ادامه از صفحه اول
برادران، دست مريزاد
از يكجايي به بعد حتي مخالفان جمهوري اسلامي سعي كردند حساب خودشان را از حساب اين سايت پر از دروغ و كينه جدا كنند. در واقع كار اصلي اين «رسانهنما» ايجاد التهاب در دل مردم، تقويت خشم و كينه آحاد جامعه نسبت به يكديگر بود. خدا را شكر خيلي زود دست آمدنيوز براي مردم رو شد و عموم مردم فريفته دروغها و مجعولات او نشدند. اين شبكه گاهي با انتشار دروغهاي راستمانند سعي ميكرد بين مردم و مسوولان شكاف ايجاد كند و اعتماد عمومي را از بين ببرد. اغلب سرويسهاي جاسوسي بيگانه كه عليه مردم و نظام جمهوري اسلامي فعالند، در اولين اقدام خود از تنگناها و خلأهاي رسانهاي داخل كشور سوءاستفاده ميكنند و به اسم اطلاعرساني و با تظاهر به بيان واقعيت سعي ميكنند مردم را- خاصه سادهدلان را- بفريبند و پيوندهاي آنان را با جريان رسانهاي داخل ببرند. شبيه آنچه در آمدنيوز اتفاق افتاد در شكل و شمايلي ديگر و با ظاهري فريبندهتر در چند شبكه ماهوارهاي قابل رديابي است. آنها البته به زمختي و صراحت آمدنيوز نيستند و اهداف خود را زير لايههاي پرزرق و برق اطلاعرساني و ترويج دموكراسي پنهان ميكنند. اما مخاطب هوشمند فارسيزبان كافي است به منشا بودجههاي مشكوك اين شبكهها و خط و ربطهاي سياسيشان توجه كند تا دريابد زير كاسه «اطلاعرساني» نيمكاسه دشمني و عداوت نهفته است. در اينكه ما در داخل بايد ضعفهاي رسانهايمان را برطرف كنيم و روند گردش آزاد اطلاعات را در مسيرهاي صحيحتر و سالمتر قرار دهيم، ترديدي نيست. همين كه بتوانيم اوضاع و احوال رسانههاي داخلي را سامان دهيم و قوانين مرتبط با آزادي بيان را به اجرا درآوريم، تا حد زيادي راه سوءاستفاده رسانههاي ضدانقلاب بسته ميشود. اما فهم اين نكته بسيار مهم نيز ضروري است كه ما امروز با نظام سلطه در يك جنگ رسانهاي تمامعيار قرار گرفتهايم. و مراكزي چون آمدنيوز و بعضي از شبكههاي ماهوارهاي در حكم توپخانه و پيادهنظام اين جنگ رسانهاي عمل ميكنند و تا آنجا كه زورشان برسد، توان داخلي و خارجي ما را مورد حمله قرار ميدهند. از اين جهت نه فقط موظفيم كه مردم را نسبت به نيت و عمل رسانههاي معاند آگاه كنيم، بلكه سزاوار است با انجام عمليات ضدجاسوسي، فرصت و امكانات و ابزار دشمن را از بين ببريم. كاري كه برادران غيور سپاه كردند در واقع يك عمليات بسيار بسيار مهم است كه محاسبات و مناسبات دشمن را بر هم ميزند. اينكه آمدنيوز متلاشي و رييسش دستگير شد، چيزي جز قله كوه يخي نيست كه قابل رويت است. اصل و عظمت كار در آن بخشهاي ناپيداست كه پاسداران گمنام امام زمان توانستند، سرويسهاي اطلاعاتي اروپا و حاميان مالي- فكري آمدنيوز را بفريبند و ايشان را در دام بيندازند. از اين جهت به برادران پاسدار خسته نباشيد عرض ميكنم و از صميم قلب توفيق و سربلنديشان را آرزو ميكنم. اما در پايان بيمناسبت نيست كه اين نكته را مجددا يادآور شوم كه خوب است علاوه بر چنين اقداماتي راه ر تكرار بر خطا ببنديم و اصلا امكان رشد و پروبال گرفتن رسانهنماهاي معاند را بگيريم. با اصلاح ساختاري رسانهها و همچنين اصلاح نگاه مقامات به اين مقوله و اصلاح رسانه ملي و... ميتوانيم فضايي مملو از نشاط و آزادي و همدلي بيافرينيم كه در آن امكان نفوذ و رسوخ جريان مزاحمي چون آمدنيوز منتفي شود.
بايدها و نبايدهاي انتخابات
حتي كانديداشدن برخي از گروههاي ماركسيست و به اصطلاح آن روز چپ و.... در بين برگزيدگان و كانديداها مشاهده ميشد. حال انتخابات دوره اول مجلس شوراي اسلامي را با انتخابات دورههايي مانند چهارم يا هفتم مقايسه كنيم كه شوراي نگهبان كانديداهاي يك جناح را طوري قلعوقمع كرد كه به جز تعداد معدودي از نمايندگان، اكثريت قريب به اتفاق برگزيدگان از يك جناح خاص بودند. تحقق برگزاري انتخابات عادلانه و رقابتي، شرط برخورداري از يك نظام مردمسالار است. طوري كه هم انتخابشوندگان و هم انتخابكنندگان در فرآيندي مدني و در فضايي آزاد و بدون هرگونه مانع يا اجباري بتوانند از همه حقوق قانوني خود بهرهمند شوند. شرايط حاكم برانتخابات بايد به گونهاي باشد كه نتيجه حاصل شده، بدون هيچ مشكلي و بيهيچ گونه رفتار جناحي و سياسي بطور شفاف اعلام شود و به معناي واقعي بيانگر اراده مردم باشد. در ادوار گذشته انتخابات در جمهوري اسلامي هرگاه برگزاركنندگان و ناظران انتخابات براساس قانون به وظايف خود عمل كردند، هم باعث مشاركت بالاي مردم در انتخابات شده و هم مردم انتخاب بهتري داشتهاند. چراكه حضور سلايق مختلف و متنوع انتخاب بهتري را رقم خواهد زد. عكس قضيه هم صادق است. هرگاه برگزاركنندگان و خصوصا ناظران انتخابات، نگاهي بسته و رويكردي انقباضي به انتخابات داشتند، هم سطح مشاركت مردم پايين بود و هم نتايجي كه حاصل شد، چندان رضايتبخش نبود. تاكيدهاي ديروز رييسجمهور در نشست رسانهاي بر موضوعات مرتبط با انتخابات، گواه اهميت اين مقوله است. جاري شدن سخناني با اين مضمون در كلام رييس قوه مجريه كه شوراي نگهبان ناظر است و دخالتكننده نيست و ابراز اميدواري ايشان به اينكه اين شورا وظايف خود را به خوبي انجام دهد، اهميتش در اين است كه مردم ميبينند كسي كه به او راي دادهاند، امروز از خواستها و مطالبات آنها ميگويد و تحقق آنها را ضروري ميداند. جا دارد مسوولان انتخابات در اين شرايط به مصالح نظام و مردم توجه كافي داشته باشند و خدايناكرده طوري عمل نكنند كه موجبات ناميدي اقشار مختلف مردم فراهم شود.
حكم عجيب و ديرهنگام
البته فرصت 10 روزه براي اعتراض داده شده، ولي چون نتيجه از همين الان روشن است فايدهاي بر آن مترتب نيست. كدام عقل سليم قبول ميكند كه دادستان مذكور هيچ خطايي مرتكب نشده و مستحق مجازات نيست؟ اگر در روز اربعين نميشود درباره امام حسين(ع) سخن گفت چون احتمال وقوع جرم وجود دارد پس اساسا هيچ كاري نميتوان انجام داد چون هميشه احتمال وقوع جرم وجود دارد. نكته اساسيتر ادامه دادگاه ويژه روحانيت است كه اوايل انقلاب به خاطر مصلحتي ضرورت داشت ولي اكنون هيچ ضرورتي ندارد. اينكه شاكي از يك روحاني حق انتخاب آزاد وكيل را ندارد و فقط بايد از ميان چند وكيل روحاني يكي را انتخاب كند تبعيض آشكار است و معلوم نيست از كجاي اسلام درآمده است. از ما گذشت ولي اميدوارم اين رويه اصلاح شود و اين بلا سر ديگران نيايد.