ادامه از صفحه اول
لزوم هوشياري ديپلماتيك
دونالد ترامپ رييسجمهور امريكا به دنبال اين است كه دستاويزها و امتيازهايي براي شكست رقباي دموكرات خود دراختيار داشته باشد. اگر بتواند اينگونه وانمود كند كه توانسته بحث مذاكره با ايران را به صورت جديتر دنبال كرده و راهحلي براي پرونده ايران پيدا كند، ميتواند يك برگ برنده براي انتخابات رياستجمهوري امريكا
به دست بياورد. نشست خبري دوشنبهشب ترامپ با مكرون، تلاش ميكرد كه رقباي دموكرات خود را سرزنش كند و تلاش ميكرد دولت قبلي امريكا را عامل مشكلات معرفي كند. او در نفي برجام، اين توافق را اشتباه دولت باراك اوباما و فريب خوردن جان كري، وزير خارجه پيشين معرفي ميكرد. اين مساله نشاندهنده اين است كه آقاي ترامپ از طرح موضوع مذاكره دنبال امتيازگيري و تاثيرگذاري بر افكار عمومي امريكا براي انتخابات است. اين رويكرد باعث ميشود تا ترديد در مورد حسننيت و صداقت ترامپ در اظهاراتش در مورد «تبديل ايران به يك كشور ثروتمند»، «تمايلش به حل مساله با ايران» و «بزرگ بودن ملت ايران» وجود دارد. اين ترديدها باعث ميشود كه علاوه بر بياعتمادي موجود ميان دو كشور كه با خروج دولت ترامپ از برجام تشديد شده است، وقتي كه تعهدات امريكا به اين سادگي توسط يك رييسجمهور نقض ميشود، روي ادعاهاي جديد او هم نميتوان حسابي باز كرد و به راحتي كسان ديگري اين حرفها را هم نقض ميكنند. سوالي كه وجود دارد اين است با اين انگيزهها، تا چه اندازه اين ابتكارها و رويكردها ميتواند به نجات برجام كمك كند. ايران همواره اعلام كرده كه برنامه هستهاياش كاملا صلحآميز است، در چارچوب NPT حركت ميكند و حق ملت ايران است كه از دانشهاي پيشرفته براي توسعه كشور استفاده كنند. توافق برجام ميتواند نقاط قوت و ضعفي به لحاظ فني و حقوقي داشته باشد يا مخالفان و موافقان و منتقدان و هواداراني داشته باشد، مسلما در بحث افكار عمومي به دنيا ثابت كرد كه برنامه هستهاي ايران كاملا صلحآميز بود و گزارشهاي مديركل آژانس بينالمللي انرژي اتمي دستكم 15بار صداقت و حسننيت ايران را ثابت كرد و بيپايه و منطق بودن حرفهاي ضدايراني را در جهان اثبات كرد، بهويژه بعد از انتخاب دونالد ترامپ به رياستجمهوري امريكا و خروج او از برجام، ورق در برنامه هستهاي ايران كاملا برگشت و اكنون اين امريكاست كه در افكار عمومي جهان به عدم اجراي تعهداتش متهم ميشود. اگر از منظر افكار عمومي و ديپلماسي عمومي نگاه كنيم، ورود به برجام فرصتي براي ما ايجاد كرد تا از جايگاه خودمان دفاع كنيم. اما اگر بخواهيم اين پرسش را مطرح كنيم كه برجام به لحاظ اقتصادي چه دستاوردي براي ايران داشت، متاسفانه بايد بگوييم كه به دليل بدعهديهاي امريكا، خروج اين كشور از برجام و فشارهايي كه به كشورهاي جهان براي توقف اجراي تعهداتشان وارد كرد، باعث شد تا اين دستاوردها دچار اشكال عمده شود. ناتواني اروپا در اجراي تعهداتش و شايد فقدان اراده در ميان برخي كشورهاي اروپايي براي اجراي تعهداتشان در برجام، باعث شد كه بهرهمندي اقتصادي ايران از برجام و توسعه روابط تجاري با جهان از طريق برجام، بهدليل اين بدقوليها امكانپذير نباشد. جمهوري اسلامي ايران با تكيه بر دستاوردهاي حقوق و ديپلماسي عمومي برجام، بايد به دنبال راهكاري باشد تا بتواند عدم اجراي تعهدات اقتصادي، مالي، بانكي و سياسي برجام را از طريق راهكارها و ابتكارهاي هوشمندانه جبران كند.
گام نخست رويايي بزرگ
به موجب اصل 138 قانون اساسي و تبصره 5 و 6 ماده 131 قانون كار جمهوري اسلامي ايران سوق يافت. همت وزارت ارشاد براي تدارك آييننامهاي كه نه از بالا بلكه در نتيجه فرآيندي مشاركتگرايانه و به درخواست و با حضور اعضاي انجمنهاي 15گانه فرهنگ و هنر در يكسال سامان يافت تا به ديدگاه روشن و جامع و همه فهمي نيل يابند. اين نگرش در دولت مستمر براي آنكه لباسي تدارك ببيند كه اندازه مدعي آن باشد. اول اندازه بگيرد بعد برش و دوخت كند. متاسفانه سنت غالب آن بود كه دولت رختي بدوزد و مدعي را در آن جاي دهد. خوشبختانه وزارت كار هم با اين رويه همراه شد. وزير تعاون، كار و رفاه اجتماعي در جلسات مختلفي با اين دوستان جلسه داشته و با تبيين الگوي حاكم بر دولت تدبير و اميد كه نهادهاي مردمنهاد و انجمنهاي صنفي را نه تنها رقيب خود نميداند بلكه آنها را مرجع و حلقه واصل ميان خود و جامعه ميشمارد.
موضوعي كه در سخنان دو وزير فرهيخته در جلسه «گام نخست تشكيل انجمنهاي صنفي سراسري توليدكنندگان و پديدآورندگان آثار فرهنگي و هنري» بازتاب يافت. اين مهم در روز يكشنبه در تالار رودكي با حضور اعضاي هياتمديره انجمنهاي فرهنگي و هنري صورت تحقق به خود گرفت و براي اولينبار در تاريخ ايران، جلسهاي در اين سطح منعقد شد. اينكه اين عزيزان ميتوانند با تشكيل انجمن صنفي سراسري از هويت صنفي و حرفهاي خود حفاظت كنند و ديگر آنكه اين عزيزان در مطابقت با تفسيري كه سازمان بينالمللي كار از واژه كارگر دارد، ذيل قانون كار قرار گرفته و از حمايتهاي بيمه و دوران بيكاري و بازنشستگي برخوردار شوند. در هفته دولت اين بزرگترين هديهاي است كه اين دو وزارتخانه به نمايندگي از دولت به اصحاب فرهنگ و هنر ميدهد؛ اقدامي كه در تاريخ ايران ثبت خواهد شد. در دو فرداي ديگر همه فراموش ميكنند چه كساني باني و پيگير اين مهم بودهاند يا چه وزرايي اين رويا را محقق ساختهاند، اما همه ميدانيم و اميدواريم كه زين پس هنرمندان، نويسندگان، شاعران و... دغدغه دوران از كار افتادگي و محجوريت خويش را ندارند. ما با احترام به اين كسوتهاي رفيع، آينده حرفهاي جامعه فاضل خويش را تضمين ميكنيم، آنچنانكه در آن مراسم گفتهام: بدون تكريم معلمان و اصحاب فرهنگ و هنر خويش روي رستگاري را نخواهيم ديد.