• ۱۴۰۳ پنج شنبه ۶ ارديبهشت
روزنامه در یک نگاه
امکانات
روزنامه در یک نگاه دریافت همه صفحات
تبلیغات
صفحه ویژه

30 شماره آخر

  • شماره 4484 -
  • ۱۳۹۸ چهارشنبه ۱۷ مهر

نفاق و شقاق

سيدحسن اسلامي‌اردكاني

داستان زير بخش مسلط بر الگوي دوستي‌ها و ارتباطات دوستانه ما را بازگو مي‌كند:

«آورده‏اند كه دو دوست مدت‌ها باهم بودند. روزي به خدمت شيخي رسيدند. شيخ گفت: چند سال است كه شما دو هم صحبتيد؟

گفتند: چندين سال.

گفت: هيچ ميان شما در اين مدت منازعتي بود؟

گفتند: ني، الا موافقت.

گفت: بدانيد كه شما به نفاق زيستيد. لابد حركتي ديده باشيد كه در دل شما رنجي و انكاري آمده باشد به‌ناچار.

گفتند: بلي.

گفت: آن انكار را به زبان نياورديد از خوف.

گفتند: آري.»

مقالات شمس تبريزي، شمس‌الدين محمد تبريزي، تصحيح محمد‌علي موحد، تهران، خوارزمي، چاپ چهارم، 1391، ص 273

ما غالبا مي‌كوشيم به هر قيمتي و به طور مشخص به بهاي كتمان حقيقت، دوستي‌ها و مناسبات دوستانه خود را حفظ كنيم و دوستان را از خودمان نرنجانيم. حاصل اين شيوه آن است كه سال‌هايي را با كساني سر مي‌كنيم كه از درون باور داريم سرشار از نقص و كاستي هستند. با اين حال، ترجيح مي‌دهيم مناسبات‌مان را با آنها همان‌گونه كه هست حفظ كنيم و عيب‌هاي‌شان را ناديده انگاريم. حال اگر به هر دليلي اين دوستي از هم گسست، ناگهان آن نفاق و همراهي صوري، به شقاق و دشمني آشكار بدل مي‌‌شود و هر آنچه در اين مدت پنهان و كتمان مي‌كرديم، بر دايره مي‌ريزيم و كوس رسوايي دوستان گذشته را به صدا در مي‌آوريم و از آن سر پرده‌پوشي به اين سوي پرده‌دري مي‌تازيم. اين الگوي عمومي در زندگي شخصي ما در جامعه و در سطح كلان گسترش داده مي‌شود و به تدريج همان را كه در زندگي شخصي آموخته‌ايم در عرصه اجتماعي به كار مي‌بنديم.

مديران و مسوولان تا زماني كه بر مسند رياست تكيه زده‌اند، نقص‌هاي‌شان كتمان و گاه به مثابه فضيلت ابراز مي‌شود و چون از اريكه قدرت افتادند، يكسره چوب حراج به آبرو و حيثيت و همه دستاوردشان زده مي‌شود؛ تا جايي كه حتي فضايل‌شان چون رذيلت جلوه داده مي‌شود. اين مشكل از سياست ما نيست. مشكلي فرهنگي است كه ريشه در اعماق‌مان دارد. به جاي شفافيت و آينه‌وار رفتار كردن، ترجيح مي‌دهيم به نام مدارا، همه‌چيز را در فضاي دوستانه و همكاري ناديده بگيريم و چون به دشمني انجاميد انصاف را فرو بگذاريم و به جنگ افتادگان برويم؛ حال آنكه ميان آن مماشات دوستانه و ناديدن عيب‌ها و اين رسواگري آشكار و تخريب حريف، راه سوم ظريفي وجود دارد و آن جدل دوستانه است. مي‌توان با دوستان دوستانه زيست و در عين حال جدل داشت. دوستي به معناي انكار يا نديدن تفاوت‌ها و اختلاف‌نظرها نيست. به معناي آن است كه عنصري مهم‌تر از تفاوت يا اختلاف ما را به هم پيوند مي‌دهد؛ بي‌آنكه اين تفاوت و اختلاف انكار شود. اين نوع تعامل مستلزم پذيرش شفافيت و براساس آن عمل كردن است.

به همين سبب جدل كردن و به تعبير صوفيانه «ماجرا گفتن» بخشي از آداب زيست عارفانه و سلوك زاهدانه است.

ماجراگويي به نوشته نسفي: «يعني اگر درويش سخني گويد يا كاري كند كه ديگري را برنجاند، آن‌كس كه رنجيده باشد، بايد كه در دل ندارد و در نظر درويشان با آن درويش به طريق لطف آنچه رفته باشد، بگويد.» كتاب الانسان الكامل، عزيز‌الدين نسفي، تصحيح ماريژان موله، تهران، طهوري، 1377، ص 170

ارسال دیدگاه شما

ورود به حساب کاربری
ایجاد حساب کاربری
عنوان صفحه‌ها
کارتون
کارتون