وزير بهداشت و كسي كه چهار دهه از عمر خود را در اين حوزه صرف كرده است، ميگويم كه ما با كمبود پزشك به شكلي كه برخي مطرح ميكنند، مواجه نيستيم. ممكن است برخي جاها خدماترساني معيوب باشد، اما اين موضوع به خاطر توزيع نامناسب پزشك است. ما بايد جاذبه لازم را براي ماندگاري پزشكان در نقاط محروم فراهم كنيم تا بتوانيم كمبود پزشك در اين مناطق را مرتفع سازيم.» سعيد نمكي، وزير بهداشت، مراسم بزرگداشت روز پزشك را فرصت مغتنمي دانست تا باز هم تاكيد كند كه موضع وزارت بهداشت در مورد طرح افزايش ظرفيت پزشكي چيست. نمكي در صحبتهايش فراموش نكرد كه به آن عدد افزايش دو برابري مورد تقاضاي نمايندگان مجلس هم اشاره كند: «افزايش دو برابري ظرفيت دانشجوي پزشكي به جز خيل عظيم پزشكان بيكار در آينده، حاصلي ندارد. پزشك بيكار بهشدت شرايط دردمندتري نسبت به ديپلمه بيكار دارد و اين دور ريختن سرمايههاي ملي است.» و البته وزير بهداشت تنهاكسي نبود كه روز پزشك را تبديل كرد به فرصتي براي مخالفت با اين طرح، 26 تشكل دانشجويي هم همان روز، نامهاي منتشر كردند تا صداي اعتراض خود را به اين طرح به گوش نمايندگان مردم برسانند: «يكايك ما از فشارها و رقابتهاي سنگيني كه براي ورود به رشتههاي علوم پزشكي وجود دارد آگاه هستيم و در برههاي از زندگي عينا آنها را لمس و اثرات زيانبار آن را تجربه كردهايم؛ ولي قطعا راه فائق آمدن به آن را افزايش ظرفيت بيپشتوانه و بدونِ زيرساخت و امكانات اين رشتهها نميدانيم؛ همانطور كه طبق آمار رسمي نظام پزشكي كشور طي سالهاي ۸۸ تا ۹۷ قريب به ۱۰۰ درصد در رشته پزشكي و ۱۲۰ درصد در رشته دندانپزشكي افزايشِ ظرفيت داشتهايم و اين مشكلات حل نشدهاند.»
هر 10 هزار نفر چند پزشك؟
اگر دغدغههاي بدنه وزارت بهداشت و دانشجويان و نظام پزشكي در مورد اين افزايش احتمالي ظرفيت تا اين اندازه جدي است، چرا نمايندگان بر افزايش تعداد دانشجويان پزشكي، آن هم به ميزان دو برابر تاكيد كردهاند؟ بخشي از اين دغدغه در مقدمه طرح آمده است: «طبق گزارش شوراي عالي انقلاب فرهنگي سرانه پزشك در ايران 1.6 پزشك به ازاي هر هزار نفر جمعيت برآورد شده است.» ريشه دغدغه نمايندگان امضاكننده را ميتوان در گزارش سازمان جهاني بهداشت هم يافت. در نقشه «پراكندگي پزشك» كه اين سازمان منتشر كرده است، ميزان دسترسي جمعيت هر كشور به ازاي هر 10 هزار نفر سنجيده شده است. از رنگ زرد تا سبز تيره ميتوان وضعيت هر كشور روي نقشه را حدس زد و بعد با يك كليك بر روي نقشه عدد دقيقتر را ديد. ايران در ميانه زرد و سبز تيره قرار گرفته است و عددي كه روي نقشه نقش ميبندد 11.4 است يعني به صورت ميانگين براي 10 هزار شهروند ايراني كمتر از 12 پزشك وجود دارد. آمار مربوط به ايران البته مربوط به سال 2015 است در حالي كه برخي از ديگر كشورها آمارهاي جديدتري را هم به ثبت رساندهاند. با مقايسه عدد كشورمان با برخي كشورهاي ديگر شايد راحتتر بتوان به مقايسه دست زد. آمار سال 2016 استراليا نشان ميدهد كه به ازاي هر 10 هزار نفر، بطور ميانگين كمي كمتر از 36 پزشك است. آمار همان سال در اسپانيا عدد بيش از 40 را نشان ميدهد. اگر به كشورهاي نزديكتر بنگريم هم متوجه اين اختلاف ميشويم. آمار سال 2014 تركيه نشان از دسترسي هر 10 هزار نفر به بيش از 17 پزشك دارد. اين عدد در سال 2016 در سوريه نشان از حضور بيش از 12 پزشك دارد.
نقشه سازمان جهاني بهداشت نشان از دسترسي كمتر به پزشك در ايران به نسبت كشوري درگير ناآرامي مانند سوريه دارد اما آيا اين كمبود دسترسي را ميتوان با افزايش ظرفيت پذيرش پزشكي رفع كرد؟ سازمان نظام پزشكي در جلسهاي كه چندي پيش تشكيل داد به صورت جدي بر روي ميزان دانشجويان در حال تحصيل در رشتههاي مرتبط با علوم پزشكي تاكيد داشت و با عدد و آمار نشان داد كه از سال 1388 تاكنون در برخي از اين رشتهها ميزان پذيرش 117 و 120 درصد رشد هم داشته است و ادامه دادن به اين روند ديگر منطقي نيست (دو نمونه از جدولهاي ارايه شده در اين جلسه را در اين صفحه ميبينيد.) موضوع توزيع عادلانه و منطقي خدمات بهداشت و درمان موضوعي كاملا متفاوت است، نوع و نحوه توزيع پزشكان و خدمات درماني اگر مورد توجه قرار نگيرند، تغيير در ميزان پذيرش دانشجويان اين رشتهها قرار نيست دغدغه نمايندگان مجلس را برطرف كند.
55 هزار دانشجوي پزشكي مشغول تحصيل هستند
باقر لاريجاني، معاون آموزشي وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي ميگويد كه براي ديدن ثمره كار دانشگاهها و تاثير آن بر حوزه درمان كشور بايد 7 سال صبر كرد تا خروجيهاي رشته پزشكي رفته رفته وارد سيستم شوند. 55 هزار دانشجو فقط در دانشگاههاي علوم پزشكي مشغول به تحصيل هستند و بايد منتظر ماند تا نتيجه اين آموزشها را در آينده ديد. لاريجاني ميگويد مشكلات حوزه درمان را نميتوان امروز نشان داد و فردا منتظر حل آنها بود. او در گفتوگوي كوتاهي كه با «اعتماد» داشت در مورد محاسبات وزارت بهداشت در حوزه تامين نيروي انساني توضيحاتي داده است.
بخشي از نمايندگان مجلس خواستار افزايش ميزان پذيرش در رشتههاي علوم پزشكي شدهاند، وزارت بهداشت در مورد طرحي كه صحبتش در ميان است چه اقداماتي انجام داده؟
در جلسهاي كه براي اين موضوع در كميسيون تشكيل شد توضيحاتي داديم كه محاسبات نيروي انسانيمان بر چه اساسي است و چگونه نيروي تخصصيمان را جذب ميكنيم. به هر حال وزارت بهداشت با همين محاسبات نيروي انساني كه دو سال روي آن كار كرده تقريبا تمام اطلاعات موجود در كشور را داريم و محاسبات مربوط به 5 تا 10 سال آينده را در رشتههاي عمومي و تخصصي انجام دادهايم و بر اساس همان هم داريم برنامهريزي ميكنيم. البته اگر هر اطلاع و چارچوب جديدي هم باشد ميتوانيم آن را مورد بررسي قرار دهيم. برداشت ما اين است كه وزارت بهداشت همانطوري كه نيازمندي كشور را در يك برههاي توانست با افزايش ظرفيت جبران كند، الان هم يك برنامهريزي درست در نقاط مختلف كشور پيش ميرود و به تدريج اين نيازها برآورده ميشود. همين الان حدود 55 هزار دانشجوي پزشكي فقط در دانشگاههاي علوم پزشكي مشغول تحصيل هستند، همينها به تدريج فارغالتحصيل ميشوند و در بستر كار قرار ميگيرند. ما نيازهاي امروز را نميتوانيم بلافاصله همين امروز برطرف كنيم، دانشجوي پزشكي 7 سال طول ميكشد تا فارغالتحصيل شود. لذا برداشت ما اين است كه وزارت بهداشت در حوزه آموزش دارد با برنامهريزي درستي اين مسير را ادامه ميدهد.
نظام پزشكي به صراحت مخالفت خودش را با اين طرح اعلام كرده است و وزير هم موضع خودش را مشخص كرده، وزارت بهداشت هم به صورت قطعي مخالف اين افزايش ظرفيت است.
ببينيد ما ارزيابي كارشناسانهمان را در مورد نيازهاي كشور و در مورد نيازمندي و تعليم و تعلم اعلام ميكنيم كه وظيفه ما است. براي اينها برنامه داريم و طرحهاي تحقيقاتي انجام دادهايم. محاسبات نيروي انساني ما براي مقاطع مختلف تحصيلي آماده است و در اختيار شوراي گسترش آموزش پزشكي كشور قرار دادهايم. محاسبات حتي رشتههاي PhD را هم اگر خدا بخواهد امسال به پايان ميرسانيم.
در جلسهاي كه چندي پيش در نظام پزشكي برگزار شد آمارهايي ارايه شد كه مثلا در حوزه پزشكي عمومي و دندانپزشكي و داروسازي، افزايشها در 10 سال گذشته خيلي زياد بوده و مثلا به 116 و 120 درصد رسيده است اما در زمينه مثلا مامايي افزايشها اصلا به اين ميزان نيست. تعادل ميان تربيت نيروهاي مختلف در حوزههاي مختلف پزشكي و درمان را چگونه برقرار ميكنيد؟
خوشبختانه يكي از دلايلي كه فكر ميكنيم محاسبات نيروي انساني براي گرفتن دانشجو در رشتههاي مختلف ضروري است همين است كه ما تعادل بين رشتهها را حفظ كنيم. احساس ما اين است كه در برخي رشتهها همين حالا هم تعداد زيادي از افراد هستند كه دانشآموختهاند اما كار ندارند. در رشته مامايي در خود تهران چند هزار ماما داريم كه مشغول كار نيستند. خب آيا درست است كه باز به جذب بيشتر ادامه دهيم يا اينكه بايد بستر كار را براي آنها ايجاد كنيم؟ وزارت بهداشت متناسب با اين بايد آموزشهاي ترانزيت داشته باشد تا اين افراد بتوانند در جاهايي كه مورد نظرشان هست مشغول شوند. براي اين موضوع هم برنامههايي وجود دارد كه در حال پيگيري آنها هستيم.
هر سال ۷ هزار نفر دانشجوي پزشكي فارغالتحصيل ميشوند كه براي نقاط محروم 30درصد ظرفيت ويژه در نظر گرفتيم. به عنوان وزير بهداشت و كسي كه چهار دهه از عمر خود را در اين حوزه صرف كرده است، ميگويم كه ما با كمبود پزشك به شكلي كه برخي مطرح ميكنند، مواجه نيستيم. ممكن است برخي جاها خدماترساني معيوب باشد، اما اين موضوع به خاطر توزيع نامناسب پزشك است.