آغاز افول امريكا ؟
حسين ضيايي
به دنبال آغاز رسمي فروپاشي ايده «امريكا اول» ترامپ كه با بركناري «جان بولتون» مشاور امنيت ملي امريكا رقم خورد، هماينك جامعه جهاني خود را آماده اعمال سياستهايي محكمتر و سختگيرانهتر در برابر «امريكاي ترامپي» ميكند. در حقيقت زماني كه دونالد ترامپ رييسجمهور امريكا در ابتداي زمامداري خود با حرارت زيادي از تحقق سريع ايده «امريكا اول» سخن ميگفت كمتر ميپنداشت كه حتي قبل از پايان يافتن دور اول رياستجمهوري خود شاهد افول و فروپاشي سياستهاي يكجانبهگرايي خود در سطح جهاني باشد. اگرچه بسياري از تحليلگران بركناري «جان بولتون» مشاور امنيت ملي امريكا را آغاز و نماد اصلي شكست سياستهاي يكجانبه امريكا در پس نزاع درون خانوادگي كاخ سفيد ميدانند، اما ريشه اصلي شكست «يكجانبهگرايي ترامپي» عمدتا در مقاومت فعال و سرسختانه محور چندجانبهگرايان بهويژه اتحاديه اروپا، چين، ايران و روسيه در برابر ترامپ نهفته است. مقاومت و تلاش همهجانبه اتحاديه اروپايي به ويژه آلمان و فرانسه در حفظ برجام، جنگ تجاري، معاهده زيستمحيطي پاريس، موضوع فلسطين، مقاومت سرسختانه چين در جنگ تجاري با امريكا، مقاومت سرسختانه ايران در برابر تحريمهاي يكجانبه امريكا، انهدام پهپاد امريكايي و مقابله به مثل قاطعانه در توقيف نفتكش بريتانيايي توسط ايران، ايستادگي كارآمد روسيه در برابر سياستهاي توسعهطلبانه ناتو و امريكا به سمت شرق، افزايش بيسابقه سطح توانمنديهاي موشكي بالستيك روسيه در برابر امريكا و بروز گسترده علايم ركود اقتصادي امريكا در پس اعمال جنگهاي تجاري با اروپا و چين، اساس سياست «امريكا اول» ترامپ را با ضعف و بحراني بيسابقه روبهرو كرده است.
هم اينك كمتر تحليلگري با قاطعيت قبلي و بلكه با احتياط بيشتري بر امكان توفيق دوباره ترامپ در دور دوم انتخابات رياستجمهوري امريكا سخن ميگويد. در اين ميان ترامپ همچنان عدم همراهي همهجانبه اروپا با سياستهاي يكجانبهگرايانه خود در سطح جهاني را عامل اصلي ناكامي خويش قلمداد ميكند. امري كه در عين حال موجبات تسريع فروپاشي رهبري جهاني غرب را نيز موجب شده است. در حقيقت در حالي كه اروپاي واحد پايان سلطه غرب بر جامعه جهاني و ورود به عصر چندجانبهگرايي را پذيرفته، امريكاي ترامپ همچنان خواستار حفظ رهبري مستبدانه خود بر جهان است. اين در حالي است كه اتحاديه اروپا در تصويري ديگر با مهارتي قابل توجه در حفظ موجوديت خود با اتخاذ مواضع دورانديشانهاي در برابر بوريس جانسون نخستوزير بريتانيا (شريك استراتژيك امريكا در اروپا) و برگزيت، توانايى و بلوغ قدرتمندانه خود را با به بنبست كشاندن سياستهاي جانسون به رخ امريكا كشيد. به عبارت ديگر اگر نمره اول در جنگ تجاري با امريكا را به چين و امتياز اول ايستادگي نظامي و مقابله با سياستهاي تحريمي را به ايران، بايد نمره اول ديپلماسي مقابلهجويانه در برابر امريكاي ترامپ را به اروپا با محوريت برلين و پاريس داد. بدينترتيب هماينك كه امريكا در محاصره محور چندجانبهگرايان با چشماندازي شكستخورده روبهروست بايد خود را آماده عقبنشينيهاي بيشتر و وداع زودهنگام با ايده «امريكا اول» كند.