• 1404 چهارشنبه 11 تير
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
fhk; whnvhj ایرانول بانک ملی بیمه ملت

30 شماره آخر

  • شماره 4461 -
  • 1398 پنج‌شنبه 21 شهريور

قرار مهم

سروش صحت

عقب تاكسي نشسته بودم و بيرون را نگاه مي‌كردم كه صداي مهيبي از جا پراندم. يك درخت پير و بلند دو قدم جلوتر از تاكسي ما روي زمين افتاده بود. خيابان بلافاصله بسته شد. درخت عرض خيابان را گرفته بود و ماشين‌هاي پشتي هم از راه مي‌رسيدند. نه راه پيش بود و نه پس. مردي كه جلوي تاكسي نشسته بود گفت «چرا اينجوري شد؟» راننده گفت «افتاد ديگه... درخته.» مرد گفت «حالا چي كار كنيم؟» راننده گفت «هيچي، بايد صبر كنيم بيان درخت را جابه‌جا كنند.» مرد گفت «يعني چي، من عجله دارم.» راننده لبخند زد. مرد عصباني شد و گفت «من مي‌گم عجله دارم، شما مي‌خندي؟» راننده گفت «آخه خنده داره.» مرد پرسيد «چي خنده داره؟» راننده گفت «خوشحال باش، درخت يه ثانيه زودتر افتاده بود يا ما يه قدم جلوتر بوديم ديگه هيچ‌وقت به هيچ قراري نمي‌رسيدي.»

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون