• ۱۴۰۳ چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4482 -
  • ۱۳۹۸ دوشنبه ۱۵ مهر

درباره آنچه اين روزها كمتر مي‌بينيم

چرا در ايران امور سياسي، تئاتر نمي‌شود؟

احسان صارمي

 

 

اگر اين روزها كمي اخبار تئاتر فرانسه، انگلستان يا امريكا را رصد كنيد، خواهيد ديد بخشي از جامعه تئاتري در برابر سياست‌ دولت‌هاي حاكم اقدام به توليد نمايش كرده‌اند. در فرانسه جليقه زردها، در انگلستان برگزيت و در امريكا ترامپ سوژه‌هاي ثابتي هستند براي وارد كردن سياست به تئاتر. به عبارتي، هنرمند تئاتري به واسطه رويداد امروزي، واكنشي هنري و البته سياسي از خود نشان مي‌دهد.

سنت نقد سياست در تئاتر بدون شك عمري به طويلي خود تئاتر دارد، هرچند در گذشته نقد سياست حاكم در تلميح و تمثيل بود؛ اما در قرن ۲۱ام وضعيت از استعاره‌گرايي و لفافه‌گويي به صراحت تبديل مي‌شود. يعني اصل رويداد در قالب نمايش‌هاي نوگرا و در رويكردهاي تازه‌اي چون تئاتر مستند مورد تفسير، تقابل يا ترويج قرار مي‌گيرد.

در ايران وضعيت كاملا متفاوت است. تئاتر مدرن ايران با نقد سياست ظهور مي‌كند. مشروطه‌خواهي عاملي بود براي گرايش روشنفكران وقت به تئاتر. خوانش موليري از تئاتر فرصتي مي‌شود براي نقد بر آمده از كمدي. نويسندگاني چون آخوندزاده يا ميرزاآقا تبريزي وضعيت سياسي زمانه را خود در قالب كمدي با لحني تندي نقد مي‌كردند. اين رويه تا ظهور رضاشاه پهلوي ادامه پيدا مي‌كند و با سقوطش احيا مي‌شود؛ اما به نظر مي‌رسد با كودتاي 28 مرداد صراحت در نقد سياست، در تئاتر ايران وارد فاز تلويحي مي‌شود. با تعطيلي تماشاخانه‌ها پس از كودتا يا تبعيد افرادي چون عبدالحسين نوشين عملا دوران خفقاني حاكم مي‌شود كه گويي تئاتر و سياست به دو دشمن بدل مي‌شوند.

تفكر پيش از انقلاب با پيروزي انقلاب گويي از بين نرفت. در چهل سال گذشته نوعي تفكر بر جامعه سياسي حاكم بوده كه گويي تئاتر دشمن سياست است؛ از همين‌رو دستگاه مميزي تمام تلاش خود را كرده تا تئاتر وارد سياست نشود. اين در حالي است كه در آيين‌نامه نظارت به صراحت مشخص شده است خط قرمز سياسي در مميزي چيست. در اين آيين‌نامه مواردي كه از سوي مميزي توصيه نمي‌شود، مواردي چون نااميدي نسبت به اصل نظام و انقلاب اسلامي، توهين به مفاخر سياسي و تضعيف وحدت ملي است. پس به سادگي مي‌توان ديد سياست مميزي، در نص صريح قانوني‌اش بازدارنده ورود سياست به تئاتر نيست. به عبارتي هنرمند تئاتر از امر سياسي نفي نشده است. براي مثال، مي‌توان در موضوعيت يك قانون جنجالي در حوزه آموزش و پرورش به صراحت نمايشي توليد كرد يا درباره قانون بودجه يا در نقد تفكر توسعه‌طلبانه يك جناح سياسي اثري آفريد.

با اين حال، تئاتر سياسي در ايران چون پيكره محتضري است كه نفسش به شماره افتاده است و آن را با بزك و دزك، رنگارنگش كرده‌اند. آنچه نبايد بر سر تئاتر سياسي مي‌آمده، آمده است و زبان صريح در مرداب تلويحي سخن گفتن به سوي متلك‌پراني پيش رفته است. كار به جايي كشيده شده است كه استهزاي گفتار يك شخصيت سياسي مي‌شود امر سياسي و جالب آن است كه اين مساله برخلاف نص صريح قانون نظارت است؛ اما اگر هنرمندي بخواهد چون هنرمند بريتانيايي – كه برگزيت را نقد مي‌كند – به برجام بپردازد، مميزي مانع از عمل او مي‌شود. نكته مهم ماجرا آن است كه در دستگاه نظارت تئاتر درك درستي از مساله امر سياسي وجود ندارد. سيستم برحسب رفتار شرطي تنها به واژگان دقت مي‌كند و برايش محتوا محلي از اعراب ندارد.

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون