• ۱۴۰۳ سه شنبه ۱۸ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4473 -
  • ۱۳۹۸ پنج شنبه ۴ مهر

جنگ بدون برنده يا ...؟

علي شكوهي

از همان ابتداي جنگ عراق عليه ايران، معلوم بود كه امريكا نمي‌تواند طرفدار پيروزي كامل يك طرف جنگ باشد. امريكا متحد هيچ كدام از طرفين جنگ نبود و روابط دوستانه جدي با هيچكدام نداشت. درست است كه عراق در اين مقطع از حياتش در حال خدمت به منافع امريكا و متحدان آن در منطقه بود و مبادرت به تضعيف انقلاب ايران مي‌كرد اما خود صدام و حزب بعث به عنوان دوست و متحد امريكا در منطقه شناخته نمي‌شدند. تكليف ايران هم از نظر امريكاييان روشن بود. كشوري كه عليه منافع امريكا انقلاب كرده و سفارت اين كشور را دانشجويانش متصرف شده و كاركنانش را گروگان گرفته‌اند و ايدئولوژي اسلام انقلابي آن مي‌رود برخي ديگر از دوستان امريكا در منطقه را نيز سرنگون كند و ... طبعا نبايد در اين جنگ پيروز شود. به همين دليل بعد از مدتي كه از شروع جنگ گذشت و عراق به هدفش نرسيد و نوعي توازن در ميدان نبرد ايجاد شد، مقامات امريكايي رسما اعلام كردند كه اين جنگ نبايد برنده و پيروز داشته باشد. فرسايشي شدن جنگ شايد مورد قبول خيلي از كشورهاي منطقه و جهان بود اما به شرطي كه به منافع آنان آسيب نرساند. به همين دليل مداخله جدي كشورهاي جهان براي پايان دادن به جنگ از هنگامي شروع شد كه جنگ نفتكش‌ها شروع شد و كشورهاي عرب منطقه هم در صدور نفت خود دچار مشكل شدند. پيش‌تر امريكا سعي كرد از نياز جمهوري اسلامي به سلاح، سوءاستفاده كرده و با فرستادن مخفيانه مك‌فارلين به ايران، راه عادي‌سازي روابط با جمهوري اسلامي را باز كند اما مقامات ايراني، اين مناسبات پنهاني را به سوي مبادله سلاح در ازاي كمك ايران به آزادي گروگان‌هاي امريكايي در لبنان سوق دادند و از انجام ملاقات رسمي و ايجاد رابطه سياسي عادي سر باز زدند. از آن طرف با افزايش احتمال پيروزي ايران در جنگ، امريكا و دوستانش به كمك صدام رفتند و با دادن اطلاعات ماهواره‌اي و ديگر تسليحات جنگي، مانع شكست عراق و سقوط صدام شدند. دخالت مستقيم و جدي امريكا در جنگ از هنگامي شروع شد كه صادرات نفت براي كويت، عربستان، قطر، بحرين و امارات هم مشكل شد. از اين زمان پرچم امريكا بر فراز نفتكش‌هاي عربي به اهتزاز درآمد و ناوهاي امريكايي به اسكورت نفتكش‌ها مبادرت كردند و امير كويت هم به خاطر اين گونه همكاري با امريكا از سوي صدام مدال «رافدين» دريافت كرد. «جنگ بدون پيروزي» ظاهرا با قبول قطعنامه 598 از سوي ايران محقق شده بود و دو كشور مسلمان و قدرتمند منطقه به نفع دوستان امريكا تضعيف شده بودند اما واقعيت حكايت از امر ديگري داشت. مدتي بعد از پايان رسمي جنگ، صدام شروع به نامه‌نگاري با آيت‌الله هاشمي رفسنجاني كرد و در ضمن آن باب دوستي با ايران را گشود و قرارداد 1975 الجزاير را به رسميت شناخت و پس از اطمينان از اينكه ايران ديگر تهديد نظامي عليه عراق نخواهد بود، حدود دو سال بعد از پايان جنگ با ايران، دست به اشغال كويت زد و آن كشور را بخشي از سرزمين تاريخي عراق خواند. اين اقدام دنيا را شگفت‌زده كرد ولي نشان داد كه تحليل يكي از مقامات امريكايي در همان زمان درست بود كه گفت: «ما مي‌خواستيم جنگ عراق عليه ايران، برنده‌اي نداشته باشد اما اكنون دو برنده دارد يعني هم عراق احساس پيروزي مي‌كند چون ايران نتوانست حزب بعث عراق را ساقط كند و هم ايران احساس پيروزي دارد چون حتي يك وجب از خاك خود را از دست نداده است. اين وضعيت اصلا براي غرب خوب نيست». در زمان جنگ اول امريكا عليه عراق براي آزادسازي كويت، مدتي را در عراق بودم. يكي از بعثي‌هاي عراق در ضمن بحث با ما مدعي بود كه عراق در جنگ با ايران اصلا ضرر نكرده است. به گفته او ما در جنگ با ايران هم جنگيديم و هم عراق را به كمك كشورهاي عربي ساختيم. او معتقد بود كه وقتي جنگ ايران و عراق تمام شد، عراق از نظر نظامي و اقتصادي و سازندگي كشور، پيشرفته‌تر از هنگام شروع جنگ بود و بنابراين حمله به ايران از سوي صدام اصلا اشتباه نبود. اما آنچه براي او قابل درك نبود اين بود كه «رييس الصدام» چرا به كويت حمله كرده است؟ اقدام عراق براي اشغال كويت نشان داده بود كه صدام لزوما اجير و مامور امريكا نبود ولي آنقدر قدرت‌طلب و زياده‌خواه بود كه دست به حماقت بزند و كار دست خودش بدهد. صدام در همان سال 69 بايد از منطقه حذف مي‌شد. چون حفظ تهديدي به نام صدام با آن اقدام عجيبش در اشغال كويت اصلا معنا نداشت اما يك واقعيت جدي مانع از آن شد كه چنين اتفاقي رخ دهد و آن پيروزي قطعي ايران در عراق بود. وقتي ارتش عراق زمينگير شد و ارتش امريكا و كشورهاي متحد به داخل خاك عراق رسوخ كردند، مردم عراق هم فرصتي يافتند تا به كمك مخالفان عراق در خارج كشور، قيام كنند و اختيار برخي مناطق عراق از جمله شهرهايي مانند بصره و كربلا و نجف را در دست بگيرند. در همين زمان مقامات عربستاني اعلام كردند ما اجازه نخواهيم داد ايران برنده منازعه‌اي باشد كه خسارات آن را كشورهاي عربي پرداخت كرده‌اند. در آن زمان صدام را حفظ كردند و اجازه سركوب جنبش مردمي عراق را به حاكمان بغداد دادند ولي 10 سال بعد اين اتفاق افتاد و صدام و حزب بعث از جغرافياي سياسي منطقه حذف شدند در حالي كه ايران و جمهوري اسلامي قدرتمندتر از گذشته مانده است.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون