• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۱۳ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4454 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۱ شهريور

ادامه از صفحه اول

ضربه انتخاباتي به نتانياهو

در حقيقت، همين سطح حمله هم انگيزه كافي را براي واكنش حزب‌الله ايجاد مي‌‎كرد؛ به اين دليل كه برهم‌زننده موازنه و معادله‌اي است كه ميان تل‌آويو و حزب‌الله از جنگ تابستان 2006 تا به امروز وجود داشته است. برخلاف حملات به سوريه و اخيرا عراق كه هنوز موازنه‌اي در قبال آنها برقرار نشده است. به اين معنا كه اگر چنين حمله‌اي ولو پهپادي و بدون تلفات بي‌پاسخ بماند، هم موازنه «وحشت» به مرور وقت شكسته و كان لم‌يكن مي‌شود و هم راه را براي حملات و ترورهاي ديگر باز مي‌كند. از همين رو حزب‌الله تنها يك هفته زمان نياز داشت تا به اين اقدام پاسخي در‌خور دهد و روز گذشته به يك ماشين نظامي ارتش اسراييل حمله كرد. از همين رو مي‌توان گفت كه در واقع هدف اصلي روز گذشته حمله جلوگيري از فروپاشي اين موازنه بازدارنده بود. البته در كنار آن، حزب‌الله انگيزه‌هاي ديگري هم دارد كه مكمل همان انگيزه اصلي است، و آن هم گرفتن نوعي انتقام از حملات اسراييل به سوريه است. حال پرسش اين است كه آيا واكنش حزب‌الله منجر به جنگي ديگر مي‌شود؟

به نظر نگارنده، هدف حزب‌الله لبنان اين بود كه قبل از انتخابات كنست كه در حدود دو هفته ديگر برگزار مي‌شود نسبت به اقدام اسراييل واكنش نشان دهد. در واقع همچنان كه يكي از انگيزه‌هاي اصلي حملات اخير به سوريه، عراق و لبنان انتخاباتي بود و نتانياهو با اعلام و افتخار به آنها به دنبال بهره‌برداري انتخاباتي بود، حزب‌الله تلاش كرد يك ضربه انتخاباتي به نتانياهو وارد كند و جوي رسانه‌اي را ايجاد كند كه بر فضاي انتخاباتي اسراييل سايه اندازد. چرا كه اگر تنها يك واكنش صرف به يك حمله در كار بود كه اين همه نياز به فضاسازي رسانه‌اي نبود. از اين جهت، حزب‌الله قصد دارد اين پيام را به راي‌دهندگان اسراييلي منتقل كند كه نتانياهو قادر به برهم زدن موازنه «وحشت» نيست و بايد منتظر پاسخ باشد و وقتي هم حمله اتفاق مي‌افتد؛ خودبه‌خود همه اين مفاهيم در اذهان راي‌دهندگان تداعي مي‌شود.

پيش از واكنش حزب‌الله نسبت به تجاوز اسراييل مشخص بود كه تلاش مي‌شود واكنش محدود اما تاثيرگذار و مهم باشد و در امتداد نوار مرزي 79كيلومتري دو طرف عليه يك گشتي يا تانك يا پايگاه نظامي اتفاق خواهد افتاد. از اين رو، بسيار بعيد است كه اقدام روز گذشته حزب‌الله به يك جنگ منجر شود؛ اما به هر حال واكنشي در همين سطح براي نتانياهو در اين وضعيت انتخاباتي يك چالش است.

حال بايد منتظر ماند و ديد كه نخست‌وزير اسراييل چه واكنشي نشان خواهد داد؛ چون هر گونه حمله‌اي جدي به داخل لبنان در چارچوب همان موازنه پيش‌گفته واكنشي حتمي به دنبال خواهد داشت و دردسرساز خواهد بود، دور از ذهن نيست كه نتانياهو بخواهد با حملاتي ديگر چه در سوريه چه در عراق به صرافت تلافي بيفتد تا آثار رواني حمله حزب‌الله بر راي‌دهندگان اسراييلي را كاسته يا معدوم كند.

اما اگر حمله حزب‌الله تلفات جاني در ميان نيروهاي اسراييلي بر جاي گذاشته باشد كه براي نتانياهو دردسرساز خواهد بود و به همين خاطر احتمال حملاتي به داخل لبنان مي‌رود؛ ولي‌ دور از ذهن است كه به يك جنگ منجر شود.

مرام ناطق نوري

بعضا تعابير و تعاريفي از كليدواژه نقد در كشور ارايه مي‌شود كه به عقيده نگارنده نه تنها صحيح نيست، بلكه تا حد قابل‌توجهي با اصل موضوع در تضاد است. براي درك بهتر موضوع مي‌توان به پديده رقابت‌هاي انتخاباتي در كشور اشاره كرد. در تمام كشورهاي توسعه‌يافته و در حال توسعه به وضوح مي‌توان ديد كه بعد از پايان انتخاباتي در سطح رييس‌جمهوري، كانديدايي كه نتوانسته نظر مردم را به خود جلب كند و رقابت را به طرف مقابل واگذر كرده، بعد از انتخابات به رقيب خود تبريك گفته و به كناري مي‌رود تا براي دور بعد انتخابات خود را آماده كند، ولي در جمهوري اسلامي چنين نيست. مثلا در مورد حسن روحاني به صراحت مي‌توان گفت كه رقباي انتخاباتي او نه تنها به كناري نرفتند بلكه شبانه‌روز به فعاليت مشغولند تا دولت را ناكارآمد نشان دهند. امروز شرايط به‌گونه‌اي است كه جناحي كه در انتخابات تمايلي به حسن روحاني و حضور او در كاخ رياست‌جمهوري نداشت، مدام به رييس‌جمهوري مستقر مي‌تازد و اين همان تفاوت قابل‌توجه بين نقد و كينه‌توزي است. آنچه ما شاهدش هستيم عملا كينه‌توزي است و براي حل اين معضل، لازم است اخلاق كينه‌توزانه را نابود كنيم و به مرامي تن دهيم كه نگارنده آن را «مرام ناطق‌نوري» نام نهاده است. او بعد از شكست خود در رقابت با سيدمحمد خاتمي نه‌تنها به كينه‌توزي نپرداخت بلكه به او تبريك گفت و به حمايت از رييس‌جمهوري وقت پرداخت. جامعه ايران امروز به الگوسازي از ناطق‌نوري نيازمند است نه اينكه برخي به نام نقد و تحت لواي اين واژه به كينه‌توزي بپردازند. اما در اين بين نمي‌توان گفته‌هاي جامعه‌شناسان را نديد. آنان در تحقيقات و اظهارات متفاوت خود جامعه ايران را به‌طور كلي جامعه‌اي نقدناپذير توصيف كرده‌اند، بنابراين برخي انتقادات از نقدناپذيري مسوولان را مي‌توان در اين موضوع خلاصه كرد، ولي با اين حال بايد تلاش كرد كه در مرحله نخست ميان كينه‌توزي و انتقاد، تمييز قائل شد و از سوي ديگر با اقدامات فرهنگي، روحيه نقدپذيري را ميان عموم جامعه و البته مسوولان افزايش داد.

خطر انحصار ايرلاين‌ها

اما امروز قيمت بليت هواپيما متناسب با معيشت مردم نيست. يكي از بحث‌هايي كه مطرح شده و به عنوان دليلي براي افزايش قيمت بليت شمرده مي‌شود، مطرح شدن افزايش 30 درصدي ماليات بر ارزش‌افزوده سوخت هواپيما در لايحه پيشنهادي مجلس است كه با وجود مخالفت كميسيون عمران به صحن رسيد. در ابتدا بايد توجه داشت اينكه با موضوعي دركميسيون‌ها مخالفت شود اما در نهايت به صحن برود و تصويب شود، امري طبيعي است از همين رو بايد دلايل را شنيد و متناسب با آن موضوع را قضاوت كرد اما بايد ديد كه آيا گراني كه قرار است در پي افزايش ماليات بر ارزش‌افزوده سوخت هواپيما صورت بگيرد واقعا متناسب اين افزايش است يا اينكه تنها يك بهانه براي افزايش بي‌رويه بيشتر بليت هواپيما خواهد بود؟

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون